در پی بروز برخی ناآرامیها در ایران، شاهد واکنش کشورهای مختلف بودیم. کشورهای غربی با محکوم کردن برخورد با معترضان در ایران به اقداماتی از جمله تحریم و افزایش فشار روی آوردند که این رویکرد اروپا و آمریکا با واکنش چین مواجه شد؛ سخنگوی وزارت خارجه چین در این خصوص با محکوم کردن تحریمهای ضدایرانی گفت که پکن با تحریک به انقلابهای رنگین در کشورها به نام دموکراسی و حقوق بشر مخالف است. اما در این بین صدایی از روسیه شنیده نشد؛ این روزها یا هفتهها واکنشهای مسکو به تحولات پیرامونیاش بهشدت کاهش یافته است. دلیل آن نیز مشخص است؛ روسیه از اسفند ماه سال گذشته با حمله به اوکراین، پروندهای را در سیاست خارجی خود باز کرد که معلوم نیست چه زمانی و به چه صورت بسته خواهد شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، تحولات اوکراین تمام تمرکز سیاست خارجی و استراتژیک روسیه را معطوف به خود کرده است و مقامات مسکو درباره تحولات منطقه یا موضعگیری نمیکنند یا اگر موضعگیری کنند خیلی خفیف خواهد بود. همچنین کاهش نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز نیز به خوبی قابل رویت است؛ در حالی که با ایجاد سازمان پیمان امنیت دستهجمعی که یک ائتلاف نظامی بین دولتی در اوراسیا است و شش کشور ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان را شامل میشود، ولادیمیر پوتین به دنبال آن بود که این پیمان را به نوعی در مقابل ناتو و نفوذ این سازمان امنیتی در حیاط خلوت مسکو قرار دهد؛ اما در چند ماه گذشته که ۵ کشور عضو این سازمان درگیر شدهاند روسیه واکنش درخوری بروز نداد. همچنین در پی آخرین تنش نظامی بین ارمنستان و آذربایجان که برخلاف درگیریهای قبلی در منطقه قرهباغ رخ نداد بلکه اهدافی در خاک ارمنستان مورد حمله قرار گرفت، ایروان از پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه درخواست کرده بود مطابق تعهدات خود از ارمنستان دفاع کند اما پاسخ ملموس دریافت نکرد.
تقریبا همزمان شاهد بودیم که درگیری جدی میان قرقیزستان و تاجیکستان به تلفات بسیار انجامید. رسانههای مورد حمایت کرملین میگویند تشدید تنشها میان کشورهای متحد روسیه در پیمان امنیت جمعی از سوی غرب و برای تضعیف موقعیت مسکو در قفقاز، آسیا و خاورمیانه است. البته ولادیمیر پوتین سعی کرد بین طرفین میانجیگری کند اما به عقیده برخی تحلیلگران، روسیه در موقعیتی نیست که به شیوه دیگر به مناقشات منطقهای رسیدگی کند و این موضع بهویژه اعتبار پیمان امنیت جمعی را زیر سوال برده است. این عملکرد منفعلانه مسکو در شرایطی که پنج عضو از شش عضو سازمان پیمان امنیت دستهجمعی شامل ارمنستان، بلاروس، روسیه، تاجیکستان و قرقیزستان امسال درگیر جنگ بودهاند و ششمین عضو یعنی قزاقستان نیز شاهد درگیریهای داخلی خشونتبار بوده است بیانگر آن است که دلمشغولی پوتین در قبال جنگی که خود آغاز کرده بسیار بیشتر از آن است که بتواند به موضوعات دیگر در سطح همسایگان دور و نزدیک رسیدگی کند. همچنین این مساله که مقامات مسکو به عنوان یکی از کشورهای نزدیک به ایران درباره ناآرامیهای در کشور اظهارنظری نداشتهاند باز موید این موضوع است که روسیه در صحنه اوکراین بسیار مشغولتر از آن است که تصورش میرفت. حال این پرسش مطرح است که آیا روسیه به دلیل جنگ با اوکراین واقعا نقشآفرینی در دیگر حوزههای سیاست خارجی را تقریبا به صفر رسانده است؟
روس های پرمشغله
دکتر محمود شوری، کارشناس مسائل روسیه در پاسخ به روزنامه «دنیای اقتصاد» درباره سکوت روسها گفت: «این مساله دو بعد دارد؛ یک بعد آن به مشغلههای روسیه در نتیجه جنگ اوکراین بازمیگردد؛ جنگی که در عمل تمام تمرکز رهبران روسیه را معطوف به مسائل و موضوعات مختلف با جنگ اوکراین کرده است. در بعد دیگر نیز این مساله به فشارها و تحریمهایی که علیه روسیه اعمال میشود و تلاشها برای منزویسازی این کشور مربوط میشود.» وی افزود: «هر دوی این ابعاد باعث شده که نوع نقشآفرینی روسیه در موضوعات مختلف منطقهای و بینالمللی کمرنگ شود.» همچنین روسیه در مساله هستهای ایران نیز اخیرا کمتر موضعگیری میکند که به گفته محمود شوری، این کمرنگ شدن نقش روسیه تاحدود زیادی به توقف مذاکرات و عدم علاقهمندی روسیه برای یافتن راهحلی باهدف از بین رفتن بنبستی که در مذاکرات هستهای شکل گرفته مربوط میشود.
پوتین دلخور است
این کارشناس مسائل روسیه با بیان اینکه این موضع انفعالی مسکو را درباره مسائل منطقه اوراسیا و قفقاز نیز شاهد هستیم توضیح داد: «حتی در مسائل منطقه قفقاز که از موضوعات مرتبط با مساله امنیت ملی روسیه است و در حوزه خارج نزدیک سیاست خارجی روسیه تعریف میشود شاهد کاهش نقشآفرینی کرملین هستیم که علت آن نیز مشغله روسیه در حوزه اوکراین است. همچنین در سایر حوزهها به ویژه در آسیای مرکزی این تحریمها باعث شده که روسیه نتواند مثل گذشته نقش رهبری را بهویژه در موضوعات سیاسی-امنیتی دنبال کند.» شوری ادامه داد: «در حوزه مسائل اقتصادی نیز بحث تحریمها باعث شده که کشورهای منطقه به دنبال فرصتهای تازهای خارج از حوزه شوروی سابق در حوزه همکاریهای اقتصادی باشند.» همچنین مساله دیگری که حائز اهمیت است موضع نسبتا محافظهکارانه کشورهایی چون چین و ایران در قبال جنگ روسیه علیه اوکراین است؛ ایران که تا به امروز بارها اعلام کرده مخالف جنگ است و طرفین باید از طریق دیپلماسی مسائلشان را حل و فصل کنند.
حتی چین هم در اجلاس شانگهای همین موضعگیری را داشت. کارشناس مسائل روسیه در این رابطه با اشاره به اینکه هیچ کشوری در سطح نظام بینالملل از حمله روسیه به اوکراین حمایت نکرد و تنها برخی کشورها سعی کردند موضع بیطرف بگیرند گفت: «همین مساله موجب شده که روسیه نتواند یارگیریهایی را که انتظار داشت در سطح بینالمللی و منطقهای دنبال کند..» شوری تاکید کرد: «اقدامی که روسیه انجام داده اقدامی نیست که کشورها بتوانند به سادگی آن را از نظر داخلی برای مردم خود توجیه کنند یا از نظر حقوق بینالملل قابل توجیه باشد. لذا روسیه در عمل با یک شرایط خاصی مواجه است که طبیعتا خیلی نمیتواند انتظار همراهی کشورهای دیگر را داشته باشد.» وی در نهایت گفت این در حالی است که روسها سعی دارند ادعا کنند در وضعیت انزوا قرار ندارند ولی در واقعیت در یارگیریهای بینالمللی وضعیت مطلوبی ندارند.
تغییر اولویتهای روسیه
با این تفاسیر روسیه امروز با روسیه پیش از آغاز جنگ علیه اوکراین تغییرات بسیاری کرده است؛ به بیان دیگر این جنگ و بحران به قدری برای کرملین اهمیت دارد که در اولویت سیاست خارجی این کشور قرار گرفته است. در این بین اگر از عرصه داخلی که بگذریم در عرصه منطقهای و جهانی، مسکو دیگر یارای نقشآفرینی در مسائل مختلف را ندارد و مهمترین دلیل سکوت و انفعال مسکو در قبال تحولات داخلی اخیر در ایران نیز همین مساله است.