امام جمعه مشهد در بیاناتی گفته بود: کارگران بیش از یکسوم مزد روزانه خود را برای خرید نان، پنیر و انگور هزینه میکردند. در حالی که امروزه کارگران با یکسوم مزد خود برای ناهار حداقل یک دست چلوکباب میخورند.
روزنامه اعتماد نوشت:
مقایسه هزینه زندگی، معیشت و سبد مصرفی خانوارها طی چند دهه اخیر، همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه بین سیاسیون و اقتصاددانان بوده است. از یک سو برخی افراد وضعیت معیشتی فعلی را بهتر از گذشته دانسته و از سوی دیگر اقتصاددانان مقایسه شرایط فعلی را بدون درنظر گرفتن افزایش نرخ جمعیت، تورم، قدرت خرید پول ملی و... گمراهکننده میدانند. با این حال بازار مقایسه بین آنچه وجود داشته و آنچه اکنون وجود دارد، همچنان داغ است.
در آخرین اظهارنظر نیز امام جمعه مشهد وضعیتی که هماکنون در کشور وجود دارد را مناسبتر از دهههای گذشته میداند. او برای مقایسه وضعیت از دو وعده ساده و گران نان، پنیر و انگور و یک دست چلوکباب کوبیده استفاده کرده و گفته بود که در گذشته کارگران بیش از یکسوم مزد روزانه خود را تنها برای خرید یک وعده ساده هزینه میکردند در حالی که هماکنون یکسوم مزد افراد برای خرید یک دست چلوکباب هزینه میشود.
با بررسی قیمتها در سال ۵۵ و آذر سال جاری (با استناد به آخرین داده مرکز آمار درخصوص تورم و قیمت برخی اقلام خوراکی) متوسط مزد روزانه افراد حدود ۱۶ تومان بود. بنابراین برای خرید یک وعده شامل یک عدد نان، ۲۰۰ گرم پنیر و ۳۰۰ گرم انگور در آن سال یک فرد باید حدود ۳.۵ تومان بپردازد، ۲۱ درصد از حقوق روزانه. همین فرد میتوانست با حقوق روزانه خود دو دست چلوکباب به قیمت هر پرس ۶ تومان بخرد. این در حالی است که حداقل حقوق روزانه یک فرد در سال جاری ۸۸ هزار تومان و هر پرس چلوکباب نیز ۸۰ هزار تومان است؛ بنابراین یک کارگر باید ۸۰ درصد حداقل حقوق روزانه خود را برای خرید یک پرس چلوکباب هزینه کند.
اما مقایسه هزینه ماهانه این دو وعده غذایی برای خانوارها نیز نشان میدهد که خرید یک وعده غذای ساده که همان نان، پنیر و انگور است، برای یک خانواده چهارنفری در سال ۵۵ حدود ۲.۷ درصد و ۴ دست چلوکباب نیز ۵.۴ درصد از حداقل حقوق ماهانه یک فرد را به خود اختصاص میداد. در حالی که در سال جاری یک فرد با حداقل حقوق ماهانهاش مجبور است ۱۲ درصد حقوقش را برای خرید چلوکباب بپردازد. البته که تورم در سال ۵۵ حدود ۱۶ درصد و در آذر سال جاری نیز ۴۳.۴ درصد اعلام شده بود. بنابراین مقایسه بهبود وضعیت افراد با قیمت برخی اقلام بدون درنظر گرفتن سایر موارد تاثیرگذار تقریبا بیمعنی خواهد بود. اما به راستی وضعیت معیشت افراد طی این مدت چه تغییری کرده است؟
جمعه گذشته امام جمعه مشهد صحبتهایی درخصوص مقایسه وضعیت فعلی کارگران با زمانی که دلار هفت تومان معامله میشد، کرده بود. او به این موضوع اشاره کرد که در سالهایی که دلار هفت تومان بوده، کارگران بیش از یکسوم مزد روزانه خود را برای خرید نان، پنیر و انگور هزینه میکردند. در حالی که امروزه کارگران با یکسوم مزد خود برای ناهار حداقل یک دست چلوکباب میخورند.
براساس دادههایی که از سالهای پیش از انقلاب منتشر شده، در سال ۵۵ حداقل دستمزد ماهانه ۴۵۶ تومان، نرخ تورم ۱۶.۶ درصد و میزان افزایش دستمزد نیز ۱۶ درصد اعلام شده بود. در این سال یک خانواده چهارنفری برای یک وعده غذایی شامل ۵ عدد نان سنگک، یک کیلو انگور و یک کیلو پنیر باید ۱۲.۵ تومان هزینه میکردند؛ حدود ۲.۷ درصد حداقل حقوق یک ماه. همچنین برای چهاردست چلوکباب کوبیده نیز به میزان ۵.۴ درصد از همان حقوق مصرف میشد؛ هر دست ۶ تومان قیمتگذاری شده بود. یک کیلو گوشت گوسفند بدون استخوان نیز حدود ۲۳ تومان قیمت داشت؛ هر فرد با حداقل حقوق ماهانه خود میتوانست حدود ۲۰ کیلو گوشت خریداری کند. سبد معیشتی یک خانواده ۴ نفری شامل: «یک کیلو گوشت گوسفندی، ۳۰ عدد تخممرغ، شکر، قند، چای، روغن، حبوبات، ماست، پنیر، شیر، یک کیلو گوشت گاو، مرغ و ۱۰ کیلو برنج» حدود ۱۹۰ تومان میشد؛ ۴۱.۶ درصد حقوق ماهانه یک فرد. این رقم در سالهای بعدی به دلیل تورم بالا و بعضا دو رقمی کشور، بیشتر شد. البته که دولتها سعی داشتند با افزایش حداقل دستمزدها جلوی کوچک شدن سبد مصرفی افراد را بگیرند، اما این امر در میانمدت و بلندمدت باعث ماندگاری تورم و بالا رفتن شاخصهای پولی مانند نقدینگی و پایه پولی شد.
در سال جاری و براساس دادههای مرکز آمار یک فرد برای خرید وعده نان، انگور و پنیر همچنین چهاردست چلوکباب باید به ترتیب حدود ۱۰۰ هزار تومان و ۳۰۰ هزار تومان بپردازد که حدود ۵ درصد و ۱۲ درصد حداقل حقوق ماهانهاش است. هزینه مصرفی یک خانواده ۴ نفری برای خرید سبد معیشتی شامل: «یک کیلو گوشت گوسفندی، ۳۰ عدد تخممرغ، شکر، قند، چای، روغن، حبوبات، ماست، پنیر، شیر، یک کیلو گوشت گاو، مرغ و ۱۰ کیلو برنج» در آذرماه سال جاری و براساس دادههای مرکز آمار به حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید که حدود ۵۷ درصد حداقل دستمزد یک کارگر است. یک کارگر با حداقل حقوق اعلامی توسط وزارت کار میتواند ۱۴ کیلو گوشت خریداری کند. مقایسه این اعداد با آنچه پیشتر اعلام شد، نشان میدهد که هزینه خرید سبد یکسانی از اقلام خوراکی برای یک خانواده ۴ نفره در آذرماه سال جاری ۷۹۰ هزار درصد بیشتر از سال ۵۵ هزینه میبرد. در این مدت حداقل دستمزد نیز از ۴۵۶ تومان به دو میلیون و ۶۵۵ هزار تومان رسیده؛ ۵۸۲ هزار درصد. تورم نیز در سال ۵۵، ۱۶.۶ درصد و در آذر نیز ۴۳.۴ درصد بود.
با کنار هم قرار دادن آنچه در این مدت گذشته میتوان به این نتیجه رسید که شتاب هزینهها بیشتر از درآمدها بوده و وضعیت از منظر بالا رفتن هزینهها، بدتر شده است.
افزایش هزینهها و بالا رفتن تورم، نشأت گرفته از رویکردهایی است که دولتها برای بهبود معیشت مردم اتخاذ میکردند. این رویکردها الزاما به بهتر شدن شرایط نینجامید؛ این را میتوان از مقایسه متوسط رشد نقدینگی از دهه ۴۰ تا دهه گذشته نیز متوجه شد. براساس آن متوسط رشد این شاخص پولی از دهه ۴۰ تا ۸۰ به ترتیب ۱۷، ۳۳، ۱۸.۴، ۲۷.۳ و ۲۷.۴ درصد بوده است.
البته که تا سال ۹۸ رشد این شاخص حدود ۲۷ درصد بود، اما تاثیر همزمان تحریم و کرونا بر اقتصاد کشور باعث شد که رشد این شاخص در آخرین سال از دهه ۹۰ به ۴۰.۶ درصد برسد و رقم ۳۴۶۷ هزار میلیارد برای آن ثبت شود. تا پیش از دهه ۹۰، بالاترین رشد سالانه نقدینگی به سالهای ۵۳، ۸۵ و ۷۴ بود. با استناد به دادههای رسمی رقم نقدینگی در سال ۱۳۵۷ حدود ۲۵۶ هزار میلیارد تومان بود که در آبان ماه سال جاری به ۴۱۶۰ هزار میلیارد تومان رسیده؛ ۱۵۲۵ درصد افزایش. به نظر نمیرسد در شرایطی که رشد نقدینگی بیش از ۴۰ درصد بوده و انتظار میرود تا پایان سال جاری رقم این متغیر پولی به ۴۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد، تغییری در معیشت و بهبود وضعیت سبد خوراکی افراد رخ دهد.
شما ۸۰ تومن حساب کردید