از آنجا که شگرد و نوع سرقتها به لحاظ اطلاعاتی که شاکیان در اختیار مأموران قرار داده بودند مشابه یکدیگر بود و تنها تفاوت آن در نوع خودروی سارقان بود از اینرو مأموران به این نتیجه رسیدند که سرقت کار یک باند است. به این ترتیب پلیس با قرار دادن طعمه در مسیرهای احتمالی سارقان موفق شد آنها را در یک عملیات تعقیب و گریز شناسایی و دستگیر کند.
پنج عضو باند سرقت مسلحانه که در پوشش مسافربر ۲۳ سرقت و ۲۷ مورد آدم ربایی و ضرب و جرح عمدی مرتکب شده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از اواخر بهمن سال ۹۹ با شکایت پسر جوانی آغاز شد که در منطقه اسلامشهر مورد حمله ۴ مرد خشن قرار گرفته و اموالش سرقت شده بود.
وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: ساعت ۱۰ شب از مترو خارج و برای رفتن به خانه سوار یک خودروی سمند مشکی شدم، چون ۴ نفر داخل خودرو نشسته بودند فکر کردم که حتماً مسافر هستند. وقتی خواستم سوار شوم یکی از مسافرها به این بهانه که ۲۰۰ متر جلوتر پیاده میشود از خودرو پیاده شد و من در صندلی عقب بین دو مسافر نشستم، اما چند دقیقه بعد وقتی متوجه شدم که راننده مسیرش را عوض کرد؛ به او اعتراض کردم که بلافاصله یکی از سرنشینان عقب خودرو گردنم را گرفت و سرم را به زیر صندلی فشار داد و نفر دیگر هم چاقویی روی پهلویم گذاشت و با تهدید تلفن همراه و کارتهای عابربانکم را گرفت.
شاکی در ادامه افزود: پس از آن، فردی که جلوی خودرو نشسته بود یک دستگاه پوز بیرون آورد و با پرسیدن رمز کارتهای عابربانکم آن را یادداشت کرد. هر چهارنفر آنقدر با خشونت رفتار میکردند که هرلحظه فکر میکردم ممکن است مرا بکشند. در نهایت هم مرا از خودرو بیرون انداختند و گفتند باید ۲۰۰ متر بدون اینکه سرت را برگردانی در تاریکی شب بدوی.
پس از اظهارات شاکی مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان مسافربرنما آغاز کردند و در ادامه ۲۲ نفر دیگر هم بهعنوان مالباخته شکایت خود را ثبت کردند.
از آنجا که شگرد و نوع سرقتها به لحاظ اطلاعاتی که شاکیان در اختیار مأموران قرار داده بودند مشابه یکدیگر بود و تنها تفاوت آن در نوع خودروی سارقان بود از اینرو مأموران به این نتیجه رسیدند که سرقت کار یک باند است. به این ترتیب پلیس با قرار دادن طعمه در مسیرهای احتمالی سارقان موفق شد آنها را در یک عملیات تعقیب و گریز شناسایی و دستگیر کند.
سارقان پس از دستگیری به اتهام خود اعتراف کردند و پس از آن مشخص شد آنها تلفنهای همراه مسروقه را به یک مالخر در همان محدوده سرقتها با یک سوم قیمت میفروختند که مالخر هم بازداشت شد.
پس از تکمیل تحقیقات و شکایت مالباختگان پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و ۵ عضو باند به همراه مالخر محاکمه شدند.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست متهمان را قرائت کرد و بعد از آن مالباختگان یک به یک به جایگاه رفتند و ضمن تشریح چگونگی سرقت خواستهشان را مطرح کردند.
یکی دیگر از شاکیها به قاضی گفت: ساعت ۷ صبح برای رفتن به محل کارم در منطقه سعادت آباد سوار یک خودروی پژو شدم که پس از چند دقیقه سرنشینان خودرو با چاقو مرا تهدید و تلفن همراه و کارتهای بانکیام را سرقت کردند، بعد هم مرا از ماشین بیرون انداختند. یک سال از این ماجرا گذشته، اما هنوز وقتی یاد آن ماجرا میافتم بدنم میلرزد. درخواست میکنم متهمان را به اشد مجازات محکوم کنید.
پس از شکایت سایر شاکیهای پرونده، متهم ردیف اول بهعنوان سردسته باند به جایگاه رفت و گفت: اتهام سرقت و آدم ربایی را در حد همان اعترافاتی که در اداره آگاهی کرده ام، قبول دارم ما فقط ۱۰، ۱۲ سرقت انجام دادیم و محل کارمان هم محدوده آزادگان و مرتضی گرد بود. ما تا پیش از برگزاری دادگاه رضایت چند شاکی را گرفتیم و چند نفر از شاکیهای حاضر در دادگاه را هم میشناسیم و قبول داریم که اموالشان را سرقت کردهایم، اما چند نفر از آنها را اصلاً ندیدهایم. من سمند مادرم را چندبار قرض گرفتم و سرقت کردهایم. همه سرقتهایمان هم به یک شیوه بود.
پس از آن متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و با تکرار اظهارات همدستش گفت: وقتی بازداشت شدیم به یکباره تعداد شاکیهای ما زیاد شد و به ۲۳ فقره رسید.
شاکیها عنوان میکنند که ما با پژو، پراید و سمند اقدام به سرقت مسلحانه میکردیم، در حالی که ما فقط با سمند مشکی دست به سرقت زدهایم و شاکیها اشتباه میکنند. متهم ردیف سوم هم وقتی به جایگاه رفت منکر دخالت در سرقتها شد و گفت روزی که دستگیر شده فقط سوار خودروی اعضای باند بوده و هیچگاه با آنها همدستی نکرده است. متهم ردیف چهارم هم به قاضی گفت: من ۱۱ سرقت را قبول دارم و خودم نزد مأموران پلیس رفتم و تسلیم شدم.
قاضی از متهم پرسید: شگرد کارتان چه بود؟
متهم جواب داد: ما برای شروع عملیات یا همان شروع سرقت رمز داشتیم، در واقع وقتی سردسته باند قفل درها را میزد یعنی ما باید سرقت را شروع میکردیم بعد از آن من سر مسافر را پایین میبردم و دوستم جیبهای او را خالی میکرد. ما نه چاقو داشتیم نه اسلحه.
قاضی گفت: اگر چاقو نداشتید چطور شاکیها عنوان میکنند که چند بار با ته چاقو به سرشان زدهاید یا با لبه کند چاقو روی گردنشان کشیدهاید؟ حتی به چند شاکی گفته بودید که با اسلحه تو را میکشیم و اگرمقاومت کنی مثل نفر قبلی به پایت شلیک میکنیم.
متهم جواب داد: فقط یک بار چاقو داشتیم که دوستم چند ضربه به پای یکی از مسافران زد و حالا هم از او رضایت گرفتهایم.
پس از اظهارات متهمان و وکلای آنها قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.