مگر نباید برای کوچکترین کار مرمتی از پژوهشگاه میراث فرهنگی، پژوهشکده باستان شناسی، پژوهشکده حفاظت و مرمت و در نهایت اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان مجوز گرفت؟ آیا برای انجام چنین کار غیرعلمی و مخربی از ادارات مذکور مجوز دریافت شده است؟
فرارو- پیمان خراسانی؛ بخش زیادی از آثار باستانی ایران که در معرض تخریب قرار گرفتهاند، مربوط به آثار و بناهای ارزشمند دوران اسلامی (آرامگاهها، مساجد و گورستانها) است. تعدادی از این بناها به دلیل کهنگی، فرسودگی و عدم رسیدگی و مرمت نابود شدند و برخی بر اثر عوامل مخرب انسانی، چون دست اندازی نابخردانه سوداگران گنج از بین رفتند.
از مرمت غیر اصولی گنبد مسجد امام اصفهان و تخریب کاشیکاریها گرفته تا حفاریهای غیرمجاز در گورستان شادآباد مشایخ، فرو ریختن بخشی از گنبد مقبره امامزاده قاسم مازندران و تخریب دو مسجد قدیمی خواجه و خور در فارس. همگی بخشی از کارنامه سیاه ما در قبال عدم حفاظت از میراث ایرانی- اسلامی نیاکانمان است که روسیاهی آن همچنان ادامه دارد.
جای تاسف و تعجب است بدانیم که بسیاری از ابنیهها را به بهانه مرمت و زیر نظر ادارات قانونی حفاظت از میراث فرهنگی تخریب کردند. هنوز فاجعه مرمتی گنبد مسجد امام از ذهنها پاک نشده بود که فاجعهای بدتر از آن، این بار در شهر داراب استان فارس و برای مسجد یکپارچه سنگی این شهر اتفاق افتاد.
مسجد سنگی داراب یا آتشکده آذرخش یکی از رازآلودترین و منحصربفردترین بناهای باستانی ایران است. این بنای یکپارچه سنگی، به صورت دستکند در دل دامنه کوهی سنگی به شیوه چلیپایی یا صلیبیشکل ساخته شده است. این اثر تاریخی در ده کیلومتری جنوب شرق شهر باستانی دارابگرد و در شش کیلومتری جنوب شهر کنونی داراب و در مسیر اصلی داراب به جنت شهر، در نزدیکی روستای خیرآباد واقع شده است. مسجد سنگی پس از شهر کهن دارابگرد و نقش شاپور ساسانی، سومین اثر شناخته شده شهر داراب محسوب میشود.
رازآلود بودن بنا به این دلیل است که تاکنون هیچ محقق و پژوهشگری نتوانسته تاریخ گذاری قطعی و کارکرد اصلی این بنا را مشخص کند. در فرضیات متعدد، قدمت این اثر بین دوران تاریخی ایران و دوره اسلامی معلق است. درباره زمان ساخت و کاربرد بنا نظریات متفاوتی وجود دارد. برخی از محققان این بنا را آتشکده یا معبد مهرپرستان دانستهاند.
اورل اشتاین باستانشناس کاربری آن را کلیسا میداند، اما براساس شواهد موجود و خوانش ۴ کتیبه داخلی، فعلا کاربری جز مسجد بودن را برای بنا نمیتوان ذکر کرد. از توصیفات معماری مسجد سنگی پلان چلیپایی با راهروهایی به عرض حدودا ۱ متر است که دور تا دور این محیط ادامه دارند و در پایان در قسمت محراب مسجد بسته میشوند. در مرکز این اثر باستانی حوضی با پلان مربع ساخته شده که به موازات آن نورگیر در سقف مسجد قرار دارد.
در این بنا پوششها به جز ورودی اصلی راهروها در قسمت جلوی بنا، همگی قوس بیضی شکل دارند. در گوشه سمت راست مسجد (گوشه شرقی از بیرون) یک اتاقک با سقفی هلالی و یکپارچه سنگی وجود دارد که به اتاقک نگهبانی مشهور است. روبه روی درگاه ورودی بنا نیز جوی آبی قرار گرفته که به آسیاب سنگی شرق مسجد مرتبط است. این مجموعه بی نظیر باستانی، یعنی مسجد سنگی و کتیبههایش، اتاقک نگهبانی، کانالهای آب و آسیاب سنگی جز شاهکارهای معماری ایرانی هستند.
متاسفانه در چند روز اخیر به بهانه سنگفرش کردن و ساختن پله سنگی برای ورودی مسجد سنگی داراب، حریم این بنای ارزشمند را به دستور مدیر فنی تیم مرمت بناهای باستانی و با مجوز رسمی میراث فرهنگی با لودر مسطح کردند.
جدا از تخریبات جبران ناپذیر ارتعاش و لرزش بنا بر اثر خاکبرداری با لودر، تمامی خاک برداشت شده، در واقع همان دورریزهایی هستند که حجاران و سنگ تراشان مسجد سنگی به عمد آن را به جلوی درگاه ورودی مسجد ریخته بودند تا سطحی را برای سهولت در رفت و آمد ایجاد کنند. این تکه سنگهای ریز و درشت راوی داستان سالهای پر زحمت و پر مشقت ساخت مسجد سنگی بودند که با یک نظر غیرکارشناسانه به کلی از بین رفتند.
حال این سوالات پیش میآید که مگر نباید برای کوچکترین کار مرمتی از پژوهشگاه میراث فرهنگی، پژوهشکده باستان شناسی، پژوهشکده حفاظت و مرمت و در نهایت اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان مجوز گرفت؟ آیا برای انجام چنین کار غیرعلمی و مخربی از ادارات مذکور مجوز دریافت شده است؟ چه کسانی به عنوان کارشناس دستور تخریب و تعرض به حریم بنای مسجد سنگی داراب را صادر کردند و آیا یک کارشناس مسلط، با تجربه و حقیقی در اداره میراث فرهنگی حضور نداشت که بخواهد جلوی این فاجعه را بگیرد؟