سودای سفر به ترکیه و کسب درآمد بالا از راه آرایشگری باعث شد تا زن جوان نقشه فروش خانه همسرش را با کمک پسر تعمیرکار طراحی و اجرا کند.
به گزارش ایران، سهشنبه هفته گذشته مرد جوانی به پلیس رفت و در حالی که از ناپدید شدن همسرش خبرمی داد گفت: همسرم آزاده به طرز مرموزی ناپدید شده است.
ما هیچ مشکل و اختلافی با هم نداشتیم. هیچ کدام از فامیل و دوست و آشنا هم ازاو خبری ندارند. خیلی نگرانم. با شکایت مرد جوان، به دستور بازپرس میثم حسینپور، تحقیقات برای یافتن زن جوان آغاز شد.
در بررسیهای اولیه کارآگاهان به سراغ بیمارستانها و مراکز درمانی رفتند، اما هیچ رد و سرنخی از آزاده بهدست نیامد.
تحقیقات در شاخههای متعدد برای یافتن زن جوان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره آگاهی دریافتند وی با پسری بهنام کوروش آشنا بوده است؛ بنابراین مأموران به سراغ پسر ۲۱ ساله رفته و در تحقیق از او راز ناپدید شدن آزاده برملا شد.
من تعمیرکار هستم و مدتی قبل برای تعمیر یک وسیله برقی به خانه این زن رفتم. همین مسأله باعث آشنایی ما شد. مدتی که گذشت او به من پیشنهاد داد که برای اجرای نقشهای که در سر دارد به او کمک کنم و در ازای این کمک ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد به من میداد.
پیشنهادش را قبول کردم. آزاده میخواست خانه شوهرش را وکالتی بفروشد و به ترکیه برود. من برای او خیلی زود مشتری پیدا کردم و خانه را زیر قیمت فروختیم. بعد هم به درخواست آزاده برای او خانهای در پرند اجاره کردم تا در فرصتی مناسب از کشور خارج شود.
به دنبال اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران به سراغ زن جوان رفته و او را بازداشت کردند. آزاده در تحقیقات گفت: یکی از دوستانم در آرایشگاه کار میکند و من هر چند روز یکبار برای دیدن او به آرایشگاه میرفتم.
کم کم از او آرایشگری یاد گرفتم و، چون خیلی با استعداد و مبتکر بودم دوستم مریم و مشتریهایش به من پیشنهاد وسوسهکنندهای دادند.
آنها میگفتند با این استعدادی که من دارم میتوانم از راه آرایشگری پول خوبی در کشور ترکیه بهدست آورم. کم کم وسوسه شدم تا از ایران بروم، اما نه پول داشتم و نه شوهرم اجازه میداد.
زن جوان گفت: مطرح کردن این موضوع به همسرم کار اشتباهی بود و من تصمیم گرفتم بدون آنکه او متوجه شود از کشور خارج شوم.
با خودم گفتم بعد از اینکه به ترکیه رفتم و زندگی خوبی برای خودم درست کردم پسر ۱۵ سالهام را هم به آنجا میبرم. بعد به شوهرم گفتم کسی را میشناسم که روی سند خانه وام با سود کم میدهد، همسرم را مجاب کردم که به من وکالت بدهد تا بهدنبال کارهای وام بروم.
همسرم هم به من وکالت داد، اما من با آن وکالتنامه خانهمان را ۴۰۰ میلیون تومان زیر قیمت فروختم.
او ادامه داد: کوروش به من در فروش خانه و اجاره خانه جدید در پرند کمک کرد و من هم در ازای این کار به او ۴۰۰ میلیون تومان پول دادم. بعد هم قرار شد تا انجام مقدمات سفرم در آن خانه بمانم، اما دستگیر شدم.
زن جوان که با وجود لو رفتن نقشهاش همچنان سودای سفر به ترکیه داشت به بازپرس پرونده گفت: میدانم در حق همسر و فرزندم جفا کردم.
اما الان حاضرم مهریه ۳۰۰ سکهایام و باقی پولی را که از خانه برایم مانده است به شوهرم ببخشم و در مقابل او مرا طلاق دهد تا بتوانم به ترکیه بروم و به زندگی ایدهآلی که فکر میکنم، برسم.