سریال «ساعت شیطان» (The Devil’s Hour) یکی از بهترین سریالهای رازآلودی است که تا به حال دیدهایم؛ ترسها، راز و رمزها و بازیهای این سریال همگی در عالیترین سطح ممکن قرار دارند.
«ساعت شیطان» قبل از اینکه ترسناک یا رازآلود باشد، شگفتآور و تحسینبرانگیز است. این بدون تردید یکی از بهترین سریالهای سال ۲۰۲۲ و یکی از بهترین سریالهای معمایی است که تا به حال دیدهایم. اگر بتوانید کمی حوصله به خرج بدهید و پیچیدگی قسمت اول را تحمل کنید، قطعا از تجربۀ وحشتهای عمیق و معماهای خیالانگیز این سریال لذت خواهید برد.
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، داستان سریال در قسمت اول شاید تا حدی پراکنده و غیرقابل فهم به نظر برسد، اما کمکم با جلوتر رفتن داستان، این خطوط پراکنده به هم متصل میشوند. شخصیت اصلی سریال زن جوانی به اسم لوسی است؛ او یک مددکار اجتماعی است که در حال جدا شدن از همسرش است و با پسر ده دوازدهسالهاش به اسم آیزاک زندگی میکند.
آیزاک یک مشکل جدی دارد؛ او بسیار کمحرف است و هیچوقت هیچ احساسی ندارد؛ نه خوشحال میشود، نه ناراحت، نه عصبانی و نه هیچ چیز دیگر. اما بدتر از همۀ اینها، او دائما میگوید که افرادی را در خانهشان میبیند که دیگران نمیتوانند ببینند. اما این تنها مشکل لوسی نیست؛ مادر او هم دچار آلزایمر است و خودش هم گاهی صحنههایی را میبیند که نمیداند دقیقا چه چیزی هستند؛ خاطره، توهم، دژاوو و یا حس ششم. به علاوه او هر شب ساعت ۳ و ۳۳ دقیقه نیمهشب (که به ساعت شیطان معروف است) با کابوس از خواب میپرد.
در کنار ماجرای لوسی و پسر عجیب و غریبش، ما ماجرای دو کارآگاه را هم دنبال میکنیم که دارند به دنبال یک قاتل زنجیرهای میگردند. آنها وقتی محل اقامت این قاتل را پیدا میکنند، متوجه میشوند که او دارد به دنبال زنی به اسم لوسی میگردد.
اما چه ارتباطی بین لوسی و این قاتل وجود دارد؟ در قسمت اول ما صحنههایی از ملاقات لوسی با این شخص را میبینیم که ظاهرا مربوط به آینده است؛ گفتگویی که در آن صحبتهایی رازآلود بین آنها رد و بدل میشود و هر چقدر که داستان پیش میرود این راز برای ما قابلفهمتر میشود.
«ساعت شیطان» یک لایۀ ترسناک بسیار جدی و عمیق دارد که گاهی واقعا مو به بدن آدم راست میکند؛ این مربوط به صحنههایی است که آیزاک شبها به یک نقطه خیره میشود و میگوید که دارد کسانی را در خانه میبیند.
این از آن ترسهایی نیست که یکدفعه مخاطب را از جا بپراند بلکه از آن وحشتهایی است که انگار خیلی نرم روی پوست بدن میخزند و آهسته به درون استخوان نفوذ میکنند.
جنبۀ رازآلود و معمایی سریال هم بینقص و لذتبخش است؛ سازندگان سریال توانستهاند مرز بین امور ماورائی و امور ذهنی و روانی را تا حد ممکن کمرنگ کنند و حالتی عمیق از تعلیق و پرسش را برای بیننده ایجاد کنند. فضای سریال مثل ترکیبی از بهترین سریالهای رازآلودی است که تا به حال دیدهایم؛ از «دارک» گرفته تا «چیزهای عجیب».
نکتۀ درخشان دیگری که در سریال وجود دارد، بازیهای خیرهکنندۀ آن است. بنجامین چیورز با وجود سن کمش بازی بسیار درخشانی را در نقش آیزاک ارائه داده است. مثلا در یکی از صحنههای قسمت اول، فقط طرز نگاه کردن او به دختر همسایه موجی از هراس را به درون قلب بیننده میفرستد.
نقش قاتل مرموز را هم پیتر کاپالدی (که قبلا او را در نقش «دکتر هو» دیده بودیم) بازی میکند؛ با چهره و نگاهی که حتی بدون حرف زدن هم میتواند حس رازآلودگی و وحشت را به مخاطب منتقل کند.
«ساعت شیطان» در شش قسمتِ حدودا یک ساعته منتشر شده است و تنها چیزی که بعد از دیدن این شش قسمت به ذهن میرسد این است که ایکاش فصلهای دیگری هم برای این سریال در نظر گرفته شود و بتوانیم شصت قسمت یکساعتۀ دیگر را هم از این ماجرا شاهد باشیم!
بازیگران: جسیکا رین (Jessica Raine)، پیتر کاپالدی (Peter Capaldi)، بنجامین چیورز (Benjamin Chivers)، نیکش پاتل (Nikesh Patel)
تاریخ انتشار: ۶ آبان (هر شش قسمت)
امتیاز مخاطبان (راتن تومیتوز): ۸۹%