bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۵۴۸۳۵

زن جوان: همسرم گفت اگر به خانه برگردم و تو را ببینم، زنده نمی‌مانی!

زن جوان: همسرم گفت اگر به خانه برگردم و تو را ببینم، زنده نمی‌مانی!

دختر گفت: از روزی که خودم را شناختم جز جدل و فریاد‌های توهین آمیز پدر و مادرم چیزی ندیدم. پدرم مردی معتاد و بیکار بود و توانایی اداره زندگی را نداشت. او حتی نمی‌توانست مخارج روزانه را تامین کند از سوی دیگر مادرم همه تلاش خود را به کار گرفته بود تا پدرم را از مواد مخدر دور کند و به زندگی عادی بازگرداند، اما تلاش هایش فایده‌ای نداشت

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۲۴ خرداد ۱۴۰۱

روزی که برای وقت گذرانی در فضای مجازی پرسه می‌زدم با جوانی آشنا شدم که گویی سنگ صبور درددل هایم بود. چند ماه بعد در حالی با مرد رویاهایم ازدواج کردم که آن روی سکه نمایان شد و ...

به گزارش خراسان، زن ۱۹ ساله که با ظاهری آشفته و اشک ریزان وارد کلانتری شده بود درباره سرگذشت غمبار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا (ع) مشهد گفت: از روزی که خودم را شناختم جز جدل و فریاد‌های توهین آمیز پدر و مادرم چیزی ندیدم. پدرم مردی معتاد و بیکار بود و توانایی اداره زندگی را نداشت. او حتی نمی‌توانست مخارج روزانه را تامین کند از سوی دیگر مادرم همه تلاش خود را به کار گرفته بود تا پدرم را از مواد مخدر دور کند و به زندگی عادی بازگرداند، اما تلاش هایش فایده‌ای نداشت و پدرم در همان مسیر بی راهه حرکت می‌کرد تا این که بالاخره مهر طلاق بر شناسنامه مادرم جا خوش کرد و آن‌ها از یکدیگر جدا شدند.

وی ادامه داد: آن زمان من ۴ سال بیشتر نداشتم و مادرم که سرپرستی مرا به عهده داشت دست مرا گرفت و به خانه مادربزرگم برد ۲ سال بعد از این ماجرا مادرم نیز با مرد جوانی ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت به همین خاطر من در ۶ سالگی در واقع مادرم را هم از دست دادم چرا که ناپدری ام مخالف حضور من در خانه اش بود و این موضوع را آشکارا با مادرم شرط کرده بود در این شرایط من به ناچار زندگی سرد و بی روحی را در کنار مادربزرگ پیرم می‌گذراندم و از هر نوع محبت و عاطفه‌ای دور بودم.

او گفت: با وجود این هر روز کیف مدرسه ام را برمی داشتم و راهی کلاس درس می‌شدم با آن که دختری افسرده و گوشه گیر بودم و توجهی به درس و مشق نداشتم، اما باز هم از هوش بالایی برخوردار بودم و با مطالعه کتاب در شب امتحان نمرات بالایی می‌گرفتم به طوری که همه معلمانم تعجب می‌کردند و گاهی نیز مظنون به تقلب می‌شدم. خلاصه روزگارم به همین ترتیب سپری می‌شد تا این که حدود یک سال و نیم قبل و زمانی که تحصیل به صورت مجازی بود به خاطر وقت گذرانی و از روی بی حوصلگی در فضا‌های مجازی پرسه می‌زدم در همین جست وجو‌های اینستاگرامی بود که به طور اتفاقی با «فرشید» آشنا شدم او جوانی ۳۰ ساله و اهل اصفهان بود، ولی با همه این تفاوت سنی خیلی با حوصله و طمأنینه به حرف هایم گوش می‌داد. گویی سنگ صبور درددل هایم بود و من عشق و محبت را در کلام او جست وجو می‌کردم طولی نکشید که به فرشید دل باختم و عاشقانه به او ابراز علاقه کردم. ۶ ماه بعد تصمیم به ازدواج گرفتیم و من ماجرا را برای مادرم بازگو کردم.

دختر جوان ادامه داد: او با شنیدن این خبر لبخندی زد و خیلی خوشحال شد چرا که دیگر مزاحمی در زندگی نداشت و می‌توانست به راحتی با شوهرش زندگی کند، اما خانواده فرشید از این موضوع بسیار برآشفته شدند و با ازدواج ما مخالفت کردند چرا که ما تفاوت‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زیادی با هم داشتیم. با آن که اوضاع مالی پدر فرشید بسیار خوب بود و موقعیت اجتماعی بالایی داشت، ولی بیشتر مخالفت آن‌ها این بود که من فرزند طلاقم و تربیت خانوادگی ندارم! خلاصه با همه این مخالفت‌ها فرشید به ازدواج با من تاکید داشت تا این که با اصرار او، خانواده اش رضایت دادند و تنها یک شب برای مراسم عقدکنان ما از اصفهان به مشهد آمدند.

دختر گفت: روز بعد خانه کوچکی برای ما اجاره کردند و به اصفهان بازگشتند. همسرم نیز در یک شرکت خصوصی مشغول کار شد و من حالا به همه آرزوهایم رسیده بودم و مرد رویاهایم را در کنارم می‌دیدم، اما این خوشی‌ها و لبخند‌ها خیلی دوام نداشت چرا که فرشید در همان هفته اول زندگی مشترک شخصیت واقعی خود را نشان داد و به قول معروف آن روی سکه نمایان شد. فرشید مردی بسیار عصبی بود و با هر بهانه‌ای کتکم می‌زد و تحقیرم می‌کرد. او اوضاع مالی پدرش و زندگی آشفته پدر و مادر مرا مدام به رخم می‌کشید و مرا دختری سیاه بخت و درمانده می‌خواند. حتی وقتی برای اولین بار به اصفهان رفتم پدر و مادر فرشید مرا به خاطر گم شدن یک فلش متهم به دزدی کردند و تهمت‌های ناروایی زدند.

او گفت: آن‌ها با یک حالت دلسوزی و ترحم گونه می‌گفتند تو در یک خانواده فقیر به دنیا آمده‌ای و پدر و مادری هم نداشتی که تو را به طور صحیح تربیت کنند حالا هم اگر برای اولین بار دزدی کرده ای، عیبی ندارد و تو را می‌بخشیم! با این تحقیر‌ها و سرزنش‌ها آن قدر سرشکسته می‌شدم که فقط اشک هایم با من همراهی می‌کردند. اکنون نیز مدتی است همسرم مرا به باد کتک می‌گیرد و از من می‌خواهد تا تعدادی از دختران دوران دبیرستانم را به خانه بیاورم و با او آشنا کنم. اما من نمی‌توانم وجدانم را زیر پا بگذارم و دختری را به روز سیاه بنشانم به همین خاطر همسرم فقط با این بهانه که شلوارش را اتو نزده ام باز هم به شدت کتکم زد و تهدید کرد که اگر ظهر به خانه بازگردم و تو را ببینم دیگر زنده نخواهی ماند! من هم که خیلی ترسیده بودم پس از خروج همسرم از منزل فرار کردم و با راهنمایی یکی از دوستانم به کلانتری آمده ام تا کمکم کنید.

گزارش حاکی است با دستورات محرمانه سرهنگ سید عباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا (ع)) رسیدگی ویژه به پرونده این زن جوان در دستور کار مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت.

برچسب ها: ازدواج اجباری
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
یک طرفه نباید قضاوت کرد اما در هر صورت کتک زدن و آزار و اذیت کار انسان سالم نیست...به گمانم هر دو از نظر روح و روان بیمارند. ....هر چند امروز دیگر کل جامعه بیمارند. ...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
متاسفانه فرزندان معتادان در سخت‌ترین شرایط بزرگ میشن و ب خاطر بی محبتی خیلی آسان جذب محبت دروغین دیگران میشن .خدا ب همشون کمک کنه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
منم ۱۹ سال داشتم وقتی ازدواج کردم مدام باد کتکم میگرفت باهربهونه ای کتکم میزد ولی من تحمل کردم تا الان دیگه ۳۲ سالم شد الان اون ازکاراش پشیمون شده ولی من به خانوادش نزدیک نشدم وارتباطشو قطع کردم هنوزم باهاشون حرف نمیزنم چون اونا مایه دردسرمون میشن دوری کردم الان خدارو شکر زندگیم بهتر شده
M
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
پیدا کردن شوهر از فضای مجازی این عواقب را دارد
مهمان
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
این زن توی توضیحاتش خیلی دروغ کفته مخصوصا در مورد زندگی مشترکشان یه جای کار از طرف خودش ایراد داره.
انتشار یافته: ۱۸
ادریس آسکانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
لعنت به این مرد وبه این زندگی دختره پدرومادر نداشت که تربیتش کنند پسره که داشت چراتربیتش نکردند پدرومادری که خودشون تربیت واخلاق ندارن چجوری دم ازتربیت میزنند ننگتان باد به خاک سیاه بشینید حیوان صفت هستن واقعا که شرم آور
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
این تیمی که مشهد رو اداره میکنه فقط به کنسرت و اپیلاسیون زنان حساسیت دارن گویا
مادرم
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
بخدا قسم که خیلی خیلی ناراحت کننده خیلی خیلی تلخ و خیلی خیلی تاسف آوره و در جامعه ای هستیم که مردانی هستند که به زنان خود بدجور ظلم و ستم میکنند و قانون هم اصلا طرف زن نیست و زن را اصلا حمایت نمیکند و این چنین است بعضی از زن ها با خاری و خفت به زندگی سیاه خود ادامه میدهند
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
بله متاسفانه این هم سرنوشت دختران جامعه ما . که اکثرا به چنین سرنوشت هایی حتی بدتر از این دچار می شوند . کجایند مسولین پر ادعا؟
سجاد
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
تف تو شرفت فرشید
سارا
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
چقدر آدم ها بی رحم شدند .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
اینجور زنها همیشه دروغ می‌گویند که دل همه رابه رحم بیاورند.خداخودش خوب میدونه که به چه کسی نعمت بدهد وچه کسی رامحروم بکند وآواره..
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
روزی میاد که این آقا پشیمان خواهد شد و آن روز خیلی دیره خیلی و دیگه زندگیش از دست رفته واگر زنش هم تحمل کنه و بمونه جز شرمندگی و حسرت چیزی نداره
این نصیحت از طرف منی که خود آدم عصبی و دست...
حسن غلامی
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
خدا لعنت کند فرشید هوس باز
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۴:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
تف بشرف مردنامرد که ابروی مردروبردن واز مردی ومردانگی فقط افسانه بجامیزارن مردان عزبز سرزمینم صفات نیک خودتون رو بشناسین وبهش عمل کنین بحقوق خودراضی واحترام بحقوق بانوان عزیز بگذارین بخدا سرزمین ماگلستان خواهدشد بهترینهاروآرزومیکنم برای مردمم امیدوارم اینچنین وقایع تلخی درمردم ما تکرار نشه انسانی فکرکنیم وعمل کنیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
یعنی نقش پدر این دختر همین بود !!!!؟؟خدا از این پدر نگذره !
مرتضی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
خودت کردی که لعنت بر خودت باد .عشق و عاشقی در فضای مجازی جز پشیمانی و بدبختی هیچ چیز دیگری برای هیچ کسی ندارد و تنها گرفتاری خونواده ها رو تو این اوضاع مملکت دوچندان میکنه
ناشناس
Germany
۰۶:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
خدایا هیچ ادمی بی کس وبی پشت وپناه نباشه آمین
bato-adv
bato-adv
bato-adv