فدراسیون فوتبال و تیم ملی ایران دست کسانی افتاده که نگاه ملی ندارند. افرادی که اهداف سیاسی و اقتصادیشان در اولویت است و حاضرند برای رسیدن به منافع خودشان هر چیزی را قربانی کنند.
روزنامه اعتماد نوشت: در چند روز اخیر لجنپراکنی مقامات سابق فدراسیون و گردانندگان فعلی این نهاد بیچاره علیه هم نقل محافل خبری شده و حال تمام علاقهمندان به فوتبال ملی را بد کرده است. یکی از دلایل چنین اتفاقی رفتار هیات رییسه فدراسیون فوتبال با همکاری یک بازوی رسانهای است؛ بازویی که به پاداش کلهپا کردن عزیزیخادم در بخش رسانهای فدراسیون فوتبال سمت مهمی به دست آورده است.
این فرد که خودش در یکی از رسانههای خاص مشغول است، به دستور هیات رییسه اسناد پرداختیهای مقامات قبلی را به راحتی از داخل فدراسیون برمیدارد و انگار که شاخ غول را شکسته به عنوان افشاگری منتشر میکند. همان فردی که در مورد پرونده حسین کنعانیزادگان گفته بود هر کس از او دفاع کند حتما «انتفاع مالی» دارد و دعوت او به تیم ملی را نشانه «اضمحلال و فروپاشی» فوتبال میدانست، ولی حالا که سمت گرفته مشکلی با دعوت کنعانیزادگان ندارد! همان کسی که میگفت مهدی مهدویکیا نماینده جریان «تحریف» است.
میگفت محمد دادکان (خوشنامترین مدیر ورزشی این مملکت) به خاطر دفاع از مهدویکیا «رقتانگیز»، «جعلی» و «تکدیگر توجه» است و محبوبیت عادل فردوسیپور هم حاصل «افسانهسازی» و «امپراتوری فریب». این فرد اعتقاد دارد سپردن گزارش بازی پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا در صفحه فارسی ایافسی به فردوسیپور حاصل «کاسه لیسی» و «نوچهگی» او بوده. البته این فرد با علی فروغی رییس شبکه سه رابطهای نزدیک دارد و از این منظر دیدگاهش در مورد فردوسیپور چندان دور از ذهن نیست.
همین عضو فدراسیون فوتبال، الهام فرهمند بازیکن تیم ملی فوتبال زنان را به خاطر عکس گرفتن با بچهاش در مراسم بدرقه تیم ملی «نامادر» و «مروج تهیشدگی عوامانه» نامید. همچنین اعتقاد داشت دختران تیم ملی فوتبال به خاطر پوشیدن کتوشلوار فرم قبل از اعزام به مسابقات، به «زنانی که به پاتختی» میروند شبیه شدهاند. وقتی هم که این تیم در نخستین حضور تاریخی خود در جام ملتهای آسیا به چین (قهرمان نهایی مسابقات) با نتیجهای پرگل باخت شادیکنان گفت «شوآف» تمام شد.
واقعا وقتی چنین فردی که تمام دیدگاههایش تحت تاثیر یک جریان سیاسی خاص در ایران است و هرگز نگاه ملی نداشته در بخش رسانهای فوتبال ایران حضور پیدا میکند باید هم انتظار داشت که درنهایت طیفهای گوناگون فوتبال ملی اینچنین به جان هم بیفتند. فقط معلوم نیست این فرد با این همه پروندهسازی و برچسبزنی چطور رویش میشود در راهروهای فدراسیون به صورت بازیکنان تیم ملی، فوتبالیستهای تیم ملی زنان یا مهدویکیا که سرمربی تیم ملی امید است، نگاه کند؟ راستی ایشان احیانا مشکلی ندارد که با نماینده جریان تحریف در یکجا کار میکند؟
اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال هرگز نگاه ملی نداشتهاند و آدمهایی که دور خودشان جمع کردهاند هم هرگز چنین نگاهی نداشتهاند. اینها آدمهایی سیاسی هستند که سر از ورزش درآوردهاند. تمام وعده و وعیدهای این چند نفر که فوتبال را گروگان گرفتهاند همگی دود هوا شده. تقلبی بودن ادعای بازی با آرژانتین و برزیل خیلی زود مشخص شد و درآمدزایی و قطع کردن دست سودجوها و شفافیت هم در کشوی بایگانی خاک میخورد. این جماعت فعلا درگیر زدوخوردهای داخلی و بیرونی هستند و تمام توانشان را گذاشتهاند که در مجمع خرداد ماه بتوانند رقبا را از صحنه بیرون کنند تا جای پای سفتتری به دست آورند. به قول محمد دادکان بحث چند صد میلیارد پول وسط است.
تنها درخواست اهالی فوتبال از مجمع این است که در خرداد ماه تمام اینها را یکجا بفرستند دنبال زندگیشان و انتخابات را به صورت کامل از اول برگزار کنند؛ انتخاباتی برای انتخاب رییس، نواب رییس و اعضای هیات رییسه. اینها امتحانشان را در این چند ماه پس دادهاند. کوچکترین خرابکاریشان سپردن تیم ملی به دست قضا و قدر بوده و ناامیدکنندهترین دستهگلشان اتفاقاتی که در مشهد رخ داد. برگزاری کامل انتخابات تنها راه نجات فوتبال است. اگر و فقط اگر کسی دلش میخواهد این تیم همچنان تیم ملی همه مردم ایران باشد باید برای بیرون انداختن این افراد از فدراسیون تلاش کند.