ولفگانگ ونگنروت رهبر ارکستر آلمانی، دانش آموخته دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس اتریش و همچنین دانشگاه موسیقی سار در آلمان است.
ولفگانگ ونگنروت ـ رهبر ارکستر آلمانی ـ که طی تعطیلات عید فطر به مدت سه شب به همراه ارکستر سمفونیک تهران به روی صحنه رفت، در گفتوگویی درباره راهکارهایی صحبت کرد که میتوان برای بهبود وضعیت ارکستر سمفونیک تهران به کار گرفت.
در ابتدای این گفتگو که توسط خبرنگار ایسنا به زبان انگلیسی انجام شده، از ونگنروت درباره سطح موسیقایی نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران سوال میشود.
پاسخ میدهد: به صورت کلی ارکستر پتانسیل بالایی دارد که بخشی از این پتانسیل باید گسترش داده شود. ولی به عقیده من سطح نوازندگان ارکستر بسته به هر نوازنده تا حدی متفاوت است. شاید سطح ارکستر را بنابر دلایلی نتوان با ارکسترهای اروپا مقایسه کرد که البته مسئله عجیبی نیست؛ چون در اروپا تعداد زیادی ارکستر حرفهای فعالیت میکنند، تعداد زیادی مدرسه و آکادمیهای آموزشی وجود دارند که از سراسر دنیا برای آموزش به آنها مراجعه میکنند؛ بنابراین نمیتوان همان سطح را از ایران هم انتظار داشت. ولی امکان پیشرفت بالایی در ارکستر وجود دارد.
از ونگنروت درباره نحوه مدیریت مالی ارکسترهای مهم دنیا میپرسیم. او بیان میکند: نمیدانم شرایط در ایران دقیقا به چه صورتی است، ولی آنچه که فهمیدهام مرا تحت تأثیر قرار داده است؛ چراکه نوازندگان ارکستر تنها با کار در ارکستر نمیتوانند هزینه زندگی خود را پرداخت کنند.
او ادامه میدهد: راههای متفاوتی برای تأمین هزینههای مالی ارکسترها در دنیا وجود دارد. به عنوان نمونه در آلمان بین ارکسترها رقابت هست و میخواهند که نتیجه کار به گونهای باشد که به آن افتخار کنند پس برای نتیجه مورد نظر هزینه زیادی میکنند که البته این دیدگاه از تاریخ ما برمیآید. درواقع در آلمان ارکسترهای مهم مانند برلین فیلارمونیک از حمایتهای خیلی بالایی برخوردار هستند؛ به گونهای که نوازندگان آن دستمزد خیلی بالایی کسب میکنند و نوازندگی در ارکستر برایشان یک کار تمام وقت است. البته ارکستر فیلارمونیک برلین یکی از ویژهترین ارکسترهای جهان است و درآمد نوازندگان آن در ۱۰ تا ۱۵ درصد بالاترین حقوقها قرار دارد.
نخستین کنسرت ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۴۰۱ با رهبری ونگنروت
این هنرمند تصریح میکند: یک نماینده پارلمان آلمان شاید حقوقی برابر ۹ هزار یورو دریافت کند و این در حالی است که نوزاندگان ارکستر فیلارمونیک برلین درآمدی بالاتر دارند؛ درواقع یک نوازنده حرفهای در ارکستر فیلارمونیک برلین حقوقی، چون آنگلا مرکل دریافت میکند؛ البته باید در نظر گرفت که با توجه به سطح بالای این نوازندگان، تقاضای حضور و فعالیت آنها در پروژههای مختلف وجود دارد و مدام از آنها درخواست میشود که در پروژههای مختلف حضور داشته باشند که این امر در ثروتمند بودن آنها اثرگذار است.
این رهبر ارکستر درباره سیستم حمایت مالی ارکسترها در امریکا هم بیان میکند: در امریکا این اسپانسرها هستند که از ارکسترها حمایت مالی میکنند که البته این سیستم را نمیپسندم؛ چون در این صورت گاهی اسپانسرها که بعضا چیزی درباره هنر نمیدانند تقاضاهای خیلی عجیبی دارند و برای ارکستر تصمیم میگیرند که چه چیزی نواخته شود و یا رپرتوار چه باشد. این در حالی است که هنر باید آزادی داشته باشد، ولی این اسپانسرها به گونهای هستند که اگر قطعه مورد نظرشان اجرا نشود، پولی پرداخت نخواهند کرد.
«راه مناسب و نرمال اداره یک ارکستر سمفونیک خوب چیست؟» بیان میکند: معمولا ارکسترهای حرفهای یک رهبر ثابت دارند که فرد اصلی است و درباره اساسیترین مسائل هنری ارکستر تصمیم میگیرد. او کنسرتهایی را برگزار و تلاش میکند که سطح ارکستر را بالا ببرد. البته برای ارکسترهای خوب در کنار رهبر ثابت، رهبران مهمان هم حضور دارند. ولی برای ارکسترهای کوچکتر مثلا در کشور آلمان به دلیل اینکه وضعیت مالی آنها همچون ارکستر فیلارمونیک برلین نیست، هزینه کمتری برای رهبرهای مهمان میکنند.
او ادامه میدهد: به عقیده من زمانی که ارکستر سمفونیک تنها یک رهبر ثابت داشته باشد که همه قطعات را رهبری کند، نتیجه خیلی خوبی حاصل نخواهد شد و این امر مخاطب را خسته خواهد کرد. ارکستر به روشها و دستخطهای متفاوت و متنوع موسیقایی نیاز دارد، هر رهبر ایدههای جدیدی ارائه میدهد که این امر باعث ایجاد تغییر میشود و فضا را زنده نگه میدارد. البته که اداره این ارکستر تنها با رهبرهای مهمان هم پاسخگو نخواهد بود؛ چون اصولا با یک رهبر ثابت نظم بیشتری ایجاد خواهد شد.
او درباره ویژگیهایی که رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران باید داشته باشد، بیان میکند: ارکستر در مرحله اول به رهبر ثابتی نیاز دارد که دید هنری داشته باشد، تصمیمهای درست بگیرد، ارکستر را به سمت جلو هُل دهد، شخصیتی محکم داشته باشد که کنسرتهای معمول را به انجام برساند، از سولیستها دعوت کند، فردی باتجربه باشد، رویکردی مبتنی بر اصول آموزشی داشته باشد، چشم اندازی برای بهبود وضعیت ارکستر داشته باشد، درباره رهبران مهمان تصمیم بگیرد و دیگر رهبران ارکستر را بپذیرد، چون این امر گاهی میتواند مشکل ساز شود؛ چراکه ممکن است رهبر ارکستر، فرد خودخواهی باشد و نپذیرد که رهبران مهمان را دعوت کند و یا حتی رهبران بدی را دعوت کند، رهبر باید اعتماد به نفس این را داشته باشد که رهبران خوب را دعوت کند و قبول داشته باشد که رهبران خوبی وجود دارند که باید در قالب یک همکاری برای بهبود وضعیت ارکستر از آنها دعوت کرد.
این هنرمند تأکید میکند که اگر قصد بهبود شرایط را داشته باشیم باید هزینه کنیم؛ چراکه که کلیه این روند به خرج کردن پول نیاز دارد.
این هنرمند درباره ارکسترهایی که تنها با رهبرهای مهمان اداره میشوند، تصریح میکند: ارکسترهای خیلی محدودی، چون ارکستر فیلارمونیک وین تنها با رهبرهای مهمان اداره میشوند که البته سطح این ارکستر تا حدی بالا است که فشار تقریبا بالایی در سطح بین المللی روی این ارکستر قرار دارد؛ تا حدی که درباره هر کنسرت آن در روزنامهها نوشته میشود.
ونگنروت درباره دیگر تغییراتی که باید در ارکستر سمفونیک تهران اعمال شود، میگوید: در مدت اقامتم در تهران موزیسینهای بااستعدادی را ملاقات کردهام که باید در ارکستر سمفونیک تهران بنوازند که البته شاید کمی تغییر در نوازندگان ارکستر هم بتواند مفید واقع شود. همچنین باید برای هر بخش در ارکستر یک هدایتگر در نظر گرفته شود؛ چراکه این جریان میتواند به بهبود وضعیت آن کمک کند. این روندی است که در کشورهای اروپایی اجرا میشود به این صورت که به ترتیب رهبر اول، رهبر دوم و رهبر سوم لازم است که در هماهنگی با یکدیگر ارکستر را اداره کنند. این مسئلهای است که در ایران خیلی به آن توجه نشده است.
این رهبر ارکستر درباره تعداد دفعات تمرین ارکستر سمفونیک تهران در ماه بیان میکند: ارکستر باید با نظم و ترتیب بیشتری تمرین کند. نوازندگان ارکستر در حال حاضر سه روز در هفته تمرین دارند که زیاد نیست. آنها باید پنج روز در هفته تمرین داشته باشند که البته این امر هزینه بیشتری را میطلبد. همچنین باید رقابتهایی را پایه گذاری کنند تا نوازندگان به واسطه آماده شدن برای این رقابتها آمادگی بیشتری داشته باشند. ولی بهبود وضعیت ارکستر سمفونیک یک پروسه طولانی مدت است و نمیتوان سطح آن را تنها طی چهار ماه بالا برد.
او در راستای تمرین نوازندگان ارکستر، مصداقی از تمرین نوازندگان در ارکسترهای سطح بالا را مثال میزند و میگوید: برخی از ارکسترهای سطح بالا هفتهای یک بار را تنها به تمرین سولیت شماره یک اختصاص میدهند تا بخشهای متفاوتی را بنوازند که به نوعی برایشان یک تمرین و ورزش است و به این صورت همیشه میتوانند روی فرم باشند.
ونگنروت در ابتدا درباره نحوه دعوت از نوازندگان حرفهای و همکاری با آنها میگوید: در اروپا اگر قصد دعوت از نوازندگان مهم را داشته باشید، روند در ارکسترهای مهم اینگونه است که باید هزینه زیادی کنید و در ادامه هم گاه موزیسینهایی کشور را ترک میکنند و یا موزیسینهای دیگر وارد کشور میشوند. برای این نوازندگان جالب خواهد بود که برای پروژههای مختلف یا برگزاری وورکشاپ دعوت شوند؛ البته گاهی هم اینگونه است که نوازندگان را برای آشنایی و یادگیری از نوازندگان برتر به کشورهای دیگر اعزام میکنند.
«ولی نحوه ورود به ارکسترها در اروپا اینگونه است که نوازندگان باید تستها و آزمونهایی را طی مراحلی پشت سر بگذارند که اغلب پروسه دشواری است و بعد اگر قبول شوند باید دفعاتی را همراه با دیگر نوازندگان بنوازند تا بررسی کنند که نوازنده جدید چگونه در کنار آنها هماهنگ خواهد شد، چقدر انعطاف پذیر و آماده است.»
از این رهبر ارکستر میخواهیم که نظرش را درباره نبود رشته رهبری ارکستر در دانشگاههای ایران بیان کند. میگوید: من در ایران برای رهبران جوان هم کلاس برگزار کردم و تحت تأثیر قرار گرفتم که تعداد بسیاری از افراد به انجام این کار علاقهمند هستند و حتی خیلی از این استعداها علاقه دارند که رهبری ارکستر را در اروپا بیاموزند. پایهگذاری تحصیل در رشته رهبری پروسهای دارد که در اینجا به آن نیاز است؛ چون اگر رهبرانی بدون تجربه، ولی نوازندگانی بااستعداد و پتانسیل داشته باشید، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. همانند شرکتی که کارمندانی بامهارت دارد، ولی مدیر آن تصمیمات درستی نمیگیرد که این امر موجب فروپاشی شرکت خواهد شد.
همچنین از این هنرمند درباره علتِ حضورش در ایران برای برگزاری مسترکلاس و رهبری ارکستر سمفونیک تهران به عنوان رهبر مهمان سوال میکنیم.
او پاسخ میدهد: دعوت من به ایران توسط یکی از همکارانم در اتریش به نام نصیر حیدریان صورت گرفت. ما مدتی طولانی است که یکدیگر را میشناسیم. در حقیقت ارتباط ما بیشتر از ۲۵ سال پیش شکل گرفت. او درخواست حضورم در ایران را برای همکاری با ارکستر سمفونیک مطرح کرد و من نیز این درخواست را قبول کردم؛ چراکه علاقه زیادی دارم که به واسطه موسیقی وارد فرهنگهای دیگر شوم.
این رهبر ارکستر ادامه میدهد: من هم روشی همچون دیگر رهبرهای ارکستر آلمانی برای کار کردن دارم که البته موقعیتهای کاری زیادی برای این شغل در آلمان وجود دارد، ولی همچنین پروژههای مختلف زیادی را در کشورهای دیگر داشتهام. مثلا چندین بار در امریکای جنوبی و یا ژاپن کار کردهام که اتفاقا حضور در یک فرهنگ متفاوت در یک بازه زمانی طولانی تجربه خیلی جالبی بود.
این هنرمند تصریح میکند: درک و دریافت فرهنگهای دیگر به واسطه موسیقی و کار کردن با مردم مسئلهای است که نظر مرا جلب میکند. در حقیقت من هرگز به ایران، ژاپن یا آرژانتین به عنوان یک توریست نمیروم؛ چون در این صورت تنها در یک محل متفاوت قرار دارید و باید به ساختمانها نگاه کنید، اما زمانی که صحبت از کار کردن در کشورهای دیگر است واقعا برایم دلپذیر خواهد بود.
او درباره تجربه حضورش در ایران بیان میکند: بیشتر از سه هفته را در ایران سپری کردم و به واسطه شناختن مردم، فهمیدن درباره سبک زندگی آنها، تفاوت و شباهتشان، تجربه خیلی خوبی را پشت سر گذاشتم. اینکه دیدم ایرانیها تا چه حد برای نواختن موسیقی کلاسیک که البته میراث آن بیشتر به اروپا برمیگردد اشتیاق دارند و به زبان آلمانی و حتی فرهنگ کشورهای آلمانی علاقه دارند خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد و اصلا انتظارش را نداشتم.
ولفگانگ ونگنروت رهبر ارکستر آلمانی، دانش آموخته دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس اتریش و همچنین دانشگاه موسیقی سار در آلمان است. در کارنامه ونگنروت اجراهایی با ارکستر سمفونیک برن، فیلارمونیک برمن، ارکستر سمفونیک کارنتین، ارکستر سمفونیک شمال غربی آلمان، تئاتر کولون در بوئنوس آیرس، ارکستر سمفونیک شیزوکا کره جنوبی، ارکستر گواندهاوس و اپرای لایپزیک به چشم میخورد. ونگنروت همچنین اپراهایی از جمله اپراهای کپنهاگ، استکهلم، گوتنبرگ و مالمو را رهبری کرده است. وی استاد دانشگاه گراتس اتریش است و از جمله فعالیتهای دانشگاهی او میتوان به مطالعه تدریس در دانشگاههای UdK برلین، دانشگاه علوم کاربردی هانوفر و آکادمی موسیقی ویسبادن اشاره کرد.