ماجرا از این قرار بود که رانندهای یوزپلنگ را زیر گرفت. گزارشهای اولیه نشان داد که این توله یوزپلنگ به همراه مادرش در حال عبور از عرض جاده بوده است که به دلیل عدمروشنایی جاده، راننده توله را زیر میگیرد، اما خوشبختانه یوزپلنگ مادر از جاده عبور کرده است.
به گزارش روزنامه شهروند، عطیه تکتهرانی، مدیر بخش پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی تاکید میکند: «طبق تصاویری که از سوی مدیر منطقه به انجمن رسیده است و مقایسه آن با نمونههای ثبتشده، این پوزپلنگ از یوزهای نشانهگذاریشده و شناختهشده منطقه توران نبوده است.»
او با اشاره به اینکه عکس لاشه با هیچ کدام از تصاویر ثبتی دوربینهای تلهای این منطقه مطابقت نداشته است، توضیح داد که این خبر با وجود ناراحتکنندهبودن میتواند امیدبخش هم باشد که هنوز یوزهای شناسایینشدهای در محدوده توران و دیگر مناطق آزاد زندگی میکنند.
تکتهرانی با تاکید بر اینکه تلفات یوزها در مناطق آزاد قابل جلوگیری نیست، چون نمیتوانیم صدها کیلومتر از محدوده زیست آنها را فنسکشی کنیم، به این نکته اشاره میکند که یکی از کارهایی که میکنیم این است که با مجهزشدن جادههای پیرامونی به روشنایی از تصادفات جادهای تا حدود زیادی جلوگیری کنیم.
او به این نکته اشاره میکند که ما زیر ۴۰ فرد یوزپلنگ در کل کشور داریم. نکته این است که همین تعداد یوز را باید حفظ کنیم، زیرا در دنیا دو نوع یوزپلنگ وجوددارد که یک نوع آن آفریقایی و یک نوع دیگر آسیایی است. نوع آسیایی تنها در ایران وجود دارد و در صورتی که فکری اساسی برای آن نشود، نمیتوان امید به حفظ این گونه داشت.
تکتهرانی به این موضوع اشاره میکند که در سالهای گذشته آمار تلفشدن این یوزها زیاد نبوده و جز دو مورد یکی در منطقه توران و یکی در محدوده میاندشت در خراسانشمالی مورد دیگری وجود نداشته که آن هم دو دلیل دارد؛ اول، حفاظتها در محدوده زیستگاههای یوزپلنگ زیاد شده و دوم، تعداد این یوزپلنگها آنقدر زیاد نبوده است.
او به این نکته اشاره میکند که در کل دنیا ۱۲۱۸ فرد یوزپلنگ وجود دارد که ۸۸۰ فرد آن در اسارت زاده شدهاند. ما در تولهگیری و حفاظت، از دنیا عقب هستیم، این در حالی است که حفاظت در اسارت یکی از مهمترین راهها برای حفاظت از این گونه دستنیافتنی به شمار میرود.
در واقع مداخله انسان و جفتگیری انتخابی افراد یک گونه در خطر انقراض باید هدف حفاظت باشد.
تکتهرانی به این موضوع اشاره میکند که در ایستگاههای جنوبی ماده نداریم، به همین دلیل برای آنکه بتوانیم آمار یوز آسیایی را بالا ببریم، باید شرایط را طوری مهیا کنیم که نرهای شمالی با مادههای زیستگاههای جنوبی جفتگیری کنند. نکته اینجاست که یوزپلنگ نر جنوبی در شرایط طبیعی شانسی برای انتقال ژن خود ندارد.
مرتضی پورمیرزایی، رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی میگوید که کار سخت قطعا راهحل آسانی هم نخواهد داشت، دوربینگذاریها دادههای درستی ارایه نمیدهند. در واقع گونه آسیایی یوزپلنگ، یک گونه منحصربهفرد است، به این معنا که پلنگ در زیستگاههای کمتر توسعهیافته زندگی میکند، یعنی در ارتفاعات بالا یا صعبالعبور، اما متاسفانه زیستگاه یوزپلنگ در دشت یا کوهپایههاست و از آنجا که این مناطق توسعهپذیرتر است، آسیب بیشتری برای این جانداران دارد.
او توضیح میدهد که مسأله مهم در مورد یوزپلنگها این است که آسیب به این گونه جانوری از ۳۰ سال پیش شروع شده است و به دلیل اینکه زیستگاههای این نوع جانوری از هم جدا افتاد، کمکم زاد و ولد در بین آنها کاهش پیدا کرد.
رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی با توجه به اینکه شرایط در مورد این نوع گونه بسیار وخیم است و باید در این نبرد تلاش کنیم نتیجه نبرد باخته را عوض کنیم، تاکید میکند: «در این راه تلاش بیش از حد معمول نیاز است، زیرا ترکیب جنسیتی این گونه نیز تغییر کرده است و به همین دلیل باید انرژی بیشتری برای احیای این گونه انجام داد. اما یک نکته دیگر در این میان ما را کمی دچار مشکل کرد و آن هم تحریمها بود که سبب میشد نتوانیم تجهیزات روز دنیا را در اختیار داشته باشیم.
اما با این وجود تلاش کردیم از همان امکاناتی که داشتیم، بیشترین استفاده را داشته باشیم. اما نباید از نبود متخصصان این حوزه نیز غافل شد. متاسفانه در سالهای اخیر سیل مهاجرتها افزایش پیدا کرد و از سوی دیگر شرایط اقتصادی سبب شد برخی از محیطبانان از جرگه این کار خارج شوند. به همین دلیل در این حوزه نیز دچار مشکل بودیم.»
او معتقد است که از سال ۹۵ زادآوری این گونه جانوری تقریبا متوقف شده است و تمام یوزپلنگهایی که در دوربینها ثبت شدهاند، تکراری بودهاند، به این معنا که بهکرات آنها را دیدهایم و به نظر میرسد که این دادهها تا حدود زیادی معتبر هستند.
پورمیرزایی معتقد است که تا حد امکان باید بررسی ژنتیکی و خویشاوندی این گونه جانوری مورد تحقیق قرار گیرد و ژنهای سالم با هم جفتگیری کنند، زیرا اگر این شرایط ادامه پیدا کند، ژن سالمی باقی نخواهد ماند و ژن از بین میرود. این گونهها باید قلادهگذاری شوند و در تمام محدوده زندگی آنها آلارمگذاری شود تا رانندگان بیشتر حواسشان به تردد این گونهها باشد. در بلندمدت به دستکاری ژنتیکی نیاز داریم، هر چند که هنوز از این نقطه فاصله زیادی داریم.