bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۷۵۰۳۵

حسنعلی منصور واقعا به خاطر اصابت گلوله فداییان اسلام کشته شد؟

حسنعلی منصور واقعا به خاطر اصابت گلوله فداییان اسلام کشته شد؟

محمد بلوری روزنامه نگار حوادث نویس پیشکشوت نوشت: زنده‌یاد دکتر طباطبایی رییس پزشکی قانونی که سال‌ها بعد به ملاقاتش رفتم فاش کرد پس از انتقال حسنعلی منصور به بیمارستان، پزشکان ما با معاینه او متوجه شدند دو گلوله اصابت کرده به شکم و گردن منصور به نقاط حساس او اصابت نکرده که در همان یکی، دو روز اولیه جراحی شدند و با کالبدشکافی جسد هم روشن شد که گلوله‌های شلیک شده هرگز به مرگ منصور منجر نشده‌اند بلکه اشتباه تیم پزشکی در جراحی سر او باعث خونریزی مغزی شده و مرگ نخست‌وزیر را در پی داشته است.

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۲۴ شهريور ۱۴۰۱

محمد بلوری روزنامه نگار حوادث نویس پیشکشوت در روزنامه اعتماد نوشت: صبح روز اول بهمن ماه ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست‌وزیر پیش از هویدا لایحه اسارت‌بار نفت را برای تصویب به مجلس شورای ملی رژیم گذشته می‌برد.

هنگامی که در مقابل مجلس از اتومبیل سیاه‌رنگ مخصوصش پیاده شد آماج گلوله سه جوان وابسته به گروه فداییان اسلام قرار گرفت. از سه شلیک‌کننده تنها دو گلوله محمد بخارایی، جوان ۲۱‌ساله به نخست‌وزیر خورد یکی به گردن و دومی به شکمش که نقش زمین شد.

منصور پس از این حادثه به بیمارستان انتقال یافت که پس از ۶ روز نه بر اثر شلیک گلوله بلکه زخم وارده به سرش هنگام افتادن بر زمین و اشتباه پزشکان معالج جان سپرد که این واقعه پنهان ماند. پس از واقعه ترور هر سه عامل تیراندازی و یکی از عاملان تنظیم‌کننده برنامه ترور اعدام و عده‌ای هم به زندان محکوم شدند.

حسنعلی منصور روز حادثه ترور، لایحه‌ای را به مجلس می‌برد که بر اساس آن ایران و چندشرکت نفتی خارجی در حفاری چاه‌های نفت در محدوده تعیین شده و استخراج و فروش نفت سهیم می‌شدند و از فروش نفت توسط این کنسرسیوم سهمی نه چندان قابل توجه نصیب ایران می‌شد.

پس از ترور حسنعلی منصور نمایندگان مجلس شتابزده لایحه قرارداد کنسرسیوم نفت را تصویب کردند که بار دیگر تلاش‌های مصدق و ملت ایران برای ملی کردن صنعت نفت کشور بر باد رفت.

در دوره نخست‌وزیری یازده‌ماهه حسنعلی منصور، لایحه حقارت‌بار دیگری هم تحت عنوان قرارداد کاپیتولاسیون در ارتباط با امریکا به تصویب مجلس رسید که بر اساس آن اگر یک امریکایی در ایران مرتکب جرمی (حتی قتل یک ایرانی) می‌شد دستگاه قضایی کشورمان حق تعقیب و محاکمه او را نداشت بلکه باید یک دادگاه نظامی امریکایی در سفارت این کشور محاکمه‌اش کند.

به واقعه ترور حسنعلی منصور برمی‌گردیم... خبرنگاری را که در لباس مبدل و پوشیدن روپوش سفید در میان پزشکان قانونی به داخل بیمارستان فرستاده بودم حقایقی را درباره علت واقعی مرگ منصور به طور مخفیانه برای‌مان فاش کرد، در حالی که تنها خبرنگار ناظر در بیمارستان شاهد صحنه بود.

حسنعلی منصور پس از شش روز بستری در بخش جراحی بیمارستان جان سپرد و در پایان شورای پزشکی که به دستور هویدا تشکیل شده بود طی گزارشی اعلام کرد: وقتی منصور را به بیمارستان انتقال دادند آثار مرگ در وجود وی پدیدار بود، اما دکتر طباطبایی رییس پزشکی قانونی با اعتراض به این نظریه دستور داد گروهی از پزشکان قانونی به بررسی مراحل مختلف معالجه منصور و کالبدشکافی جسد او بپردازند که تشخیص دادند اولا دو گلوله‌ای که به گردن و شکم نخست‌وزیر اصابت کرده به مرگ او منجر نشده و منصور هنگام انتقال به بیمارستان برخلاف نظریه تیم پزشکی دارای علایم حیاتی و زنده بود، ضمنا در معاینه و کالبدشکافی جسد توسط پزشکان قانونی روشن شد علاوه بر نبود تجهیزات موثر پزشکی در بیمارستان، اهمال تیم جراحی در مرگ نخست‌وزیر دخیل بوده است.

زنده‌یاد دکتر طباطبایی رییس پزشکی قانونی که سال‌ها بعد به ملاقاتش رفتم فاش کرد پس از انتقال حسنعلی منصور به بیمارستان، پزشکان ما با معاینه او متوجه شدند دو گلوله اصابت کرده به شکم و گردن منصور به نقاط حساس او اصابت نکرده که در همان یکی، دو روز اولیه جراحی شدند و با کالبدشکافی جسد هم روشن شد که گلوله‌های شلیک شده هرگز به مرگ منصور منجر نشده‌اند بلکه اشتباه تیم پزشکی در جراحی سر او باعث خونریزی مغزی شده و مرگ نخست‌وزیر را در پی داشته است.

طباطبایی پس از این تشخیص قانونی به عنوان رییس پزشکی قانونی علیه وزیر بهداری (سرپرست گروه جراحان) به اتهام اهمال در معالجه نخست‌وزیر اعلام جرم کرد و طی نامه‌ای به دادستان تهران یادآور شد دکتر شاهقلی، وزیر بهداری که سرپرست تیم جراحی بوده، یک جراح ترمیمی است و صلاحیت و مهارت لازم را برای جراحی حساس بر سر نخست‌وزیر نداشته است، اما با پیگیری ماجرا فهمیدم پرونده اعلام جرم من برای تحقیق در اختیار بازپرس قرار نگرفته و ناپدید شده است.

جراحان ماهری هم از اروپا به ایران آمده و داوطلب معالجه نخست‌وزیر بودند، اما به آن‌ها اجازه دخالت در معالجه را ندادند. با گذشت ۳۰ سال از ترور حسنعلی منصور با خبر شدم دکتر طباطبایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مطبی در خیابان اسکندری دایر کرده و در دوران پیری‌اش دو، سه روزی در هفته به مداوای بیماران می‌پردازد.

به خاطر سابقه آشنایی‌ام با او در دوران خبرنگاری‌ام به دیدنش رفتم و در این دیدار از او پرسیدم: آیا درباره مرگ حسنعلی منصور به همان نظرتان تاکید دارید؟ دکتر طباطبایی جواب داد: قطعا. اصلا گلوله‌ها به نقاط حساس بدن منصور اصابت نکرده بود. سر منصور هنگام ترورش به زمین اصابت کرده بود که اشتباه در جراحی سر نخست‌وزیر باعث مرگش شده. پرسیدم اعلام جرمی که علیه وزیر بهداری مطرح کرده بودید چه شد؟ طباطبایی با تاسف سری جنباند و گفت‌: از دادستانی گرفتند، بردند و نابودش کردند. بله معاینه جسد منصور نشان‌مان داد که اشتباه در جراحی روی زخم سر او باعث مرگش شده است.

صبح روزی را به یاد می‌آورم که حسنعلی منصور پس از ۶ روز معالجه فوت کرده بود و جنازه‌اش را از بیمارستان بیرون آوردند. همسرش را دیدم که پس از شش روز اقامت در بیمارستان بر بالین همسر با چشمانی گریان از بیمارستان بیرون آمده بود. هویدا که به نخست‌وزیری رسیده بود، سوار بر اتومبیل از راه رسید و در کنارش توقف کرد، شیشه را پایین کشید و رو به او گفت بفرمایید سوار شوید تا شما را برسانیم.

اما همسر منصور با بغضی در گلو و لحنی پر نفرت جواب داد: نه... نه... من سوار اتومبیل شما نمی‌شوم. شوهرم را که کشتید! در این لحظه اتومبیل همراهانش رسید، چند زن زیر بازوهایش را گرفتند و سوارش کردند. این زن چنان گرفتار فشار روحی بود که همان روز به بیمارستان انتقالش دادند که بستری شد و بیماری‌اش چنان شدت یافت که نتوانست در مراسم تشییع جنازه و مراسم ترحیم شوهرش شرکت کند.

برچسب ها: حسنعلی منصور
bato-adv
bato-adv
bato-adv