«شورای ملی برای آزادی لبنان»از روز دهم ژانویه ۲۰۲۲ میلادی، فعالیت خود را آغاز کرده و در حدود ۲۰۰ شخصیت سیاسی از آیین و مذاهب گوناگون مانند مسیحی، فرقههای اسلامی و دروز در این شورای نوپدید حضور به هم رساندهاند.
محمدجواد لسانی؛ از سرزمین پر از شور و رنج لبنان خبرهایی به گوش میرسد که درنگ لازم دارد و مطالعه ژرفی میطلبد.
سرعت این کنشگری سیاسی، در همین ۱۵ روز گذشته به حدی است که معلوم میشود تحلیلگران منطقهای از قافله اخبار تازه بیروت جا ماندهاند.
آشکار شده که تشکل تازهای پا به عرصه وجود نهاده و عنوان «شورای ملی برای آزادی لبنان» برای خود برگزیده. همین چینش کلمات هم به تحلیل اساسی نیاز دارد.
این شورا رسما از روز دهم ژانویه ۲۰۲۲ میلادی مطابق با بیستم دی امسال، فعالیت دورهمی خود را آغاز کرده و در حدود ۲۰۰ شخصیت سیاسی از آیین و مذاهب گوناگون مانند مسیحی، فرقههای اسلامی و دروز در این شورای نوپدید حضور به هم رساندهاند.
شاید بتوان گفت جابهجاییهای مهمی در ائتلافهای کنونی لبنان در حال وقوع است. بهطور نمونه، «جنبش میهنی آزاد» که متحد چندین ساله جنبش حزبالله قلمداد میشد، حرفهای قهرآمیزی در این گردهمایی زده.
«جبران باسیل» رهبر این حزب که رئیسجمهوری در آن عضویت دارد گفته که قصد دارد از همراهی با جنبش حزبالله دست بکشد.
این در حالی است که این تشکل رئیسجمهوری، پیمان مودتی به سال ۲۰۰۶ میلادی با این حزب و همچنین جنبش امل امضا کرده و اکنون داماد میشل عون اعلام کرده که این معاهده، دیگر برای آنها اهمیتی ندارد و موعد آن به پایان رسیده است.
از طرفی همزمان با داستان شورا، چراغ سبز پررنگی از سوی عربستان روشن شده به این معنا که برای سرمایهگذاری جدی اقتصادی در لبنان آماده است با این شرط که موازنه قدرت به سود او و اقمارش تمام شود!
به عبارت روشنتر، با شروع سال جدید مسیحی، تضعیف سیاسی «حزبالله» از صحنه قدرت سیاسی کلید خورده است. در شورای نامبرده، شخصیتهای تأثیرگذاری مانند فارس سعید مسیحی، مونا فیاض شیعه، احمد فتفت اهل تسنن و مروان حماده دروزیمذهب جای گرفتهاند؛ نامهایی که در سپهر سیاسی لبنان نمیتوان از آنها بهآسانی گذشت.
مونا فیاض از شیعیان جنوب لبنان است و در دانشگاه بیروت تدریس میکند. او از دیرباز منتقد تندرو جنبش حزبالله به شمار میرفت و اکنون در مصاحبهای گفته که حزبالله را نمیتوان یک حزب سیاسی لبنانی حساب کرد، بلکه آنان بخشی از یک نوار مقاومت شدهاند که متشکل از بازوهای نظامی ایران و سوریه است.
زمان آن فرارسیده که ما بهصورت جدی، اقدامی برای رهایی لبنان از اشغالگران خارجی و عوامل داخلیشان آغاز کنیم. یک تحلیلگر سرشناس لبنانی به نام سعد کیوان نیز معتقد است «این شورا میخواهد برای اولینبار در تاریخ این سرزمین، «حزبالله» را نه در کف خیابان، بلکه با ایجاد یک نهاد متشکل و فرافرقهای به پاسخگویی وادارد».
ناگفته نماند که جنبش حزبالله هم در برابر این تحرکات سیاسی و دورهمیها در مرکز لبنان سکوت نکرده و در این راستا سیدحسن نصرالله، رهبر قدرتمند حزبالله، ساکت ننشسته و با کلامی روشن نسبت به اعلام موجودیت این شورا پرسشهایی مطرح کرده است.
در مجموع باید اذعان کرد هفتههای آغازین جشن کریسمس سال نو، از حالت مطبوع خود خارج شده و به سمت تلاطمهای بنیانکنی میل کرده است.
البته این جبههگیریها و جابهجایی در قدرت، همواره تکرار شده و در میان لایههای مردم کوچه و بازار نکته تازهای در بر نداشته است؛ زیرا این سرزمین، چهل و اندی سال میگذرد که روی خوش آرامش و نیل به حقوق شهروندی را به خود ندیده است.
همچنین وجود بحرانهای خانمانسوز اقتصادی، دلیل دیگر پیدایش این شورا مطرح شده است. فارس سعید، عضو این نشست، بیان کرده طبق آخرین آمار، ۸۲ درصد از مردم لبنان به زیر خط بیرحم فقر رفتهاند و ارزش پول ملی در مقابل دلار به یکبیستم سقوط کرده و باید بیکفایتی و فساد گسترده در سیستم حاکم را عاملان اصلی این فاجعه دانست.
سعد کیوان افزوده که دخالتهای خارجی در سیاست و اقتصاد لبنان، در عمل کشور را به یک اقلیم وابسته تبدیل کرده و مانع یافتن هرگونه راهحلی برای بحران کنونی است.
دولتی که چهار ماه پیش به ریاست نجیب میقاتی تشکیل شد، عملا توان تشکیل جلسه را از هیئت دولت گرفته است. در این میان باید دید که دولتهای غربی همچون فرانسه و آمریکا با نفوذهای سنتی که در لبنان دارند و هرازگاهی هیئتی را برای هماهنگی و موازنه قدرت به آنجا میفرستند، در برابر سروصدایی که این شورا به پا کرده سرانجام چه موضعی اتخاذ خواهند کرد.
قطعا کشوری که زمانی عروس خاورمیانه نامیده میشد، نیازمند دستورگیری از بیرون مرزها و محل مناسبی برای کارهای کثیفی همچون پولشویی برای اروپا و سلطه پنهان روسیه نیست.
به جای آن شایسته است که سیاست راهبردی رهبران بر این باشد که به نیروهای مردمی درون مرزها اتکا کند تا نهال شکننده دموکراسی واقعی پا بگیرد که میتواند میوه عدالت و رفاه اجتماعی برای اقشار فقیر لبنان به ارمغان آورد؛ حقوق مسلمی که معمولا دولتمردان فراموش میکنند و به جای آن، سفره بزرگی برای غارت عمومی منابع و ثروت ملی باز میکنند.
از سوی دیگر، بیراه نیست گفته شود که هر نیرویی بخواهد نائره جنگ را در لبنان و همسایگانش برافروزد، در واقعیت امر دارد به هایپر پرسود فروش تسلیحات یاری میرساند تا جیب کمپانیهای فروش سلاح پر از پول شود و در صورت فقدان این فرمول منطقهای، وضعیت آنها قطعا دچار بحران میشود.
چه زمانی فرامیرسد که در تیتر صفحه اول روزنامهها دیده شود که بیداری بزرگ ملت، سرانجام فرارسید. در لبنانی که قرار است تا چهار ماه دیگر انتخابات پارلمانی و تا ۱۰ ماه دیگر انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود.
این تحرکات در پایتخت کشور، آلارم هشداری را به صدا درآورده که برای هوشیاری و تدبیر بیشتر رهبران سیاسی است تا سال ۲۰۲۲ میلادی در لبنان به دوزخی برای جنگ قدرت تبدیل نشود؛ زیرا دودش مستقیم به چشم مردم فرودست خواهد رفت.
احزابی که تاکنون در ائتلاف با جنبش «حزبالله» بودند یا از خواست خلع سلاح این تشکل نظامی بر مبنای قطعنامه ۱۵۵۹ حمایت علنی نکردند، امروز تمایل پیدا کردهاند تا برای ازکفندادن آرای خود در انتخابات پیشرو، از عضو محور مقاومت فاصله بگیرند.
البته جنبش «حزبالله» نیز به قاطبه مسیحیان کشور هشدار داده در صورت خروج از پیمان مودت ۲۰۰۶ میلادی، آرای آنها در انتخابات پیشرو ریزش خواهد کرد.
صادق النابلوسی از رهبران «حزبالله» گفته: «بدون حمایت ما، حزب میشل عون شانس پیروزی در هیچ انتخاباتی را ندارد و از حزب اکثریت به اقلیتی کوچک تبدیل خواهد شد که نقشی در پارلمان آینده نخواهد داشت و میتواند فکر باقیماندن در کاخ ریاستجمهوری را از سر به در کند».
شاید این شخصیتهای اسمدار لبنانی واقف نباشند که جنبش نظامی حزبالله در جنوب این سرزمین بیش از هر زمان دیگری نیازمند پشتگرمی و حمایت است تا در برابر تهدیدهای اسرائیل با روحیه بیشتری مقاومت کند.