«کبوتربازی» و به اصلاح عامیانه «کفتربازی» از جمله سرگرمیهایی است که هر چند تاریخچه شکلگیری آن به دوران و روزگار قدیم مربوط میشود، اما جالب است که در دوران کنونی نیز مخاطبان و علاقهمندانی در نقاط مختلف شهر تهران دارد.
به گزارش همشهری، زندگی در شهر شرایط و آداب خاص خودش را پیدا کرده و شاید به همین دلیل باشد که هرکدام از ما با دیدن افرادی که روی پشتبام خانه و آپارتمانشان «کبوتر بازی» میکنند انگشت به دهان میمانیم و تعجب میکنیم.
در دوران تهران قدیم نگهداری کبوترها در قفسههای چوبی روی پشتبام خانههای ویلایی یک و دو طبقه برای بسیاری از خانوادهها باب بوده و حتی سوژه نام و محتوای بعضی از فیلمهای اجتماعی از جمله «طوقی» که در جریان آن منازعات، مشاجرات و درگیریهایی رقم میخورد.
خب در آن دوران و به اقتضای زمان این گونه کارها در محلهها نه تنها عار و ننگ نبود، بلکه برای آدمهای «کبوترباز» به نوعی اعتبار و ارزش به حساب میآمد، اما حالا نه از آن فضاها خبری هست و نه شرایط کنونی زندگی در محله و شهرمان، با آپارتمانهای بلند مرتبه و خانههای به هم چسبیده، اما به هر روی اینطور که گزارش مانشان میدهد «کبوتربازی» هنوز در بسیاری از محلهها و در مناطق مختلف شهر تهران وجود دارد.
هر چند کفتربازی با فرهنگ و شرایط کنونی جامعه و زیست شهری هیچگونه سنخیتی ندارد، اما همانطور که گفته شده این بازی تفریح عدهای از جوانان است که البته گاهی اسباب نارضایتی و گلایه همسایهها و ساکنان محله شده است. کفتربازها در محلههای مختلف تهران و بیشتر در مناطق یک، ۵، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ دیده میشوند.
اگر به بعضی از محلههای قدیمی تهران از جمله دروازه غار، شوش، هرندی، باغ آذری، امامزاده عبدالله (ع)، ۳۰ متری جی، فلاح، هاشمی، جرجانی، یافتآباد، شمسآباد، نعمتآباد و ... سر بزنید حتماً با نمونههایی از آدمهای کبوتر باز برخورد خواهید کرد.
برای شناسایی این افراد کافی است سرتان را بالا بگیرید و به آسمان نگاه بیندازید. اگر دستهای کبوتر دیدید که در یک مسیر و به شکل دایرهوار پرواز میکنند بدانید که محل فرود کبوترها همان جایی است که به دنبال آن هستید. تعجب ندارد، این کبوترها به اصطلاح کبوتربازها «جلد خانه» اند و به جز پشتبام این خانهها جای دیگری نمینشینند.
حال بماند که در این آسمان پهناور اگر کبوترهای ناآشنا و به قول این جماعت «کفتر غریب» پیدایش شود بعید نیست که به هوای کبوترهای جلد یک خانه همانجا فرود بیایند و با خوردن آب و نان آقای کبوترباز، نمکگیر شوند و برای همیشه آنجا بمانند.
البته کبوتربازی در زیر آسمان شهر حال و هوای خاصی دارد و البته مشکلات خودش را. در محدوده محله امامزاده عبدالله (ع) به کمک مردم با «محمدپور رحیمی» یکی از کفتربازهای قدیمی محل آشنا شدیم. تعدادی از کبوترهایش از نوع مسافتی و برای شرکت در مسابقات ویژه کبوترهاست و بقیه کبوترهایش از نوع معمولیاند.
او چند سالی است عضو «انجمن دوستداران کبوترهای مسافتی ایران» شده و چند بار هم در این مسابقات پرهیجان مقام به دست آورده است. نکته جالبی بین او و کبوترهایش وجود دارد. حاضر است خودش، ناهار و شام نخورد، اما کبوترهاییش به موقع آب و دانه بخورند و خدای ناکرده شکم گرسنه زمین نگذارند! این نوع رفتار اوج علاقه و محبت آقای کبوترباز به کبوترهایش را میرساند.
نام کبوترهایش هم در نوع خودش جالب است. کله خالدار، کله دمسر، شازده سوسکی، سرور، پشتدار، زاغی، سبزه، زاغ دمسفید، ماهرو، دمسبز، سفید تودمدار، مالت، بخارا، کله سفید، مخمل، پلاکی، لاهور، دوکت، طاووسی، بادکنکی، دمچتری، پاپری، کاکلی و طوقی.
او نام، سن و سال، اصالت و حتی اخلاق و رفتار هرکدام از کبوترهایش را از بر است و در طول روز ساعتی را با این پرندگان میگذراند. وقتی شازده سوسکیاش به هوا میپرد و در سینه آسمان به یک نقطه سیاه و به قول خودش «خال» میشود خیلی ذوق میکند، چون امید دارد که امسال با این کبوتر زیبا در مسابقات تابستانی مقام خوبی به دست آورد.
«اکبر داودی» یکی دیگر از کبوتربازهای قدیمی یافتآباد در باره اینکه چرا به نگهداری و پرورش کبوتر علاقه دارد میگوید: «کفتربازی مثل خیلی از کارهای دیگر با عشق و علاقه آغاز میشود. مثل کسانی که به کار دیگری علاقه دارند من هم به نگهداری و پرورش کبوترها مشتاق هستم. این حس برای این است که از بچگی با پرندهها سر و کار داشتم. البته آن وقتها هر کسی در خانهاش کفتر بیشتری داشت، با انگشت به دیگران نشان میدادند. یک کلام بگویم که کبوتربازها در قدیم از آدمهای معروف محله بودند.»
داودی، برخلاف نظر خانواده این کار را دنبال کرده است. نخستین باری که توانست چند کبوتر بخرد و به خانه بیاورد، نوجوان ۱۲ ساله بوده که با برخورد تند والدینش مواجه شده است. وی از کبوتربازی، بهعنوان یکی از بازیهای شاد و سالم یاد میکند و در این باره میگوید: «وقتی کبوترها آموزش میبینند، پس از پرواز و خال شدن در آسمان، جهتیابی میکنند و دوباره به آشیانهشان بر میگردند خیلی لذت دارد.»
شاید قبل از شکلگیری شهر و رونق خانهسازی و به تبع آن سکونت چند میلیونی مردم کنار یکدیگر، موضوع «کبوتربازی» در پشتبام خانهها، در نظر شهروندان طور دیگری بود، اما حالا موقعیت شهری، فرهنگی و اجتماعی کاملاً فرق کرده است.
در زمان قدیم خانههای ویلایی تهران در فاصله زیادی تا هم قرار گرفته بود و نوع طراحی و معماری بناها به گونهای بود که از بیرون دید نداشتند، اما در دهههای بعد از انقلاب که شهر توسعه پیدا کرد و خانهسازی وارد فاز جدیدی شد آن خانههای ویلایی قدیمی جای خود را به آپارتمانهای چند طبقه دارد.
این مسئله باعث شد تا سبک زندگی ساکنان دچار تغییر شود و مناسبات گذشته از بین برود. مثلاً «کبوتربازی» که در دورهای مقبول عموم مردم بود به کاری ضد فرهنگی و نادرست تبدیل شد.
«رضا اعلایی»، یکی دیگر از علاقهمندان نگهداری کبوتر در باره باورهای کنونی مردم میگوید: «خیلی وقت است که مردم به کبوتربازی نگاه خوبی ندارند. در باور خیلیها، کبوتربازها افرادی لاابالی، بیکار، لات و اوباش هستند، در صورتی که نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. اگر در محلهای یک نفرآدم ناباب در این کار پیدا شود، آبروی دیگران میرود. البته خود من نسبت به کار برخی کبوتربازها انتقاد هم دارم.»
او توضیح میدهد: «نگهداری و پرورش کبوتر خانگی فضا و جای مناسبی میخواهد. برای همین این کار در آپارتمانهای چند طبقه که در مجاورت خانههای کوچک و بزرگ قرار دارد، اصلاً درست نیست. چون به هر حال پرواز دادن کبوترها به آسمان از پشتبام این شائبه و شک را به وجود میآورد که کسی دارد به داخل خانه همسایه نگاه میاندازد و یا به اصطلاح خودمانیتر خانه همسایه را زاغ میزند!»
جدا از مخارج غذا و نگهداری این پرنده، قیمت خود کبوترها با توجه به نژاد و اصالتشان فرق دارد. به گفته این کبوترباز قدیمی قیمت کبوترها در ایران از ۱۵۰ هزار تومان تا ۴۰۰ میلیون تومان تفاوت دارد و البته شاید تعدادی هم کبوترهای اصیل و گران قیمت خارجی داشته باشند که قیمتشان بالاتر از این حرفهاست و شاید خیلیها باور نکنند.
در بازارهای خارجی هم اتفاقهای عجیبی میافتد. مثلاً در مسابقه مزایده کبوتران در بل‹یک، تنها یک کبوتر رکورد گرانترین کبوتر جهان را شکست، چون یک شهروند چینی برای خرید این کبوتر با نام «آرماندو» حدود ۱۴ میلیارد تومان پرداخت کرد. بنابر این کفتر بازی جزء سرگرمیهای پردردسر و پرهزینه است.»
جدا از ارزش مادی کفترها، مراقبت و نگهداری ویژهای میطلبد، تهیه غذای آنها جزء خرجهای لازم و اجباری هر کفترباز است. «علی عباسزاده» درباره هزینههای جاری خود میگوید: «اگر در خانه ۵۰ عدد کفتر داشته باشیم برای سیر کردن شکم آنها در طول شبانهروز، نیازمند ۱۰۰ هزارتومان گندم هستیم، بنابراین هرچه تعداد کبوترها زیاد باشد، هزینهها سنگینتر و مراقبت از آنها زمان و فرصت بیشتری میخواهد.»
او کفتربازها را در سه دسته معرفی میکند: «گروه اول افرادی هستند که به نگهداری و پرورش کبوترها علاقه ذاتی دارند و برای دل خودشان این کار را میکنند و تمایلی ندارند که کسی از کارشان سر دربیاورد. گروه دوم کفتربازهایی که به اصطلاح ما هنگام پرواز دادن کبوترها اقدام به «غریبگیری» کبوترهای سرگردان در آسمان میکنند و بعد آنها را میفروشند و به قول معروف این آدمها «شکارچی» کفترند و گروه سوم افرادیاند که پس از آموزش وکسب مهارت در کبوترپرانی فقط در مسابقات «مسافتی کبوتران» شرکت میکنند. مسابقات مسافتی کبوترها بیشتر وقتها تابستانها در زمینهای بایر نزدیک بهشت زهرا (س) برگزار میشود. کبوتربازها از همه نقاط کشور اینجا میآیند و با هم رقابت میکنند. سال گذشته یکی از ساکنان علیآباد کتول با کبوتری از نژاد سوسکی با نام «شازده» در این دوره از مسابقات شرکت کرده بود که اول شد، یک نفر دیگر از محله امامزاده حسن (ع) و یکی دیگر از محله چهار صددستگاه نازیآباد بهترتیب دوم و سوم شدند.»
او در طول شبانهروز چند نوبت به پرندههایش سر میزند تا از حال و روزشان با خبر شود. به جز این در یک مکانیکی مشغول به کار است تا از عهده مخارج زندگی برآید.
اعلایی با بیان اینکه این کار لحظههای ناراحتکننده هم داردمی گوید: «برخورد کبوترها با هواپیماهای عبوری محدوده فرودگاه مهرآباد، شکار کبوترها توسط پرندگان شکاری مثل عقاب و قرقی خیلی تلخ است؛ بنابراین احتمال از دست داد تعدادی کبوتر همیشه وجود دارد و، اما شیرینترین لحظه موقعی است که جوجه کفترها سر از تخم در میآورند. گاهی پیش میآید که ساعتها چشمانتظار میمانیم و حتی یک لیوان آب نمیخوریم تا جوجهها به سلامت از تخم بیرون بیایند. همان موقع هم برایشان اسپند دود میکنیم و دور سرشان پول برای صدقه میگردانیم و میاندازیم داخل صندوق صدقات.»
از ۳ هزار قبل از میلاد مسیح پرورش کبوترها میان مصریها، رومیها و یونانیها رواج داشته است. پس از آن ایرانیان، اعراب و ترکها از این پرنده بهعنوان وسیله ارتباطی، برای رساندن نامه و اطلاعات محرمانه بهخصوص در زمان جنگ استفاده میکردند.
برای نمونه آلمانیها در جنگ جهانی دوم برای نقل و انتقال پیام و اخبار مهم جنگ حتی جاسوسی با گرفتن عکس از کبوتران بهره بردهاند. چند سال پس از جنگ جهانی دوم در ارتش آمریکا واحدی بهعنوان کبوترهای نامهبر وجود داشته که نمونههایی از کبوترهای جاسوسی آن دوران نیز به جا مانده است.
در دین مبین اسلام کبوتر نشانه دوستی، صلح و محبت بوده است. کبوتربازی یا (کفتر بازی) یا (کفتر پرانی) از بازیهای سنتی ایرانیان باستان بوده و هم اکنون در بعضی نقاط شهر تهران، شهرستانها و روستاها توسط علاقهمندان آن دنبال میشود.
در آخر اینکه تاریخ دقیق پیدایش کبوتر و زمان اهلی شدن و استفاده از آن در جنگ و صلح به درستی معلوم نیست؛ اما آنچه مسلم است از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح، کبوتر در مصر وجود داشته و فراعنه مصر بهعنوان پِیک از آن استفاده میکردند و حتی آن را پرندهای مقدس میدانستند.
یونانیها هم چندین هزار سال قبل از میلاد از کبوتر بهعنوان قاصد استفاده میکردند و نام برندگان ورزشهای المپیک را به پای آنها میبستند و به وطنشان میفرستادند. پس از مصر، ایران و چین و روم نیز از قدیمیترین مراکز پرورش و تربیت کبوتر در اعصار گذشته بودهاند.
تاریخ نشان میدهد که کوروش کبیر برای ارسال اخبار محرمانه به نقاط مختلف کشور پهناور خود، کبوترانی در اختیار داشته است. دریانوردان، در هنگام سفر کبوترها را با خود میبردند و پس از رسیدن به مقصد، آنها را با نامههایی به محل سکونت خود میفرستادند، تا خانوادههایشان را از وضعیت و تاریخ بازگشت خود مطلع کنند.
در زیر نمونهای از کبوترهای نامهرسان را میبینید:
استتوصیهمیکنمهمهداشتهباشند
نویسنده یک مشت مطلب گنگ و نامفهوم برداشته به عنوان گزارش ارسال کرده اکثر مطالبی که نوشته صحیح نیست به عنوان مثال هزینه نگهداری کبوتر خیلی کمتر از مقداری که نوشته شده هستش
دوم کبوتر آرماندو به قیمت یک میلیون و دویست و پنجاه هزار دلار فروخته شد و به قیمت امروز دلار حدود چهل میلیارد تومان ارزش داشته البته بعد از آن کبوتر بالاتر فروخته شد