فرارو- در رمان ۱۹۸۴ نوشته "جورج اورول" اتاق ۱۰۱ جایی است که زندانیان در آن با بدترین ترس خود مواجه میشوند. یافتن فوبیا یا ترس رایج اروپاییها پیچیدهتر است: آن چه رای دهندگان را در بخشی از قاره میترساند از مسئله پناهجویان گرفته تا روسیه ممکن است برای کسانی که در سوی دیگر قاره هستند نگران کننده نباشد.
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، کووید -۱۹ یکی از عوامل هراسزا در اروپاست. یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده نگرانی بحرانهای انرژی در آن قاره هستند. افزایش قیمت گاز طبیعی باعث افزایش هزینه پرداختی شهروندان اروپایی برای قبوض گرمایشی شده و پول نقدی که اروپاییها به مدت دو سال در خانههای شان پس انداز کرده بودند را بر باد میدهد. این بحران بسیار فراگیر است و تمام بخشهای اتحادیه اروپا را باید با عمیقترین نگرانیها مواجه سازد.
مانند بسیاری از کمبودها منشاء بحران تا حدی روشن و تا حدی مرموز است. اروپا با ذخایر کم گاز طبیعی خود وارد فصل زمستان شده و ذخایر کمتری برای گرم کردن خانهها و تولید برق وجود دارند. کاهش تولید انرژی داخلی در کشورهایی، چون هلند بدان خاطر که بادها نتوانستند به اندازه کافی توربینهای بادی را بچرخانند در کنار رونق تقاضای آسیا برای گاز که باعث انتقال منابع گازی بیشتر به سوی شرق میشود و هم چنین، مشکلات تعمیر و نگهداری نیروگاههای هستهای فرانسه همگی به بحران انرژی در اروپا دامن زده اند. زمانی که روسیه جایی که خطوط لوله گاز تمایل به خروج از آن کشور را دارند برای کمک به عرضه اضافی گاز از خود عجلهای به خرج نداد قیمت گاز افزایش یافت. طبق گزارش بانک آمریکا میانگین هزینه قبض برق و گاز اروپا در سال ۲۰۲۲ میلادی به طور متوسط ۲۱۰۰ دلار است. این میزان در سال ۲۰۲۰ میلادی ۱۲۰۰ دلار بود که افزایش چشمگیری را نشان میدهد. ترس از قطع برق در زمستان در حالی در اروپا در جریان است که آن قاره تابستان گرمی را نیز پشت سر گذاشت.
وحشت بزرگتر مسئله اقتصادی است. این وضعیت برای بسیاری از کشورهای اروپایی بدترین ناامنی را تداعی میکند. فرانسه تلاش میکند تا اروپا را از سلطه قدرتهای خارجی محافظت کند این تلاشی ستودنی است، اما دستیابی به آن بعیدتر از هر زمانی به نظر میرسد. زمانی که اروپاییها برای گرم نگهداشتن خانههای خود به انرژی روسیه نیاز دارند کشورهای اروپایی چگونه میتوانند ادعای خودمختاری و استقلال کنند؟
زمانی که "ولادیمیر پوتین" در حال تهدید حمله به اوکراین است این پرسشی ناخوشایند برای اروپاییها به نظر میرسد. در میانه دعوای امریکا و روسیه که امریکاییها تهدید کردهاند مقابله به مثل کرده و آنان نیز روسیه را تحریم خواهند کرد این اروپاست که قربانی بدترین انتقام کرملین خواهد شد و هزینه اصلی را خواهد پرداخت. جای تعجبی نیست که اتحادیه اروپا به سختی میتواند پای میز مذاکره صندلیای برای خود پیدا کند.
بدتر از آن این که برخی کشورها نسبت به وضعیت موجود احساس خوشبختی میکنند. آلمان در آخرین مراحل امضای قرارداد نورد استریم ۲ است، خط لولهای که اروپا را بیش از پیش به گاز روسیه متکی خواهد ساخت. بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا باید با اضطراب خود مقابله کند. افزایش قیمت انرژی برای صنعت آن کشور فاجعه بار خواهد بود. هم چنین، این موضوع باعث جهش تورم شده، شاخص اقتصادیای که آلمانیها بیش از هر چیزی از آن میترسند. دولت تازه ائتلافی آلمان بر سر نورد استریم ۲ رویکردی واحد ندارد و دچار اختلاف نظر شده است. بسته شدن سه نیروگاه هستهای آلمان که اخیرا صورت گرفت بیش از هر زمان دیگری آلمان را نیازمند انرژی میسازد. کشوری (آلمان) که فکر میکند راه حلهایی برای اروپا ارائه میدهد اکنون خود به بخشی از مشکل تبدیل شده است.
نکته دیگر آن که در شمال اروپا وضعیت در کشورهای اسکاندیناوی میتواند نگران کنندهتر باشد. اتحادیه اروپا بخش اعظم منابع مالیای که در اختیار دارد را صرف یارانه دادن به کشورهای جنوب اروپا کرده است. هم چنین، قراردادی که در سال ۲۰۲۰ میلادی برای صندوق احیای کووید اروپایی منعقد شد سبب شده تا ساکنان شمال اروپا که به مقتصد بودن معروف هستند در نهایت بپذیرند که هزینه یک بسته کمک بزرگ را برعهده گیرند مشروط بر آن که سرمایه گذاریهای بلند مدت به ویژه در حوزه انرژی سبز و پاک تامین شوند.
بحران گاز این ساختار را تضعیف میکند. دولتها در کشورهایی مانند ایتالیا و اسپانیا میلیاردها دلار برای کمک به خانوارها به منظور یاری رسانی به شهروندان شان به منظور پرداخت قبوض آب و برق بیش از سایر کشورهای اروپایی هزینه میکنند در حالی که معدن چیان لهستانی برای استخراج زغال سنگ کثیف اضافه کاری میکنند و همین موضوع مخل برنامه کشورهای اسکاندیناوی برای جذب سرمایه گذاری در حوزه انرژی پاک است.
جهشهای بزرگ در صورتحسابهای انرژی به کشورهای کم درآمدتر اروپا در جنوب آن قاره به خصوص یونان و ایتالیا بیشترین آسیب را وارد خواهد ساخت. این موضوع در مورد شرق اروپا نیز صدق میکند. با این وجود، اتاق ۱۰۱ کشورهای شرق اروپا تحت سلطه پوتین است که دست خود را روی شیر گاز نگه میدارد و همزمان از کشورهای سابق عضو پیمان ورشو میخواهد که میزبانی از نیروهای ناتو را متوقف کنند.
افزایش قیمت بنزین به مثابه یک فیلم ترسناک وحشتناک برای بوروکراتهای اروپایی خواهد بود. اگر بریتانیا هنوز در اتحادیه اروپا بود بدون شک افرادی مانند "نایجل فاراژ" سیاستمدار راست افراطی در چند ماه گذشته بروکسل را برای افزایش هزینههای انرژی مقصر میدانستند.
ممکن است دیگران ردای عوام فریبی او را در اروپا بر تن کنند. فرانسه زادگاه جنبش اعتراضی جلیقه زردها تجربه بدخلقیهای مردمی مرتبط با افزایش قیمت حاملهای انرژی را دارد و خود را برای انتخاباتی آماده میسازد که در آن در برخی از نامزدها مخالف پروژه اروپایی هستند. "ویکتور اوربان" نیز به دنبال کوبیدن اتحادیه اروپا است تا در ماه آوریل بتواند رای دهندگان مجارستانی را به سمت خود جلب کند.
مقامهای اروپایی میدانند که کانون سرزنش ممکن است متوجه آنان شود. ابراز خشم رای دهندگان از رویکرد اتحادیه اروپا به مشکلات، نشانه آن است که این اتحادیه در حال طراحی سیاستهایی است که برخی افراد با آن مخالف هستند و ممکن است بخواهند لغو شوند.