سیاست کلی نظام بر تعطیلی برجام نیست؛ زیرا منافع احیای آن گرچه همانند قبل نخواهد بود، در شرایط کنونی جهان و منطقه، پشت پا زدن به آن چیزی به سفره کشور نمیافزاید. حالا هم دریافتهایم که قهر و بدخلقی و بد گفتن به این و آن، تاریخ مصرفش تمام شده و باید چارهای منطقی جست.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: حتی اگر هیچ مانعی برای رسیدن به توافق در یکسال اخیر وجود نمیداشت و با همان دستفرمان ظریف و عراقچی راه به منزل میبُرد و حتی اگر طرفهای غربی و شرقی هیچ دستاندازی ایجاد نمیکردند، باز هم برجام به انجام نمیرسید و اتفاق مثبتی رخ نمیداد.
دلیلش واضح و بسیار ساده است: برجام به یک موضوع «حیثیتی» تبدیل شده و، چون به نام دولت قبل سند خورده، انگیزهای برای ادامهاش وجود ندارد.
در همین دولت سیزدهم، وقتی مذاکرات وین شروع شد، مسوولان مذاکره و وزارت خارجه، تا مدتی از بهکار بردن واژه «برجام» میترسیدند! و به جای آن عبارت طولانی دیگری به کار میبردند.
نه. جنگ بر سر لفظ نیست، بر سر محتواست؛ اما اگر محتوای مذاکرات دولت سیزدهم، همانی باشد که در دولت یازدهم و دوازدهم بوده، بلافاصله اسم هم بامسما جمع میشود و اتفاقا همین کار را خراب میکند. افکار عمومی میگوید: اینکه همان برجام قبلی است!
پس حالا که میخواهند اسم برجام نباشد و از طرفی مذاکرات هم بنا به دلایل فراوان اجتنابناپذیر است، چه باید کرد؟
سیاست کلی نظام بر تعطیلی برجام نیست؛ زیرا منافع احیای آن گرچه همانند قبل نخواهد بود، در شرایط کنونی جهان و منطقه، پشت پا زدن به آن چیزی به سفره کشور نمیافزاید. حالا هم دریافتهایم که قهر و بدخلقی و بد گفتن به این و آن، تاریخ مصرفش تمام شده و باید چارهای منطقی جست.
راهی که باقی میماند و شاید مفید و نتیجهبخش هم باشد، راه میانبر است. مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با امریکا به صورت مرحلهای و به دور از هیاهوی رسانهای -سیاسی، هم تحریمها را به تدریج کاهش خواهد داد و هم در فرآیندی میانمدت تجارت با منطقه و دنیا را تسهیل خواهد کرد.
بخشی از جناح راست سیاسی کشور، آرزومند کارنامه موفق برای دولت سیزدهم است با روندی که ذکر شد میتواند این جماعت را ساکت و راضی نگه دارد و هرگونه اعتراض و کفنپوشی و بیلبوردسازی علیه برجام را دور کند.
ملت هم در همین فرصت، وضع معیشتش بهتر خواهد شد. اسم این بازی هم هر چه میخواهد باشد. فقط باید برجام نباشد.