«آنتن» سریال طنزی است که پخش آن به تازگی از شبکۀ نمایش خانگی آغاز شده است. ابراهیم عامریان این سریال را کارگردانی کرده و حمزه صالحی نیز نگارش فیلمنامۀ آن را به عهده داشته است. عامریان و صالحی سال گذشته سریال کودکانۀ «نارگیل» را در شبکۀ نمایش خانگی داشتند. چهرههای مشهوری در «آنتن» ایفای نقش کردهاند که از جملۀ آنها به پژمان جمشیدی، رویا افشار، الیکا عبدالرزاقی و هادی کاظمی میتوان اشاره کرد.
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، جمشیدی در «آنتن» نقش مردی به اسم خلیل را دارد که پدرش به تازگی از دنیا رفته است؛ پدر خلیل رئیس اتحادیۀ کامیونداران یکی از شهرستانها بوده و حالا خلیل دوست دارد که خودش جای پدرش را در اتحادیه بگیرد.
اما یک مشکلی سر راه او هست؛ مادر خلیل (با بازی رویا افشار) بعد از مرگ همسرش تصمیم میگیرد که رویای جوانیاش برای رفتن به دانشگاه را تحقق ببخشد و بعد از یک سال درس خواندن موفق به قبولی در رشته پزشکی در یکی از دانشگاههای تهران میشود.
حالا مادر خلیل میخواهد به تنهایی به تهران برود و درس بخواند. اما این یک جور ننگ برای خلیل به حساب میآید و میتواند رویای او برای ریاست اتحادیه را نابود کند. به همین خاطر او تصمیم میگیرد هر طور که شده مادرش گوهر را از ادامۀ تحصیل منصرف کند. او برای این کار از پسرش که در همان دانشگاه درس میخواند کمک میگیرد.
«آنتن» با وجود استفادهاش از بازیگران مشهور، در نهایت در دو قسمت اولش سریال موفقی نشان نمیدهد و به نظر نمیرسد که در ادامه هم بتواند درخشش خاصی داشته باشد.
اولین نقصی که سریال دارد، داستان نسبتا بیکشش و موقعیتهای پیشپا افتاده و تقریبا باورناپذیر آن است. مثلا اصرار کامیوندارها به خلیل برای جلوگیری از رفتن مادرش به دانشگاه خیلی موضوع باورپذیر و قابل درکی نیست و نمیتواند بیننده را با داستان درگیر کند.
روند داستان بسیار ساده است و هیچ چرخش خاص یا موقعیت خلاقانهای در آن اتفاق نمیافتد. ظاهرا بیشتر تکیۀ سریال بر دیالوگهایی است که بین بازیگران رد و بدل میشود که این دیالوگها هم اغلب چندان خندهدار و مفرح نیستند.
بعض از بازیگران مثل خود جمشیدی یا نعیمه نظامدوست درخششهایی دارند و برای لحظاتی میتوانند لبخند به لب بیننده بیاورند، اما این برای ارتقای سطح کلی سریال کافی نبوده است.
هم شخصیت جمشیدی و هم رابطۀ او با مادرش تا حد زیادی شبیه آن چیزی است که در سریال «آفتابپرست» از او دیدهایم؛ اما «آفتابپرست» هم دیالوگها و موقعیتهای بامزهتری دارد و هم ترکیب بازیگرانش بهتر و قویتر است.
رویا افشار با اینکه بازی پرانرژی و خوبی دارد، اما به نظر چندان مناسب این نقش طنز نیست؛ هادی کاظمی هم (بر خلاف حمیدرضا آذرنگ در «آفتابپرست») در کنار جمشیدی چندان درخششی ندارد.
در پایان قسمت دوم تقریبا هیچ چیز جالبی که بتواند ما را برای تماشای قسمتهای بعدی ترغیب کند وجود ندارد. اگر هم نکتۀ جذابی در بازیها و موقعیتها وجود داشته، در طول همین دو قسمت تکراری و یکنواخت شده است.
ادامۀ مسیر هم تقریبا قابل پیشبینی است: قرار است بازی موش و گربۀ خلیل و مادرش ادامه پیدا کند و نهایتا هم با پیروزی مادر به پایان برسد. در مجموع ضعفهای «آنتن» بیشتر از آن است که بازیگران مشهور بتوانند آن را نجات بدهند.