. میشود با توجه به تفکرات مربیگری که کیروش دارد حدس زد که شانس بازیکنان جنگنده و برتریجو از بقیه بازیکنان، خاصه تکنیکیها، بیشتر است؛ ولی باز هم نمیتوان به قطعیت رسید. این ناتوانی یک دلیل مشخص دارد و آن هم این است که دست کارلوس کیروش برای استفاده از بازیکن در پستهای مختلف باز است.
تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی قریب به ۲۰ روز دیگر باید در جام جهانی به مصاف انگلیس برود که گمانهزنیها درباره ترکیب احتمالی این تیم زیاد شده است. بازگشت کارلوس کیروش سرمربی سابق تیم ملی هم این گمانهزنیها را شدت بخشیده است. اگرچه در تحلیلهای اولیه از چندین بازیکن که اتفاقا تعدادشان کم هم نیست، بهعنوان پسران مورد اعتماد این مرد پرتغالی یاد میکنند؛ ولی واقعیت این است که کیروش نشان داده به جزئیات اهمیت زیادی میدهد و نمیشود از همین حالا، درباره بازیکنانی که قرار است در ترکیب اصلی تیم ملی برابر انگلیس یا در جام جهانی به میدان بروند، نظر قطعی داد. میشود با توجه به تفکرات مربیگری که کیروش دارد حدس زد که شانس بازیکنان جنگنده و برتریجو از بقیه بازیکنان، خاصه تکنیکیها، بیشتر است؛ ولی باز هم نمیتوان به قطعیت رسید. این ناتوانی یک دلیل مشخص دارد و آن هم این است که دست کارلوس کیروش برای استفاده از بازیکن در پستهای مختلف باز است.
با وجود چنین موضوعی، ولی میشود حدس زد که از همین حالا و با توجه به عملکردی که تعدادی از بازیکنان ملیپوش داشتهاند، گارانتی طلایی برای فیکس بازیکردن دو نفر کنار گذاشته شده است. این گارانتی در صورتی به آنها تعلق میگیرد که در بازه زمانی باقیمانده تا شروع جام جهانی، مصدومیتی گریبان این بازیکنان را نگیرد. نفر اولی که میشود او را بهطور قطعی اولین بازیکن فیکس تیم ملی دانست، علیرضا بیرانوند، سنگربان تیم ملی ایران است. او فاکتورهای زیادی دارد: از تجربه حضور در جام جهانی تا بازیهای ملی بیشمار و البته حضور در تورنمنتهای مهمی مانند لیگ قهرمانان آسیا.
«بیرو» به واسطه حضور کوتاهمدتش در اروپا فرصت بازیکردن با تیمهای بزرگ ازجمله تاتنهام را هم به دست آورد. پس از لحاظ تجربه و تحمل فشار و استرس، او در مقایسه با سایر رقبایش اوضاع بهتری دارد. به غیر از این مورد، بیرانوند از لحاظ فنی هم در ماههای منتهی به جام جهانی کارنامه قابل قبولی داشته است. او همین حالا با ثبت هشت کلینشیت (بسته نگهداشتن دروازه در طول بازی) از ۱۱ دیدار لیگ، بهترین کارنامه را در بین دیگر ملیپوشان این پست دارد. به غیر از این، بیرو با ثبت چهار کلینشیت، سهم بسزایی در بازیهای انتخابی جام جهانی داشته و توانسته تأثیرش را برای فرستادن ایران به جام جهانی نشان دهد.
تنها نگرانی درمورد او این بود که با حضورش در فوتبال اروپا، تبدیل به یک بازیکن نیمکتنشین شده بود و فرصت قرارگرفتن در حالت مسابقه را از دست داده بود. این موضوع هم با بازگشتن او به ایران و حضور در ترکیب پرسپولیس برطرف شده و بیرانوند الان یکی از معدود بازیکنان پرسپولیس است که در همه بازیهای تیمش حضور داشته است.
در کنار این مورد، باید به بررسی شرایط رقبای بیرانوند در تیم ملی هم پرداخت. نزدیکترین تهدید برای او امیر عابدزاده است. دروازهبان ایرانی که این روزها تنها لژیونر خط دروازه محسوب میشود. امیر با وجود درخشش و حضور طولانیمدتی که در فوتبال اروپا داشته، این روزها، از اوج فاصله گرفته و به همراه پونفرادینا، روزهای بدی را سپری میکند. شاید ضعف کلی تیم روی عملکرد عابدزاده هم تأثیر مستقیم گذاشته و باعث شده او چهره همیشه آماده این تیم نباشد. امیر در مقایسه با بیرانوند از تجربه ملی کمتری هم برخوردار است و از این لحاظ هم پشت سر او قرار میگیرد.
در بین گزینههای ایرانی هم که بعید است خطری فیکسبودن بیرانوند را تهدید کند. این روزها به غیر از بیرانوند، بهترین دروازهبان لیگ، حسن پورحمیدی، دروازهبان آلومینیوم اراک است که اصلا فرصتی برای دعوتشدن به تیم ملی به دست نیاورده است. بقیه هم که همان مواردی را شامل میشوند که امیر عابدزاده داشت: تجربه کمتر در مقایسه با بیرانوند. موضوع گارانتی طلایی بیرانوند در حالی مطرح میشود که شایعاتی مربوط به مصدومیت کمر او در رسانهها عنوان شده است. خودش میگوید به این دلیل است که رسانهها چیزی برای نوشتن ندارند و به کمر او گیر دادهاند. اگر واقعا چنین باشد که بیرو میگوید او را باید اولین بازیکن فیکس و ثابت تیم ملی ایران در جام جهانی دانست.
به غیر از بیرانوند، دیگر بازیکنی که از همین حالا میشود گارانتی طلایی فیکسبودن را برایش کنار گذاشت، مهدی طارمی است. البته شاید این عنوان تا یک ماه قبل باید به سردار آزمون میرسید؛ ولی از آنجا که مهاجم ایرانی باشگاه لورکوزن مصدوم شده و حتی مشخص نیست به بازی تیم ملی ایران با انگلیس هم برسد، تنها ستاره بینالمللی خط حمله ایران، مهدی طارمی است.
مهدی همه فاکتورهای لازم برای فیکس بازیکردن در ترکیب تیم کارلوس کیروش را دارد. او در وهله اول دونده و جنگنده است و مشکلی برای حضور مداوم در خط دفاعی و هجومی تیم ندارد. از طرفی شم گلزنی بینقصی دارد و در مقایسه با جام جهانی قبلی تجربه بسیار بیشتری کسب کرده است. او با حضورش در پورتو، سطح عالی فوتبال اروپا را هم لمس کرده و این روزها یکی پس از دیگری به شگفتزدهکردن هواداران پورتو ادامه میدهد. طارمی همین حالا بهترین گلزن ایرانی تاریخ لیگ قهرمانان اروپا است و از طرفی انگیزه زیادی دارد تا با درخشیدن در جام پیشرو، به یکی از تیمهای بزرگتر اروپا ترانسفر شود. جنگندگی، گلزنی و انگیزه برای درخشیدن، همگی باعث شده تا از همین حالا، مهدی تبدیل به ستاره غیرقابل تعویض تیم ملی تبدیل شود.
به این مورد باید مصدومیت سردار آزمون را هم اضافه کرد تا مشخص شود بار وظایفی که روی دوش مهدی طارمی گذاشته میشود، بیشتر و سنگینتر است. از طرفی اگر سردار آزمون مهیای بازی شود، باز طارمی قابلیت بازیکردن بهعنوان مهاجم سایه یا وینگر را هم بهراحتی دارد و میتواند دست کیروش را در انتخاب سیستمهای متفاوت باز بگذارد. به غیر از این، طارمی دِین مهمی هم بر گردن کارلوس دارد؛ اگر این مرد پرتغالی این روزها روی نیمکت تیم ملی نشسته، یکی از مهمترین دلایلش اعتراض مهدی طارمی به دراگان اسکوچیچ و سبک مربیگری او در تیم ملی بود. البته طارمی آنقدر موفقیت داشته که بدون این دِین هم در جام جهانی مهرهای فیکس باشد.