تاسفانه منابع خبری در این باره، بیشتر منابع خبری خارج از ایران است و اخبار مذکور نشان می دهد که اتحادیه اروپا در عمل منعی در احیای برجام به عنوان واسطه مشاهده نمی کند. در آمریکا هم سکوتی که وجود دارد بیشتر نشاندهنده وضعیت داخلی ایران است یعنی دولت آمریکا در حال ایجاد فضای پذیرش داخلی است.
بر اساس برآوردهای رسمی که تاکنون خود نهادهای دولتی داده اند تحریم ها در کشور ماهیانه حدود ۳ میلیارد دلار به کشور ضرر زده است. و الان که قرار است تحریم ها برداشته شود، باید مشخص شود چقدر از این پول ها به منابع مالی و ایجاد بازارهای تازه و ... برای افزایش توان اقتصادی مردم بازگشت می کند.
حشمتالله فلاحتپیشه سیاستمدار، تحلیلگر سیاسی، روزنامهنگار و استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده دورههای هفتم، هشتم و دهم مجلس و از سال ۹۷ تا ۹۸ رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم بودهاست. گفت و گو خبرآنلاین با فلاحت پیشه حول دو محور است. ابتدا ضرورت گزارش دهی دقیق و منظم دولت در باره فواید اقتصادی برجام به مردم و دوم مربوط به مصوبه مجلس درباره مبتنی بر قانون اقدام راهبردی و میزان تسلط مجلس بر مذاکرات برجامی.
این گفت و در زیر از نظرتان می گذرد:
بنده اعتقاد دارم در سیاست های کشور، دو کلمه تنش زدایی در خارج و توسعه در داخل ، غریب ، واقع شده اند. بر این اساس در حال حاضر اگر برجام احیاء شود، و توسعه کشور هدف باشد آن موقع دولت موظف است به صورت جزیی و ریز اعلام کند که از محل اجرای برجام چه بخش از دلاری های مسدود شده کشور آزاد می شود. این دلارها در چه حوزه هایی هزینه می شود. چه موانع تحریمی برداشته می شود؟ از حدود بیش از ۲۱۰۰ تحریم ایران، چند کد تحریمی برداشته می شود؟ با برداشته شدن هر کدام، چه مقدار پول ایران، چه مصوبه ای، چه مجوزی و چه فاینانسی آزاد می شود؟ و سود آن چگونه عاید کشور می شود؟
در برخی سخنرانی ها که آن ها را نقد کرده ام یکی از نماینده ها چه اتفاقی بود که مردم نباید انتظار داشته باشند با احیای برجام اثر معناداری در زندگی آنان صورت بگیرد و برجام هیچ اثری در زندگی مردم ندارد؛ این معنایش چیست؟ یا قرار نیست گزارش شفافی داده شود؟ آیا قرار است بودجه ها در جاهای دیگری جز حوزه اقتصاد مردم مصرف شود؟ بر اساس برآوردهای رسمی که تاکنون خود نهادهای دولتی داده اند تحریم ها در کشور ماهیانه حدود ۳ میلیارد دلار به کشور ضرر زده است. و الان که قرار است تحریم ها برداشته شود، باید مشخص شود چقدر از این پول ها به منابع مالی و ایجاد بازارهای تازه و ... برای افزایش توان اقتصادی مردم بازگشت می کند. اگر نگاه توسعه ای وجود داشته باشد با احیای برجام حتما سود اقتصادی برای مردم به ارمغان خواهد آورد و دولت باید به صورت شفاف مزایای برجام را به مردم برساند. بنابراین اگر نماینده ای ، افرادی یا یک جریانی یا یک گروه سیاسی در مجلس مخالف هستند از همین حالا می توانند نه در عالم سخنرانی و مصاحبه بلکه در قالب ۵ ابزار نظارتی خود شامل تذکر، سوال، تحقیق و تفحص، استیضاح، و اعمال ماده ۲۳۴ یا در قالب وظایفی که دولت را موظف می کند هر سه ماه در باره برجام یک گزارش بدهد، مجلس باید گزارش را بخواند و هر ۶ ماه یکبار به مردم گزارش بدهد که آیا منافع ملی تامین شده است؟ آیا قوانین مجلس عملیاتی شده است؟ اگر غیر از این صورت بگیرد هر سخنرانی و هر مصاحبه ای به نظر من نوعی جنگ زرگری مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
زمینه های بین المللی در این زمینه بسیار فراهم است. ضمن این که همین حالا ایران با توجه به میزان نفتی که در مخازن خود در کشتی ها در روی آب و منابعی که در انبارها دارد می تواند هجمه گسترده ای را به بازارها آغاز کند. من معتقدم در زمان احیای برجام در همان ماه های اول به اندازه چند ماه ایران می تواند فروش نفت و اثر عمده اقتصادی داشته باشد. به علاوه روزانه صدها میلیارد تومان تکرار می کنم روزانه صدها میلیارد تومان تخفیفی که کشور در تحریم ها در ازای صادرات و گران شدن بیمه و گران شدن تبدیل پول و ... می پردازد ، با رفع تحریم ها ، برطرف و برای کشور ثروتی عظیم فراهم می آورد. درباره همه این موارد دولت باید به صورت جزیی گزارش بدهد و مردم باید در باره این مسایل از دولت بخواهند اطلاعات لازم را در اختیارشان قرار بدهد و همچنین این داده ها را دولت به اطلاع مردم و مجلس برساند. قید هرگونه محرمانه بر این گزارش ها خلاف قانون است.
بله. ایجاد مانع برای به ثمر رسیدن برجام، با تلاش برخی محافل پیدا و پنهان جهت ممانعت از فضای شفافیت در منافع برجام ، بی ارتباط نیست. چون در زمان احیای برجام هم باوجود این که منابع زیادی وارد کشور شد اما متاسفانه نجوه هزینه شدن این منابع در حوزه های مختلف داخلی و خارجی ، مشخص نشد و هیچگاه به ملت گزارشی ارائه نشد.اگر برجام احیا بشود علاوه بر بودجه خواران همیشگی، دام هایی شکل خواهد گرفت تا بودجه صرف توسعه کشور نشود. این چیزی است که در حوزه رسمی و رسانه ای افکار عمومی باید از آن مراقبه کرد.
متاسفانه منابع خبری در این باره، بیشتر منابع خبری خارج از ایران است و اخبار مذکور نشان می دهد که اتحادیه اروپا در عمل منعی در احیای برجام به عنوان واسطه مشاهده نمی کند. در آمریکا هم سکوتی که وجود دارد بیشتر نشاندهنده وضعیت داخلی ایران است یعنی دولت آمریکا در حال ایجاد فضای پذیرش داخلی است. برای این که در آستانه انتخابات کنگره قرار دارد و لذا بنده هم برجام را آماده امضاء می دانم و معتقدم تلاش های مخالفان توافق در عمل راه به جایی نمی برد. مگر عزم تنش زدایی به دلایلی استثنایی منتفی شود.
البته این موضوع را باید از نمایندگان مجلس سوال کنید. ولی از مجلس هفتم به این سمت، زمانی که پرونده هسته ای به عنوان یکی از مقوله های کلان سیاست خارجی در حوزه مسئولیت شورای عالی امنیت ملی قرار گرفت، همه نهادهای کشور وظایف خودشان در این حوزه را در هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی انجام می دهند. مجلس شورای اسلامی هم یکی از قوای نظام هست که دارای وظایف نظارتی و قانونگذاری است. حوزه نخست نظارت، قانونگذاری، اظهار نظر و اعمال ابزارهای نظارتی در ارتباط با همه حوزه های منافع ملی کشور حق مجلس است. حوزه دوم مصوبات مجلس است که دولت باید اجرا کند. از مجلس هفتم یک سری قوانین شکل گرفت که مهمترین آن از جمله قانون الزام دولت به دستیابی به تکمیل چرخه سوخت هسته ای به ویژه غنی سازی و سوخت هسته ای است. این موضوع ادامه یافت تا این که در مجلس یازدهم، «قانون الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هسته ای ملت ایران» در قالب مذاکرات هسته ای مطرح شده است.
در قانونی که مجلس تصویب کرد برخی کارشناسان معتقد بودند مجلس یک سری خطوط قرمز مشخص کرده و دست دولت را در مذاکرات بسته است. در آن زمان دبیرخانه اعلام کرد قانون مجلس در هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی تصویب شده است. به عبارتی دبیرخانه تاکید کرد که رویه حفظ شده است. دولت در عمل در این ارتباط سکوت اختیار کرد ولی اغلب محافل نزدیک به دولت، مصوبه اقدام راهبردی مجلس را مانعی در احیای برجام توسط دولت روحانی ذکر کردند. پس از انتخابات ۱۴۰۰، دولت جدید ، از اختیار تام پیگیری و انجام مذاکره برحوردار شد.
سوالی که در ارتباط با مجلس شکل گرفته موضع یکی از نمایندگان مجلس است مبنی بر این که مجلس اختیار تام به هیات مذاکره کننده داده و این مهمترین موضعی است که مطرح شده است. البته در نقطه ، یکی از نمایندگان تاکید کرده بود مجلس باید در جریان برجام قرار بگیرد.
خیر نمی توانند عدول کنند. به همین دلیل اعتقادم بر این است به عنوان مهمترین معاهده خارجی دولت در سالیان اخیر عدم ورود مجلس یک نقطه ضعف برای ابتدا از منظر عدم به وظیفه نمایندگی بر اساس قانون اساسی و مصوبه خود مجلس و دیگری مذاکرات هسته ای ایران به حساب می آید. چون به طور قطع در آمریکا دولت معاهده احتمالی را با کنگره در میان خواهد گذاشت. آخرین موضع رابرت مالی حدود دو ماه پیش در آخرین دیداری که با کمیته روابط خارجی نمایندگان آمریکا داشت، این بود که هر توافقی با ایران باید به تصویب کنگره آمریکا برسد. این معنایش این است که در کنگره فراز و نشیب های جدی ای شکل خواهد گرفت و حذف مجلس شورای اسلامی از فرآیند احیای برجام خلاف منافع ملی کشور و حتی تضعیف کننده توان چانه زنی تیم مذاکره کننده است.
در حوزه داخلی نوعی اگر نگویم یکدستی نوعی همسویی شکل گرفته، و بارها تاکیده کرده ام حضور مجلس در مسایل خارجی در راستای منافع ملی کشور است. اما از لحاظ داخلی من معتقدم که هر گونه تلاش برای دور کردن مجلس به صورت نهادی و حفظ یک سری موضعگیری های مخالف در رابطه با احیای برجام بیشتر به جنگ زرگری شبیه می ماند. چون نماینده ها حتی اگر یک نماینده بخواهد از مسئولیت تقنینی و نظارتی مجلس استفاده کندهمه ابزارهای لازم را طبق قانون اساسی و آیین نامه داخلی مجلس در اختیار دارد. حتی اگر یک نماینده باشد. اتفاقا سخنرانی تنها ابزاری است که هیچ اثری در این رابطه ندارد.