در گزارش شهرداری تهران در سال ۹۹ تعداد افراد زباله گرد در کشور حدود ۱۴ هزار نفر اعلام شده که حدود ۴۷۰۰ نفر از این افراد که غالباً کودکان هستند در شهر تهران فعال هستند.
خراسان نوشت: امروز کسی نیست که در کوچه و خیابان با پدیده زبالهگردی و جمعآوری مواد بازیافتی برخورد نکرده باشد؛ افرادی از نوجوان گرفته تا سالخورده روی مخزنهای زباله خم شدهاند یا گونیهای بزرگ و کثیف را از یک طرف خیابان به طرف دیگر میکشند و هراز گاهی ویدئوهایی از برخورد ماموران شهرداری با این افراد در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
با این حال سال هاست دستاندرکاران و کارشناسان حوزههای مختلف درباره لزوم سامان دهی این وضعیت اظهارنظر کرده و راهکار نیز ارائه دادهاند، اما به نظر میرسد هنوز اقدامی جدی در این باره انجام نشده و همچنان زبالهگردها زبالههای بازیافتی را در قلمرو مشخص شده خود جمعآوری میکنند و در یک سیستم منظم، اما غیررسمی برای کسب روزی میفروشند و به نوعی شغل آنها زباله گردی شده است. به تازگی هم مرکز پژوهشها گزارشی با عنوان «تحلیلی بر چالشهای تقنینی و نظارتی سامان دهی کودکان زباله گرد در ایران» منتشر کرده که در ادامه به آمارهای موجود در آن پرداختهایم.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: اگرچه بنا به دلایلی، چون حضور اتباعِ غیرقانونی، موقعیت و فعالیتِ پنهانی گاراژها و گودهای زباله گردی و غیره، آمار دقیق و به روزی از تعداد زباله گردها در کشور، در دسترس نیست، با این حال در گزارش شهرداری تهران در سال ۹۹ تعداد افراد زباله گرد در کشور حدود ۱۴ هزار نفر اعلام شده که حدود ۴۷۰۰ نفر از این افراد که غالباً کودکان هستند در شهر تهران فعال هستند. نکته قابل تأمل در خصوص آمار فوق حضور ۹۰ درصدی مهاجران غیرقانونی در میان جمعیت زباله گرد کشور است.
شاید با شنیدن رقم سود زباله که بیشترش نصیب مافیای زباله میشود، هوش از سرتان برود. برای این که بفهمید این بازار زباله چقدر پر سود است، کافی است بدانید بر اساس گفتههای عضو سابق شورای شهر تهران این رقم فقط برای زبالههای شهر تهران که روزانه حدود ۹ هزار تن است، برابر است با ۲۰ میلیارد تومان در هر روز که رقم سالانه آن میشود هفت هزار میلیارد تومان! بله یعنی سالی حدود هفت هزار میلیارد تومان سود از زباله! حالا شما همین مورد را در تولید ۵۸ هزار تن زباله کشور محاسبه کنید چیزی حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان در سال میشود، رقمی که هوش از سرتان میبرد.
این حجم وسیع گردش مالی لفظ طلای کثیف را برای زباله برازندهتر میکند و شاید حالا راحتتر بتوان دلیل این را که چرا نمیشود به راحتی با مافیای زباله برخورد کرد، متوجه شد. با این حال جای تاسف است که سهم شهرداریها از این میزان سود آن چنان کم است که هنوز شهرداریها از جیب مردم برای مدیریت پسماند، بودجه پرداخت میکنند.