«آنی ارنو» برندۀ نوبل ادبیات ۲۰۲۲ که روز پنجشنبه توسط آکادمی سوئدی اعلام شد، باز هم یک نویسنده و استاد دانشگاه فرانسویست که به پاس «جسارت و دقت در آشکار کردن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی حافظه شخصی» این جایزه را از آن خود کرده است.
زنی فرانسوی که با به دست آوردن جایزۀ نوبل ادبیات سال ۲۰۲۲ فرمول ناشناخته بودن برگزیدگان این جایزه را در سالهای اخیر به هم زد؛ «آنی ارنو» است که نامش ۳۳سال پیش «منزل به منزل» و پس از آن با «یک زن» به ایران آمد.
به گزارش ایسنا، آخرین نویسندۀ فرانسوی برگزیدۀ نوبل ادبیات، «پاتریک مودیانو» بود که در سال ۲۰۱۴ و بهخاطر «هنر حافظه که با برانگیختن سرنوشت انسانی غیرقابل فهم و کشف زندگی در جهان از طریق شغل» این جایزه را به دست آورد.
اما برندۀ نوبل ادبیات ۲۰۲۲ که روز پنجشنبه توسط آکادمی سوئدی اعلام شد، باز هم یک نویسنده و استاد دانشگاه فرانسویست که به پاس «جسارت و دقت در آشکار کردن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی حافظه شخصی» این جایزه را از آن خود کرده است.
او که در سال ۲۰۱۹ به گاردین گفته «وظیفۀ یک رماننویس، گفتن حقیقت است.» نخستین رمان خود را در سال ۱۹۷۴ با عنوان «پاکشده» ("Cleaned Out") منتشر کرد.
داستان این کتاب برگرفته از زندگی واقعی نویسنده است که ۱۰ سال قبلتر، در نوجوانی متعلق به طبقۀ کارگر نورماندی بود و یک سقط جنین غیرقانونی را تجربه کرده بود.
«پاکشده»، داستانی مربوط به به زنان طبقۀ کارگر فرانسه است، همان زنانی که تا قبل از تغییر قوانین در سال ۱۹۷۵، ناچار به توسل به روشهای غیرقانونی، پنهانی و اغلب خطرناک، برای سقط جنین بوده.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی، نوشتن اتوبیوگرافیها بودند که این نوبلیست را به شهرت رساندند.
این درحالیست که «منزل به منزل»، نخستین کتابی است که از او در سال ۱۳۶۸ توسط نشر کتابسرا و با ترجمۀ صفیه روحی در ایران منتشر و در آن زمان با قیمت ۶۰۰ ریال عرضه شد.
«یک زن» نیز شش سال بعد در سال۱۳۷۴، با ترجمۀ فریده طاهرپور و توسط شرکت چاپخش سهامی خاص در ایران منتشر شد.
«این کتاب زندگینامه و یا شرح حال نیست، طبیعتاً رمان هم نیست، شاید چیزی ما بین ادبیات، تاریخ و جامعهشناسی باشد. از آنجا که مادرم در محیطی متولد شده بود که همواره زیر سلطۀ دیگران بود و دلش میخواست که از آن محیط بیرون بیاید، میبایست به تاریخ تبدیل شود، برای من اینکه من کمتر احساس تنهایی و بطالت بکنم، آن هم در دنیای تسلط بر واژهها و اندیشهها که، مطابق با میل او، من از آن عبور کردم. دیگر صدایش را نمیشنوم. خود اوست، صحبتهایش، دستهایش، حرکاتش، طرز خندیدن و راه رفتنش، که خانمی را که من باشم به کودکی که قبلا بودم مرتبط میکرد، آخرین ارتباطم را با دنیایی که از آن به وجود آمدهام از دست دادم.» (از کتاب «یک زن»)
پس از این، اما تا سال ۱۳۹۲ اثر دیگری از این نویسندۀ فرانسوی به ایران نرسید تا اینکه «جایگاه» با ترجمۀ دینا کاویانی و توسط انتشارات همشهری از او به چاپ رسید.
این کتاب بیش از سایر آثار این نویسنده مورد توجه منتقدان قرار گرفته و در سال ۱۹۸۴ نیز جایزۀ ادبی «رنودو» را از آن خود کرده است. او در «جایگاه» که زندگینامۀ خودنوشت ارنو محسوب میشود، بر رابطۀ خود با پدرش تمرکز دارد و از تجربیات زندگی در دوران کودکی در یکی از شهرهای کوچک فرانسه و سپس مهاجرت و زندگی دور از والدینش مینویسد.
«پدرم، ناسزا که میشنید رفتار آرامش را کنار میگذاشت: «گوشت سگ! بهتر بود همان جایی که بودی ولت میکردم...» گفتگوهای هفتگی: هیچ! ملنگ! بیچاره، پیرزن پاچه ورمالیده! و ... هیچ اهمیتی هم نداشت.» (بخشی از کتاب «جایگاه»)
«دختر دیگر»، دیگر کتاب آنی ارنو بود که توسط همین مترجم و ناشر و در همان سال منتشر شد.
«کوچه پسکوچههای کودکی» هم دیگر اثر این زن نویسنده است که توسط لیلی کسایی در سال ۹۳ توسط نشر نشانه در ایران منتشر شده است.
در ایران، علاوهبر ترجمۀ آثار ارنو، پژوهشهایی نیز دربارۀ سبک نویسندگی و آثار او انجام شده است. برای مثال ماندانا صدرزاده و لادن معتمدی در یک مقالۀ علمی - پژوهشی در سال ۱۳۸۶ به «رمان خانوادگی و بازسازی هویت نزد آنی ارنو» پرداختهاند.
آنها در این پژوهش به مطالعۀ تخیل بر اساس الگوی رمان خانوادگی در داستانهای خودزندگینامهای آنی ارنو پرداختند و سعی کردند رویاهای دوران کودکی و نوجوانی نویسنده را مورد بررسی قرار دهند و در مرحلۀ بعد نشان دهند چگونه تغییر طبقۀ اجتماعی نزد ارنو منجر به ایجاد کشمکشهای روانی شده است که با ظهور تخیلاتی بر مبنای الگوی رمان خانوادگی در دوران کودکی و نوجوانی نویسنده مشخص میشوند. نگارندگان بر این باورند که این تخیلات یک مکانیسم تدافعی در مواجهه با فرودستی اجتماعی و بهترین وسیله برای بازسازی هویت نویسنده است.
با این حال، دو رمانی که راهِ جهانی شدن را برای آنی ارنو، برندۀ جوایزی، چون «رنودو»، «فرانسوا موریاک» و «مارگریت دوراس»، هموار کردند، «سالها» و «اتفاق میافتد» نام داشتند. «سالها» در سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر شد و آن دیگری، هشت سال پیش از آن، یعنی در سال ۲۰۰۰ به انتشار رسیده بود.
حالا پس از نوبلیست شدن ارنو، میتوان انتظار داشت که بازار نشر ایران راه گذشته را در خصوص برندۀ نوبل ادبیات پیش بگیرد و آثار بیشتری را از این نویسندۀ زن که اینک ۸۲سال دارد، به دست مخاطبان برساند؟