این حادثه تلخ از تابستان سال ۹۸ و در یکی از روستاهای شهرستان رشتخوار از توابع استان خراسان رضوی هنگامی رخ داد که مرد چوپان با دیدن دست زخمی همسرش، پیگیر ماجرا شد.
تیرانداز سیاه پوش که با شلیک از پشت بام یک منزل مسکونی، دو جنایت هولناک را رقم زد، در حالی با رای قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به دو بار قصاص نفس محکوم شد که رای مذکور به تایید دیوان عالی کشور نیز رسید.
به گزارش خراسان، این حادثه تلخ از تابستان سال ۹۸ و در یکی از روستاهای شهرستان رشتخوار از توابع استان خراسان رضوی هنگامی رخ داد که مرد چوپان با دیدن دست زخمی همسرش، پیگیر ماجرا شد.
«حسین- ق» که به اظهارات دختر خردسال و پسرش اتکا کرده بود، به یکی از اهالی روستا به نام «م» سوءظن برد که وارد منزلش شده است چرا که پسر او ادعا میکرد با مرد نقابدار درگیر شده و نقاب از چهره اش برداشته است. همین سوء ظن به شکایت قضایی انجامید، اما «م» در روستا نبود.
با تصور فراری بودن متهم، کینهها و اختلافات عمیقتر شد و مرد چوپان برای به دام انداختن «م» به هرکجا سر میزد تا این که بالاخره «م» خود را به پلیس معرفی کرد و روانه زندان شد. این درحالی بود که «حسین – ق» نقشه وحشتناکی را برای انتقام از «م» در ذهن خود طراحی کرده بود و هیچ کس از آن خبر نداشت.
روزها به همین ترتیب سپری میشد تا این که بامداد پنجم شهریور سال ۹۸ زمانی که «م» برای مرخصی از زندان به منزل آمده بود، ناگهان حادثه وحشتناکی اهالی روستا را از خانه هایشان بیرون کشید.
تیرانداز سیاه پوشی در پشت بام یکی از منازل مسکونی مشرف به حیاط منزلی که «م» به همراه چند مرد دیگر در آن خوابیده بودند، کمین کرده بود که در یک لحظه صدای شلیک تیر هوایی، سکوت بامدادی را شکست.
زمانی که «م» و همراهانش پتو را از روی سرشان کشیدند، آماج گلولههای کلاشینکف قرار گرفتند که از سوی تیرانداز سیاه پوش شلیک میشد. «م- ن» که هدف اصلی تیرانداز بود به همراه «ج – ن» جان سپرد و برادرش «ر» به دنبال تیرانداز به پشت بام دوید، ولی او نیز با شلیک گلوله به شدت مجروح شد.
گزارش حاکی است، با گزارش این جنایت مسلحانه، بلافاصله نیروهای انتظامی با دستورات ویژه قضایی وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. همه شواهد و مدارک موجود بیانگر آن بود که «حسین- ق» انگیزه بیشتری برای ارتکاب این جنایت هولناک دارد بنابراین وی به همراه برخی از نزدیکانش دستگیر و بازجویی شد.
چوپان ۴۶ ساله در اولین مراحل بازجویی به صراحت ارتکاب دو جنایت مسلحانه با اسلحه کلاشینکف را پذیرفت و جزئیات این انتقام وحشتناک را در حضور مقام قضایی و کارآگاهان پلیس آگاهی رشتخوار تشریح کرد، اما در حالی که بعد از این ماجرا تلاش میکرد تا خود را بی گناه جلوه دهد، مدعی شد که در قتلها نقشی نداشته است و اعترافات قبلی خود را هم انکار کرد.
در این شرایط پرونده مذکور با صدور کیفرخواست به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و متهم این پرونده جنایی پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسات دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده برگزار شد، متهم ۴۶ ساله در پاسخ به سوال مقام قضایی درباره قتل «م- ن» و «ج- ن» گفت: سال ۱۳۹۴ که چوپان بودم «م- ن» به همراه یکی از بستگانش به نام «محمد» به زور وارد خانه ام شدند و همسر و فرزندم را کتک زدند. آن زمان من در کنار گله بودم که یکی از اهالی روستا با من تماس گرفت و گفت به روستا برگردم، چون همسرم بیمار است. چون موتورسیکلتم نقص فنی داشت از فرد تماس گیرنده خواستم به دنبالم بیاید که با خودروی او به روستا آمدم و با اظهارات فرزندانم متوجه شدم که «م- ن» و یکی از بستگانش به زور وارد خانه ام شده اند. با شکایت من، فامیل «م- ن» دستگیر و زندانی شد، اما «م- ن» فراری بود تا این که خودش را به پلیس معرفی کرد، ولی وقتی از زندان بیرون آمد من او را تحت نظر داشتم!
چگونه او را زیر نظر گرفتی؟
رفت و آمدهایش را کنترل میکردم و از پشت بام خانه آنها را میپاییدم. در شب حادثه هم رفتم، ولی آن شب عروسی بود و آنها دیر از عروسی بازگشتند. من هم از کوچه پشت و از علمی گاز به پشت بام رفتم که دیدم همه داخل حیاط دراز کشیده اند. ابتدا یک تیر هوایی با سلاح کلاشینکف شلیک کردم که دیدم «م- ن» بیدار شد و «ر» (برادر «م- ن») از در خانه به درون حیاط آمد و فریاد زد «چه کسی هستی؟». ولی من به سوی «م- ن» شلیک کردم و از همان کوچه پشت گریختم!
چند گلوله به «م- ن» زدید؟
نمیدانم همین طور شلیک میکردم. فکر کنم چند گلوله به او اصابت کرد.
«ر- ن» را کجا زدید؟
او به دنبالم آمد که با هم در بیرون درگیر شدیم.
آیا کسی هم شما را هنگام فرار دید؟
من به اطرافم نگاه نمیکردم.
«ج- ن» را کجا به قتل رساندید؟
داخل کوچه پشت! هر دو نفر به دنبالم آمده بودند که جای یک خانه مخروبه با آنها درگیر شدم و آن جا تیرهای بیشتری شلیک کردم.
آنها دست خالی بودند؟
با آجر به سمت من حمله ور شدند. اطراف کامیون حامل آجر ایستاده بودند.
اسلحه را چه کار کردید؟
بیرون از آبادی میان دشت و تپه انداختم.
آن شب لباس هایتان چه رنگی بود؟
شلوار کردی و شال سیاه داشتم و لباسم قهوهای سوخته بود.
لباس هایت را چه کردی؟
آنها را هم بیرون انداختم.
چگونه به روستا بازگشتی؟
از جاده اصلی به طرف روستا آمدم و بعد هم پنهانی از داخل کوچه و پس کوچهها خودم را به منزلم رساندم که کسی مرا ندید!
از محل قتل تا جایی که اسلحه را انداختید، چقدر فاصله دارد؟
حدود ۳۰ دقیقه رفت و برگشت طول میکشد.
لحظه تیراندازی در چه وضعیتی بودی؟
روی دو پا نشسته بودم که در همان حالت تیرهوایی را شلیک کردم.
«م- ن» چندمین نفر در حیاط خوابیده بود؟
نفر دوم از در خانه بود.
از قبل میدانستید کجا خوابیده است؟
نه! وقتی شلیک کردم پتو را برداشت و من به سمت او شلیک کردم.
متهم این پرونده جنایی که در جلسات بازجویی و محاکمه اولیه چگونگی وقوع دو جنایت مسلحانه را با جزئیات آن بازگو کرده بود، در مراحل بعدی محاکمه، همه اعترافات خود را انکار کرد.
با وجود این، جلسات بعدی دادگاه نیز در حضور وکلای مدافع به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد و قضات با طمأنینه و حوصله در حالی به اظهارات متهم گوش دادند که اولیای دم تقاضای قصاص نفس داشتند.
در نهایت قضات دادگاه با توجه به محتویات پرونده، گزارشهای انتظامی و پزشکی و همچنین اقاریر متهم در مراحل دادرسی به شور نشستند و به اتفاق آرا، «حسین- ق» را به اتهام مشارکت در دو فقره قتل عمدی مسلحانه به دوبار قصاص نفس محکوم کردند.
گزارش حاکی است، در همین حال رای صادر شده از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد اعتراض متهم و وکیل مدافع وی قرار گرفت و این پرونده حساس جنایی برای رسیدگی دقیقتر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
قضات شعبه ۳۹ دیوان عالی نیز پس از آن که سطر به سطر این پرونده جنایی را زیر ذره بین قضاوت بردند، رای دادگاه کیفری یک خراسان رضوی را منطبق با موازین قانونی و شرعی تشخیص دادند و مهر تایید بر آن زدند.
این گونه بود که این پرونده جنایی به اجرای احکام ارسال شد تا دیگر مراحل قانونی را طی کند. شایان ذکر است، برخی از متهمان دیگری که در این پرونده دستگیر شده بودند، پس از انجام تحقیقات مقدماتی آزاد شدند و دادگاه نیز رای به برائت آنان داد.