عباس عبدی نوشت: اگر نویسنده روزنامه ایران آقای روحانی را مسوول برجام ۹۴ میداند، به طریق اولی باید رییسجمهور کنونی را نیز مسوول برجام فعلی بداند. ولی از نظر بنده هم اولی و هم کنونی در بالاترین سطح سیاسی هستند. موثقا شنیدهام که مسوولیت آن به آقای رییسی تفویض شده است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: پس از انتشار یادداشت «مسوولیت برجام متوجه کیست؟» در روز یکشنبه روزنامه اعتماد؛ یادداشتی در نقد آن در روزنامه ایران نوشته شد که به نظرم پرداختن به آن ضروری است، زیرا ابعاد خوبی از مساله را روشن خواهد کرد.
نویسنده محترم این روزنامه در مهمترین فراز یادداشت خود آورده است که «عبدی در حالی در نوشتار اخیر خود آورده است که «مسوولیت اصلی برجام برعهده رییسجمهور است» که قبلا در مواجهه با نقض عهد امریکاییها و شکست یکباره برجام تلاش داشت تا مسوولیت فرجام برجام را از دوش حسن روحانی برداشته و آن را به رهبر انقلاب نسبت بدهد. حالا که رییسجمهور پیشین قدرت را واگذار کرده او به یاد آورده است که رییسجمهور در این خصوص مسوولیت هم دارد!
هر چند ایدهآل اصلاحطلبان از یک رییسجمهور در قبال هرگونه توافقی وجود فردی به عنوان ماشین امضای زیادهخواهیهای غرب در برابر ایران است، دولت سیزدهم تلاش دارد تا جایگاه حراست بخش خود از منافع جمعی ایرانیان را اعمال کرده و با توافقی که رفع موثر تحریمها، دریافت تضامین لازم و راستیآزمایی و همچنین خارج کردن اهرم سیاسی آژانس از دست غرب است به توافقی پایدارتر از گذشته دست یابد و تجربه خسارتبار پیشین بار دیگر تکرار نشود.»
۱ـ این مساله بارها مورد بحث قرار گرفته است که برجام آنچنان اهمیت دارد که تایید و رد آن فقط در سطح رهبری نظام است. کسی که گمان کند برجام خارج از این چارچوب میتواند تصویب شود یا درکی از جایگاه رهبری نظام ندارد یا درکی از اهمیت برجام ندارد یا هر دو. اگر قرار باشد که چنین کاری بدون اجازه تصویب شود، پس دیگر چه کاری برای دخالت سطح عالی سیاسی باقی میماند؟
انتقاد روزنامه ایران دفاع از جایگاه رهبری نیست، بلکه نادیده گرفتن آن است. به علاوه نویسنده محترم بفرمایند چرا مجلس اصولگرایان در ۲۰ دقیقه آن متن را تایید و شورای نگهبان مخالف روحانی هم فوری آن را مغایر با شرع و قانون اساسی ندانست؟ اگر پاسخ دهند، متوجه خواهند شد که تصویب برجام نه در گذشته و نه در حال خارج از چارچوب گفته شده نبوده است. البته مسائل فنی آن میتواند محل گفتگو باشد ولی هیچگاه نمیتواند نافی کلیت آن باشد.
۲ـ درباره مسوولیت رییسجمهور کنونی هم حرف بنده متناقض نیست، بلکه حرف نویسنده محترم ایران تناقض دارد. اگر نویسنده روزنامه ایران آقای روحانی را مسوول برجام ۹۴ میداند، به طریق اولی باید رییسجمهور کنونی را نیز مسوول برجام فعلی بداند. ولی از نظر بنده هم اولی و هم کنونی در بالاترین سطح سیاسی هستند. موثقا شنیدهام که مسوولیت آن به آقای رییسی تفویض شده است و این ناقض استدلال بنده نیست، مگر اینکه رخ دادن چنین تفویض اختیاری را قبول نداشته باشید که گمان نمیکنم؛ پس مسوولیت برجام بنا بر تفویض اختیار با آقای رییسی است، چه امضا کند و چه امضا نکنند. حالا فرض کنید با ایشان نیست، پس بفرمایید با کیست؟
۳ـ اینکه تصور بنده از رییسجمهور ماشین امضا در برابر زیادهخواهیهای غرب است، نیز یک ادعای ناروا و مخالف آن یادداشت است. بنده تاکنون نگفتهام که حتما امضا کنید یا نکنید، چون از جزییات مذاکرات اطلاعی ندارم که بخواهم نظر دهم. آنچه میدانم و میگویم این است که آقای رییسجمهور در برابر امضا کردن یا امضا نکردن خود مسوول است، چون قدرت این کار نزد اوست. اگر واقعا زیان امضای برجام را بیشتر از سود آن میداند، قطعا نباید امضا کند. ولی این تصمیم یک امر ایدئولوژیک نیست، بلکه یک مساله محاسباتی است که باید سود و زیان را در دو کفه ترازو بگذارد و تصمیم بگیرد و از این تصمیم خود دفاع کند.
گفتم که متنهای مبادله شده قبلی که موجب امیدواری شد حتما موجود است، نامههای بعدی نیز هست، اگر غربیها خلف وعده کردهاند آن را باید منتشر کرد و اگر ایران کرده، بحث دیگری است. آنچه نوشتم، امری بسیار روشن است. اینکه مسوولیت متناسب با قدرت است. فعلا قدرت امضا یا رد آن نزد آقای رییسی است، اگر این را نمیپذیرید، بحث دیگری است، ولی اگر میپذیرید، باید گفت که مسوولیت هم همانجاست.
۴ـ نکته پایانی اینکه گرفتن تضمین برای رسیدن به توافقی پایدار، جملات خوبی است. ولی همه میدانند که تضمین اجرای یک توافق، قدرت طرفین است. ایران با قدرت خودش اجرای توافق را تضمین میکند. باید صریحا اعلام کند، اگر ایالات متحده از توافق کنار رفت چنین و چنان میکنم، چون مرجع داوری سیاسی در جهان جز شورای امنیت نداریم. نیازی به تکرار نیست که از هر گونه مقاومت در برابر زیادهخواهی و نقض عهد و... در برابر هر قدرت خارجی از جمله امریکا دفاع میکنیم، در عین حال میدانیم که این کار باید متناسب با قدرت مردم و جامعه ایران باشد و در نهایت سود آن بر هزینههایش بچربد.