وحید (جوان موتورسوار) وقتی برادر ۱۰ ساله اش را دید که زیر دست و پای «بنیامین» قرار گرفته است، شعلههای خشم از وجودش زبانه کشید. او بی درنگ از روی موتورسیکلت پایین آمد و در حالی که موتورسیکلت را به ترک نشین میسپرد به یاری برادرش رفت و با لگدی که بر پیکر بنیامین ۱۱ ساله زد، به این درگیری کودکانه پایان داد، اما در همین هنگام پاهای «بنیامین» شل شد و زانوهایش روی زمین قرار گرفت. هنوز پیشانی کودک بی گناه به زمین نرسیده بود که ناله اش سکوت را شکست.
جوان موتورسواری با مشاهده یک کودک که با برادر کوچکتر وی گلاویز شده بود، ناگهان آتش خشم وجودش را فراگرفت و با ضربه لگدی که بر پیکر کودک ۱۱ ساله فرود آورد حادثه هولناکی را در مشهد رقم زد.
به گزارش خراسان، اوایل شب دوشنبه گذشته در حالی که تعدادی از اهالی روستای مارشک در مسجد روستا بودند برخی از کودکان و نوجوانان نیز در بیرون از مسجد با یکدیگر بازی میکردند. در اثنای همین بازیهای کودکانه و در یک لحظه دو کودک ۱۰ و ۱۱ ساله با یکدیگر گلاویز شدند، به طوری که گویی در تشک کشتی با هم سرشاخ شده اند.
«بنیامین» (کودک ۱۱ ساله) که جثهای بزرگتر از «سعید» داشت تلاش کرد تا او را روی زمین بیندازد. هنوز درگیری کودکان در میان نگاههای دیگر هم سن و سالان خودشان ادامه داشت که ناگهان جوان ۲۲ ساله موتورسوار در حالی از راه رسید که یکی از بستگانش نیز بر ترک موتورسیکلت او نشسته بود.
وحید (جوان موتورسوار) وقتی برادر ۱۰ ساله اش را دید که زیر دست و پای «بنیامین» قرار گرفته است، شعلههای خشم از وجودش زبانه کشید. او بی درنگ از روی موتورسیکلت پایین آمد و در حالی که موتورسیکلت را به ترک نشین میسپرد به یاری برادرش رفت و با لگدی که بر پیکر بنیامین ۱۱ ساله زد، به این درگیری کودکانه پایان داد، اما در همین هنگام پاهای «بنیامین» شل شد و زانوهایش روی زمین قرار گرفت. هنوز پیشانی کودک بی گناه به زمین نرسیده بود که ناله اش سکوت را شکست.
«وحید» نیز که برادرش را از زیر پیکر کودک ۱۱ ساله بیرون کشیده بود، دوباره در مقابل چشم شاهدان عینی، سوار بر موتورسیکلت شد و به همراه «ح» از محل گریخت. اهالی محل با دیدن این صحنه دلخراش، به یاری بنیامین آمدند و او را روی زمین دراز کردند، ولی کودک ۱۱ ساله حال وخیمی داشت.
این گونه بود که دقایقی بعد امدادگران اورژانس هم از راه رسیدند و پیکر نیمه جان «بنیامین» را به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال دادند، اما تلاشهای کادر درمان برای نجات این کودک به نتیجه نرسید و او جان خود را از دست داد.
ساعتی بعد ماموران پاسگاه انتظامی سد کارده، ماجرای این حادثه هولناک و تاسفبار را به قاضی ویژه قتل عمد اعلام کردند و به این ترتیب با حضور شبانه قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی، بررسیهای قضایی در این باره آغاز شد.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، بی درنگ گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز با دستور مقام قضایی وارد عمل شدند و این گونه دامنه تحقیقات به محل گلاویزی دو کودک کشید.
دقایقی بعد و با اظهارات برخی از شاهدان عینی، دستور دستگیری «وحید» (جوان موتورسوار) صادر شد و نیروهای پاسگاه انتظامی سد کارده، متهم ۲۲ ساله را در منزل مسکونی دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
متهم این پرونده که دیگر مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفته بود در بازجوییها مدعی شد: من وقتی برادرم «سعید» را دیدم که با «بنیامین» درگیر است بلافاصله آنها را از هم جدا کردم چرا که «بنیامین» خودش را روی برادرم انداخته بود و نمیتوانست نفس بکشد.
من هم زمانی که «بنیامین» را بلند کردم و «سعید» را از زیر دست و پاهای او بیرون آوردم، فقط با دستم او را هل دادم و گفتم «گم شو!»، ولی هیچ ضربهای به او نزدم!
در پی اظهارات متهم ۲۲ ساله که با حضور کارآگاهان تا پاسی از شب ادامه یافت، قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور داد تا وی برای انجام بازجوییهای تخصصی در اختیار گروه ویژه کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی قرار گیرد.
طولی نکشید که بررسیهای کارشناسی با شیوه فنی به سرپرستی سروان «اسماعیل عظیمی مقدم» در پلیس آگاهی آغاز شد و متهم این پرونده به وارد آوردن ضربهای با لگد به کودک ۱۱ ساله اعتراف کرد. او گفت: وقتی دیدم «بنیامین» برادرم را میزند، در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم و لگدی بر پیکر او زدم ...
تحقیقات پلیس در پرونده مرگ مشکوک این کودک ۱۱ ساله در حالی با دستورات ویژه و راهنماییهای قاضی صفری ادامه دارد که بررسیهای دقیق پزشکان قانونی برای تعیین علت مرگ وی آغاز شده است. به همین دلیل و تا تشخیص علت دقیق مرگ، متهم ۲۲ ساله با صدور قرار قانونی در بازداشت به سر میبرد.