کشورهای اروپایی با نگرانی منتظر هستند تا ببینند آیا رئیس جمهور روسیه پس از یک دوره ۱۰ روزه که خط لوله اصلی را برای تعمیرات معمول تعطیل کرده در روزهای آینده شیرهای گاز را به روی قاره اروپا باز خواهد کرد یا خیر.
فرارو- کرملین به دلیل تحریمهای اعمال شده از سوی غرب به سبب حمله آن کشور علیه اوکراین انرژی را به سلاح تبدیل میکند بازیای که خطرات زیادی را برای هر دو طرف به همراه دارد، زیرا باعث تشدید رقابت مشتریان به منظور یافتن منابع جایگزین خواهد شد.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، در حالی که «ولادیمیر پوتین» یک جنگ متعارف را در اوکراین به راه انداخته جبهه دومی را در اروپا گشوده که به اوج خود میرسد: نبرد بر سر گاز طبیعی.
کشورهای اروپایی با نگرانی منتظر هستند تا ببینند آیا رئیس جمهور روسیه پس از یک دوره ۱۰ روزه که خط لوله اصلی را برای تعمیرات معمول تعطیل کرده در روزهای آینده شیرهای گاز را به روی قاره اروپا باز خواهد کرد یا خیر. پوتین روز سه شنبه گفت که روسیه به تعهدات خود عمل خواهد کرد، اما هشدار داد که اگر تحریمها مانع از انجام تعمیرات بیشتر شوند جریان انتقال ممکن است آسیب ببیند.
روسیه ماه هاست که گاز طبیعی را با کمتر از ظرفیت کامل به اروپا میرساند و رهبران اروپایی اقدامات اخیر روسیه را تلاشی از سوی پوتین برای استفاده از غول انرژی دولتی روسیه یعنی گازپروم به منظور نگهداشتن مشتریان اروپایی در حدس و گمانه زنی و اضطراب میدانند.
«اورسولا فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا روز چهارشنبه گفت: «گازپروم ثابت کرده که یک تامین کننده کاملا غیرقابل اعتماد است. همان طور که میدانیم پشت گازپروم پوتین قرار دارد. بنابراین، نمیتوان پیش بینی کرد که چه اتفاقی رخ خواهد داد».
تحلیلگران و معامله گران میگویند که انتظار ندارند پوتین جریان گاز را به طور کامل قطع کند گزینهای افراطی که اروپا را در رکود عمیق فرو میبرد و میلیونها نفر را بدون گرما رها میکند چرا که اگر پوتین این گلوله را شلیک کند دیگر گلوله و اهرم فشاری برایش باقی نخواهد ماند. در عوض، آنان فکر میکنند که او اجازه میدهد تا گاز از راه برسد استراتژیای که قیمتها را بالا نگه میدارد، درآمد را برای تامین مالی جنگ افزایش میدهد و به کرملین اجازه میدهد اهرم خود را حفظ کند.
«ریچارد مورنینگ استار» رئیس موسس مرکز انرژی جهانی شورای آتلانتیک و سفیر سابق ایالات متحده در اتحادیه اروپا میگوید: «پوتین میتواند با اروپا بازی کند: تعطیل کردن، باز کردن برخی از لولههای انتقال گاز و هم چنان به دلیل قیمت بالا درآمد قابل توجهی کسب کند. او عضو سابق کا گ ب (دستگاه امنیتی شوروی سابق) است. او یک تاکتیکیست است و بازیهای فکری انجام میدهد و امیدوار است بتواند اروپا را به زانو درآورد در حالی که هنوز مقداری پول در اختیار دارد».
به گفته کارشناسان حوزه انرژی، هدف پوتین آن است که ائتلاف غربی را که از زمان حمله او به اوکراین در ۲۴ فوریه علیه روسیه متحد شدهاند را دچار چند دستگی سازد تا تاثیر منفی تحریمها بر اقتصاد روسیه خنثی شود. محاسبات او بر این پایه است که خاموشیهای برق و جیرهبندی هم حمایت عمومی اروپا از اوکراین را تضعیف میکند و هم متحدان ناتو را در مقابل یکدیگر قرار میدهد، زیرا هر کشوری تلاش میکند به احتکار گاز بپردازد.
گاز طبیعی به عنوان ابزار جنگی به روسیه اهرم خاصی میدهد. منبع اصلی درآمد روسیه نفت است نه گاز به این معنی که در حال حاضر آن کشور میتواند بدون درآمد خط لوله گاز زندگی کند. در مقابل، اتحادیه اروپا در سال گذشته برای حدود ۴۰ درصد از واردات گاز طبیعی خود روی روسیه حساب باز کرده است. با این وجود، استفاده از گاز به عنوان یک سلاح استراتژیک خطرات زیادی را برای رهبر روسیه به همراه دارد و او پنجرهای نیمه باز و در حال بسته شدن را در اختیار خواهد داشت. اگر او به طور کامل صادرات گاز را قطع کند شهرتی را که روسیه بیش از پنج دهه به عنوان یک تامین کننده قابل اعتماد انرژی برای اروپا کسب کرده بود را از بین خواهد برد. حتی اگر صادرات گاز را به طور کامل قطع نکند و اگر اروپای ترسیده از وضعیت فعلی برنامههای تغییر جهت به منابع انرژی جایگزین را دنبال کند روسیه باز هم میتواند بازنده باشد.
در هر صورت، به نظر میرسد روسیه به شدت به چین به عنوان مشتری اصلی گاز خود وابسته میشود و این موضوع به پکن در روابط خود با مسکو دست برتر را خواهد داد.
«تان گوستافسون» استاد دانشگاه جورج تاون و نویسنده کتاب «پل» که تاریخچه روابط گازی روسیه و اروپا است میگوید: «پوتین به دلایل ژئوپولیتیک به وضوح آماده است نیم قرن سرمایهگذاری را از پنجره بیرون بیاندازد».
آلمان و دیگر اقتصادهای اروپایی برای دور شدن از انرژی روسیه در حال انجام اقداماتی هستند. سهم روسیه از واردات گاز اتحادیه اروپا تا کنون در سال جاری به نصف کاهش یافته و به ۲۰ درصد رسیده است و این بلوک قصد دارد مسکو را از ترکیب انرژی خود در پنج سال آینده به طور کامل حذف کند.
ایالات متحده مدت هاست که به اروپا هشدار داده است که وابستگی خود به گاز روسیه را کاهش دهد تا این اهرم سیاسی و اقتصادی از دست مسکو خارج شود. این در حالیست که اروپا باور داشت پیوند روسیه با غرب از طریق تجارت امکانپذیر است و میزان واردات انرژی از روسیه را افزایش داد. بر اساس گزارش S&P Global، آلمان در سال ۲۰۱۱ میلادی شروع به واردات میلیاردها متر مکعب از طریق یک خط لوله زیردریایی جدید به نام نورد استریم کرد که به مجرای اصلی گاز روسیه به اروپا تبدیل شد و در سال ۲۰۲۰ میلادی یک دهم کل انرژی مورد نیاز خود را از گاز روسیه تامین کرد.
مسکو در ماه ژوئن جریان گاز از طریق خط لوله ۷۶۰ مایلی را بیش از نصف کاهش داد و علت تاخیر در تعمیر توربینها را ناشی از تحریمها دانست. مقامهای اروپایی و مدیران حوزه انرژی اروپا این بهانه را رد کرده اند. «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه در ماه جاری گفته بود: «روسیه از انرژی به عنوان سلاح جنگی استفاده میکند». مهندسان تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده را انجام دادهاند و صادرات از طریق نورد استریم را به صفر رسانده اند. روسیه همچنین از خطوط لوله دیگری به اروپا، از جمله کلاچ که از اوکراین عبور میکند نیز به اعمال فشار میپردازد. مسکو ارسال گاز به آلمان از طریق سومین مسیر را پس از اعمال تحریمها علیه مالک بخش لهستانی خط لوله یامال-اروپا متوقف کرد.
واقعیت آن است که فارغ از تصمیمات پوتین اروپا با چالش دشواری برای گذراندن زمستان مواجه خواهد بود. آژانس بین المللی انرژی، یک سازمان بیندولتی هفته جازی اعلام کرد که قاره اروپا باید گامهای فوری برای کاهش تقاضا در تابستان و پاییز امسال بردارد ذخیرهسازی برای زمستان را با موفقیت انجام دهد کاری که با موج گرمای امسال دشوارتر شده و احتمالا مصرف انرژی را افزایش میدهد. کاهش عرضه در حال حاضر به اقتصاد اروپا ضربه میزند، قیمتها را به بالاترین حد تاریخی میرساند، تورم را به نرخ بیسابقهای در منطقه یورو افزایش میدهد و بازارهای مالی شکننده منطقه را به لرزه در میآورد.
صرفنظر از اینکه زمستان چگونه میگذرد اعتیاد اروپا به گاز روسیه در حال پایان دردناکی است. اتحادیه اروپا با برنامهای ۲۱۰ میلیارد یورویی (۲۱۴ میلیارد دلاری) برای دور کردن خود از سوختهای فسیلی روسیه تا سال ۲۰۲۷ تنظیم مجدد پیچیده و پرهزینه اقتصاد خود را آغاز کرده است.
«فرانک اومباخ» محقق دانشگاه بن که به دولتها و ناتو در مورد بازارهای انرژی مشاوره میدهد به «وال استریت ژورنال» میگوید: «پوتین معتقد است که دموکراسیهای غربی اراده خود برای حفظ تحریمها بر مسکو و تحویل تسلیحات سنگین به اوکراین را از دست خواهند داد».
اختلافات در حال ظهور هستند. دولت مجارستان دستور ممنوعیت صادرات سوخت از جمله گاز طبیعی را صادر کرده است. کی یف ناامید شده چرا که کانادا با معافیت قائل شدن برای تحویل توربین گازی به گازپروم برای خط نورد استریم موافقت کرده است.
اروپا به دنبال منابع جایگزین است. اروپاییها در حال امضای قراردادهای بلند مدت با تولیدکنندگان گاز مانند جمهوری آذربایجان هستند. واردات گاز از آسیای مرکزی و دریای خزر به دلیل ضعف اندازه خطوط لوله کریدور گاز جنوبی به یونان و ایتالیا محدوده شده و بارها کاهش یافته و نگرانیها در مورد هزینه انتقال انرژی را افزایش داده است.
تا زمانی که حجم کمی از گاز با قیمتهای بالا به اروپا پمپاژ شود گازپروم درآمد خواهد داشت. «ویتالی یرماکوف» محقق ارشد موسسه مطالعات انرژی آکسفورد میگوید: «بر اساس یک برآورد محافظهکارانه درآمد این شرکت از صادرات گاز طبیعی خط لوله از جمله صادرات خارج از اروپا در سال جاری دو برابر افزایش خواهد یافت و به ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید».
با این وجود، مسکو در درازمدت از قطع کردن بزرگترین بازار گازپروم ضرر خواهد دید. برخلاف نفت که میتوان آن را در نفت کشها بارگیری کرد و به بازارهای تازهای انتقال داد انتقال گاز عمدتا محدود به زیر ساختهای خط لوله است. تحلیلگران میگویند که با کاهش صادرات به اروپا روسیه در سال جاری انبارهای داخلی خود را زودتر از حد معمول پر خواهد کرد و گاز در میادین قدیمی خود در سیبری غربی را تولید خواهد کرد.
«مایکل مونیهان» مدیر تحقیقات شرکت مشاوره وود مکنزی میگوید: «بخش اعظم زیرساختهای خط لوله گاز به سمت غرب است. شما جایی برای فروش آن ندارید. اگر زیرساختهای لازم را نداشته باشید نمیتوانید آن را به چین بفروشید. شما نمیتوانید آن را در داخل بفروشید، زیرا تقاضا ندارید».
«دانیل یرگین» مورخ انرژی و معاون رئیس S&P Global تخمین میزند که ساخت زیرساختهای لازم خط لوله به چین برای جایگزینی بازار از دست رفته اروپا چهار یا پنج سال برای روسیه به طول خواهد انجامید. او میگوید: «من فکر میکنم دو یا سه سال بعد روسیه تولید کننده بزرگ نفت و گاز خواهد بود، اما این کشور ابرقدرت انرژی نخواهد بود. این کشور وابستگی بسیار بیشتری به چین پیدا خواهد کرد».