bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۴۹۵۹۲
روایت میدانی نشریه اشپیگل از فرار پرمخاطره پناهجویان افغانستانی

آخرین امید برای فرار از بحران

آخرین امید برای فرار از بحران

«اینکه روزانه هزاران نفر در افغانستان تلاش می‌کنند تا از این کشور فرار کنند، نشان دهنده فاجعه‌ای است که عملا این کشور متحمل شده و می‌شود. هیچ اقدام موثری هم جهت از بین بردن دلایل و محرک‌های اصلی مهاجرت گسترده مردم افغانستان به خارج از این کشور انجام نمی‌شود».

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۷ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۱

فرارو- نشریه اشپیگل در گزارشی میدانی، ضمن اشاره به بحران سیاسی و اقتصادی حاکم بر افغانستانِ امروز و هرج و مرج‌های این کشور، به طور خاص به روند مهاجرت مردم افغانستان از طریق ولایت "نیمروز"، واقع در جنوب غرب این کشور پرداخته و ضمن همراهی با گروهی از مهاجران افغان و روایت سفر پر از حادثه آن‌ها به خارج از افغانستان، به ماجرا‌های مختلفی که این مهاجران در زندگی شخصی خود دارند و همچنین مخاطرات بیشماری که جهت خروج از افغانستان باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کنند، پرداخته است.

اشپیگل به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که با روی کار آمدن طالبان و تشدید سخت گیری‌ها در افغانستان و فروپاشی اقتصادی این کشور، روزانه چیزی در حدود سه هزار نفر جهت خروج غیرقانونی از افغانستان، به سمت مرز‌های جنوب غربی این کشور در ولایت نیمروز حرکت می‌کنند و سعی می‌نمایند تا به هر طریق ممکن، با خروج از افغانستان، آینده‌ای جدید و به دور از سایه حکومت طالبان برای خود بسازند.

اشپیگل در این رابطه می‌نویسد: آرام، بی سر و صدا و بدون هیچ گونه روشن کردن نور: این‌ها دستورات مرد جوانی است که مهاجران افغان را آماده حرکت می‌کند. گروهی ۴۰ نفره از مرد و زن و کودکان در یک اتاق تاریک با چهره‌های ترسیده و خسته وی را نگاه می‌کنند. آن‌ها از اقصی نقاط افغانستان وارد شهر نیمروز در جنوب غربی این کشور شده اند.

این نقطه از افغانستان تنها راهی است که آن دسته از افغان‌هایی که به اندازه کافی پول ندارند و یا اقوام و بستگانی در اروپا و آمریکا ندارند، می‌توانند با حرکت به سمت آن، به نوعی تلاش کنند تا از افغانستان خارج شوند. کشور‌های همسایه تدابیر گسترده‌ای را جهت کنترل مرز‌های مشترک خود با افغانستانِ تحت کنترل طالبان انجام می‌دهند با این حال، کنترل مرز‌ها در نیمروز بسیار دشوار است. در واقع، اینجا آخرین امید افراد جهت رهایی از فقر و ناامیدی است. البته اگر بتوانند سختی‌ها را تا رسیدن به مقصد تحمل کنند.

هر روز، بر اساس ارزیابی‌های مختلف که از قاچاقچیان انسان انجام می‌شود، بیش از سه هزار نفر از مردم افغانستان جهت خروج مخفیانه از مرز‌های غربی افغانستان، وارد نیمروز می‌شوند. تلاش‌های گسترده مردان افغانستانی جهت خروج از این کشور و یافتن شغل و زندگی تازه در خارج از افغانستان به هیچ عنوان پدیده‌ای تازه نیست با این حال، از زمان اوج گیری مجدد طالبان در افغانستان در ماه آگوست سال ۲۰۲۱، سیل قابل توجهی از کشاورزان، مهندسان، کارمندان دولتی و همچنین خانواده‌های افغان، در تلاش هستند تا خود را به ایران و یا کشور‌های دیگر برسانند.

در این رابطه تقریبا اغلب مردم افغانستان می‌گویند که: «بله، ما اکنون در افغانستان، صلح و امنیت داریم، اما عملا هیچ اقتصاد و کسب و کار و درآمدی در کشورمان نیست». همین مساله موجب شده تا جدای از اقشار مذکور، با همراهی سربازان و نیرو‌های پلیس و مقام‌های اطلاعاتی دولت سابق افغانستان نیز همراه شوند. افرادی که از سوی طالبان تنها دو گزینه پیش روی آن‌ها گذاشته شده: یا کشور را ترک کنند و یا بمیرند.

با نزدیک شدن به زمان غروب آفتاب، افراد به خانه‌ای روستایی در نیمروز آورده می‌شوند تا جلب توجه نکنند. در ادامه، آن‌ها چند ساعت منتظر می‌مانند تا پیام عبور جهت خروج از خانه و حرکت به سمت مرز به آن‌ها داده شود. ساعت ۲:۳۰ صبح به آن‌ها گفته می‌شود که زمان حرکت نزدیک است. در میانه راه، هرگونه پچ پچ کردن و گریه کودکان به شدت می‌تواند خطرناک باشد.

ناگهان یکی از قاچاقچیان فریاد می‌زند: «همین حالا بروید!». وی این را در شرایطی می‌گوید که ظاهرا در نزدیکی مرز ایران در آن لحظه گشت و نیرو‌های نظارتی وجود ندارد. در نتیجه، خیلی زود تمامی افراد با سکوت تمام، در تاریکی شب محو می‌شوند. در این راستا، نصرالله، یک خیاط اهل هرات که از زمان قدرت گیری طالبان، کارش به شدت کساد شده و مجبور شده هر آنچه داشته را بفروشد تا با همسر و سه فرزندش از افغانستان خارج شود، حضور دارد.

"غلام یحیی"، یک مرد ۵۴ ساله که بیشتر شبیه افراد ۷۰ ساله است و پیشتر در گاری دستی خود در کابل میوه می‌فروخته هم به دنبال خروج از افغانستان است. "علی اکبر"، ۱۷ ساله نیز که پنج سال اخیر عمر خود را صرف تلاش جهت خروج از افغانستان به مقصد کشور‌های غربی کرده و حتی یک مرتبه خود را به اردوگاه بدنام "موریا" (اردوگاهی در لیسبوس یونان)، که در آن پناهجویان در اردوگاه‌های آورگان اسکان داده می‌شوند، رسانده نیز در جمع مذکور حضور دارد. وی تنها هدف خود را خروج از افغانستان و رسیدن به اروپا عنوان می‌کند. وی می‌گوید که هیچ چیز نمی‌تواند مانع وی در رسیدن به هدفش شود.

آخرین امید برای فرار از بحران...

تصویری از ولایت نیمروز و شهر زرنج افغانستان(محلی که به یکی از نقاط اصلی مهاجرت افغان ها به خارج از کشورشان تبدیل شده است).

آخرین امید برای فرار از بحران...

انتظار مهاجران در ایستگاه اتوبوس شهر زرنج

شب به شدت سرد است بوته‌ها و حفره‌های شنی عملا پوششی را برای مهاجران افغان ایجاد می‌کنند. قاچاقچی انسان راه را نشان می‌دهد و یک دستیار نیز به نوعی به وی در این زمینه کمک می‌کند. در میان این دو (یکی جلو و دیگر عقب)، پناهجویان افغان حضور دارند. این مسیر تنها چند کیلومتر از جنوب مرکز ولایت زرنج افغانستان فاصله دارد. زوزه دسته جمعی شغال‌ها که گهگاه شنیده می‌شود، فضایی سوررئال را ایجاد کرده که به نوعی شبیه به خنده دسته‌ای از انسان‌ها است.

عده‌ای از زنان و افراد سالخورده حاضر در گروه، به شدت خسته شده اند. با این حال، دیگران به آن‌ها می‌گویند که خسته نشوند و همچنان به راه ادامه دهند. تیم اشپیگل که همراه با مهاجران افغان است، به دو دلیل در نیم کلیومتری مرز مشترک افغانستان با ایران توقف می‌کند.
اولا، به دلیل مهاجرت غیرقانونی افراد امکان دارد که مرزبانان ایرانی به این مساله واکنش نشان دهند (آن‌ها به طور مرتب در منطقه حضور دارند) و دیگر اینکه در ادامه راه، قرار است تا مهاجران به یک تیم قاچاقچی دیگر تحویل داده شوند و آن‌ها نمی‌دانند که در میان مهاجران، یک تیم خبری حضور دارد.

هنگامی که آخرین نظامی خارجی خاک افغانستان را در تابستان گذشته ترک کرد و پروژه‌های خارجی در افغانستان نیز تعطیل شدند، مشاغلی که آنها برای برخی شهروندان افغانستانی ایجاد می‌کردند و میلیارد‌ها دلار کمک مالی خارجی که به افغانستان سرازیر می‌شد، همه و همه قطع شدند. باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از بودجه افغانستان وابسته به منابع مالی غرب است و عملا روی کار آمدن طالبان در عرصه قدرت سیاسی افغانستان موجب شده تا این منابع مالی قطع شوند و هیچ جایگزین موثری نیز برای آن‌ها ارائه نشود.

این در حالی است که اکنون غرب منابع مالی و توجهات خود را به سمت بحران اوکراین معطوف کرده و در عین حال، برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد نیز تلاش‌های فراوانی را انجام می‌دهد تا صرفا فقیرترین افراد در افغانستان را تغذیه کند. این در حالی است که طالبان به شدت روی ظواهر متمرکز شده اند. به عنوان مثال آن‌ها اخیرا بار دیگر از زنان خواسته اند که برقع بپوشند و عملا بسیاری از قوانین سخت گیرانه ظاهری خود را بار دیگر برقرار کرده اند.

اینکه روزانه هزاران نفر در افغانستان تلاش می‌کنند تا از این کشور فرار کنند، نشان دهنده فاجعه‌ای است که عملا این کشور متحمل شده و می‌شود. هیچ اقدام موثری هم جهت از بین بردن دلایل و محرک‌های اصلی مهاجرت گسترده مردم افغانستان انجام نمی‌شود. در این میان شهر کوچک زرنج افغانستان به یک مرکز اصلی جهت مهاجرات افغان‌ها به خارج از این کشور تبدیل شده است.

شماری از هتل‌های این شهر به طور مرتب توسط تازه واردانی که از شهر و مناطق دیگر افغانستان وارد آن می‌شوند، پر می‌شود. در واقع، بسیاری از قاچاقچیان ارتباطات گسترده‌ای را با صاحبان هتل‌ها در این شهر دارند و امکان اسکان افراد مهاجر را با دریافت میزانی از سود این قضیه تسهیل می‌کنند. در این شهر، دلالان ارز، ریال ایرانی و لیر ترکیه را به مهاجران می‌دهند. در عین حال، فروشندگان دوره گرد نیز سیم کارت، دارو و عینک (جهت حراست از چشم در برابر گرد و غبار) را به مهاجران و پناهجویان می‌فروشند. در این میان خودرو‌هایی فرسوده نیز مهاجران را به نقاطی که باید تحویل قاچاقچیان داده شوند، می‌رسانند.

آخرین امید برای فرار از بحران...

ترمینال مسافربری شهر زرنج افغانستان. می توان گفت که اقتصاد این شهر به کل به قاچاق افغان ها وابسته است. روزانه هزاران افغانستانی به این شهر می آیند تا شاید بتوانند راهی جهت مهاجرت به ایران و حتی دیگر کشورها بیابند.

آخرین امید برای فرار از بحران...

طوفان های شدیدی در بهار موجب می شود تا مساله پوشاندن چشمان ومحافظت از آن ها به هر طریق ممکن به یکی از اولویت های اصلی برای سلامت افراد تبدیل شود.

آخرین امید برای فرار از بحران...

تصویری از مهاجران افغانستانی که سعی دارند به هر طریق ممکن سوار یک خودرو شوند

آخرین امید برای فرار از بحران...

پناهجویان افغانستانی در یک ترمینال مسافربری در زرنج افغانستان

آخرین امید برای فرار از بحران...

حضور ده ها خودرو در نزدیکی زرنج افغانستان. مهاجران افغان بخشی از سفر خود جهت انجام مهاجرت به خارج از افغانستان را با این خودروها انجام می دهند

هر روز صبح، هزاران انسان به سوی منطقه‌ای غبار آلود که به ترمینال مسافری افغان‌ها مشهور است، حرکت می‌کنند. جایی که بیش از ۱۰۰ خودروی مسافری منتظر مسافران خود هستند. در این میان، توصیه‌های مشخصی به مهاجران و پناهجویان انجام می‌شود: حتما عینک هایتان را جهت حراست از چشمان خود در برابر طوفان‌های شن بزنید. هرگز به تخمین‌های زمانی که از سوی قاچاقچیان ارائه می‌شود و مثلا می‌گویند تنها سه ساعت پیاده روی پس از پیاده شدن از خودرو وجود دارد، اعتماد نکنید. حداقل باید دو تا سه روز پیاده روی کنید.

این‌ها را فردی با نام محمد که ۳۳ سال سن دارد، می‌گوید. او در ادامه می‌افزاید: من چندین نوبت اجسادی را از پناهجویان دیده ام که در مسیر راه افتاده بودند. در زمستان به قدری هوا سرد است که امکان یخ زدن افراد وجود دارد و در تابستان نیز امکان تلف شدن افراد بر اثر گرما و تشنگی وجود دارد. قبلا اجساد افراد جمع آوری می‌شد، اما اکنون هر کسی می‌میرد به مدت طولانی جنازه اش رها می‌گردد.

چند ماشین دورتر، "فردوس"، یک جوان ۱۹ ساله می‌گوید که وی پذیرشِ یک دانشگاه آمریکایی مستقل در ترکیه را گرفته است با این حال، هیچ مسیر و راه قانونی را جهت رسیدن خود به این کشور ندارد. در این راستآ او می‌افزاید که سفارت آمریکا در ترکیه به وی توصیه کرده که به هر طریقی می‌تواند خود را به ترکیه برساند (حداقل این چیزی است که وی ادعا می‌کند).

در مورد بقیه ماجرا، وی امید دارد که بتواند رویای خود را محقق کند و با رساندن خود به ترکیه نه تنها تحصیلاتش را دنبال کند بلکه زمینه را جهت قانونمند ساختن حضور در خاک ترکیه نیز هموار سازد.

آخرین امید برای فرار از بحران...

"شاپور" نوجوان افغان که به مهاجران افغانستانی، برخی قرص ها و اقلام دارویی را می فروشد. وی می گوید که مدرسه رفتن برای او منفعتی ندارد. وقتی برخی وی را بچه صدا می کنند، شاپور می گوید: "من! بچه؟ بروید رد کارتان. من یک خانواده را نان می دهم."

آخرین امید برای فرار از بحران...

مهاجران افغان دلایل زیادی دارند که برای خود دعا کنند. مثلا امکان دارد که توسط قاچاقچیان ربوده شوند و یا از تشنگی جان خود را از دست دهند و یا حتی گم شوند.

یک فرد دیگر نیز خود را از میانه جمعیت به تیم خبری ما می‌رساند تا داستانش را روایت کند. وی می‌گوید: "پنج برادر من، پدرم و من، همگی عضو ارتش افغانستان بودیم. طالبان ما را بازداشت کرد و تنها با این شرط که هر چه سریع‌تر کشور را ترک کنیم، ما را آزاد کردند. " وی همچنان می‌خواهد صحبت کند، اما فردی دیگر او را کنار می‌زند و می‌گوید: چه می‌گویید؟ شما باید به امارت اسلامی افغانستان خدمت کنید و ممنون آن‌ها باشید (وی در لباس غیرنظامی است).

وی ظاهرا یکی از نیرو‌های رژیم طالبان است که در پوشش مبدل آماده است تا در صورت مشاهده هرگونه نافرمانی و شورش، سریع وارد میدان شود. فردی که پیشتر در مورد وی صحبت شد و عضو سابق ارتش افغانستان بود، می‌گویدکه طالبان دایی وی را به گروگان گرفته و گفته است که تنها در صورتی او را آزاد خواهند کرد که بستگان او (همان‌هایی که اکنون در مرز هستند و سابق عضو ارتش افغانستان بودند) از خود ویدئویی بگیرند و نشان دهند که افغانستان را ترک کرده اند.

نیروی طالبان که در نزدیکی ماست به ناگهان وارد صحبت می‌شود و با لحن تهدید آمیزی می‌گوید که "اگر به همین نحو به صحبت کردن ادامه دهید، دیگر هیچوقت نخواهید توانست که از افغانستان خارج شوید. " پناهجویان افغان در حالی از افغانستان به صورت پنهانی و با مشقات و خطرات فراوان خارج می‌شوند که آینده مبهم را پیش روی خود می‌بینند. با این حال مهاجرت را بر تحمل شرایط کنونی در افغانستان ترجیح می‌دهند.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv