اعتماد نوشت: توضیح اخیر رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح درباره فیلم تخریب وسایل نقلیه شخصی افراد توسط یک مامور انتظامی بسیار بیش از چیزی که انتظار میرفت، ناامیدکننده بود. خصوصا پس از آنکه برخی مقامات قضایی و در راس آنها رییس قوه قضاییه نشانههایی دال بر برخورد منطقی و قانونی با اتفاقات اخیر کشور در جهت آرام کردن فضا و اقناع افکار عمومی، نه صرفا «کنترل» آن نشان داده بودند.
آقای پورخاقان، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح درباره فیلمی که در آن نیروی پلیس در حال تخریب و صدمه زدن به موتورسیکلتهای مردم است، گفته که «پس از بررسی کامل فیلم و انجام تحقیقات لازم در موقعیت وقوع آن، مشخص شد که محتوای این فیلم از اساس کذب بوده و صحنهسازی صورت گرفته است. نوار سفیدرنگی که در کلاه افراد به ظاهر پلیس داخل فیلم دیده میشود اساسا در کلاه نیروهای یگان امداد و یگان ویژه پلیس وجود ندارد؛ ضمن آنکه بعضی از باتومهایی که در این فیلم در دست افراد به ظاهر پلیس قرار دارد، متفاوت از باتومهای نیروی انتظامی است و افراد نمایش داده شده در فیلم از ماموران نیروی انتظامی نیستند.»
امیدوارم مقامات قضایی آگاه باشند که همین چند جمله کوتاه تا چه اندازه همزمان به حیثیت نیروی انتظامی و دستگاه قضایی به عنوان دو بازوی مهم حفظ امنیت و حریم قانون در کشور لطمه زده و حتی با کمال تاسف باعث تمسخر آن در برخی فضاها شده است. بهطور مثال آقای پورخاقان گفته لباس و کلاه یگان ویژه نیروی انتظامی با آنچه در این فیلم دیده میشد، تفاوت دارد. اما حتی ساعتی از انتشار این نقلقول نگذشته بود که دهها عکس رسمی از یگان ویژه با همان لباس و کلاه منتشر شد و نشان داد که سخن این مقام قضایی «صحیح» نیست.
آیا مقام قضایی برای آوردن چنین توجیه ضعیف و پرتناقضی فکرش را نمیکرده که نه فقط باعث اقناع افکار عمومی نمیشود که هیچ، اعتبار دستگاه قضایی را هم خرج یک توجیه بدون منطق میکند؟
اگر فقط همین یک فیلم از چنین رفتاری منتشر شده بود، شاید میشد سخنان رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح را اندکی منطقی دانست، اما ماجرا این است که در مقاطع مختلف ناآرامی در سطح کشور و خصوصا یک ماه و نیم اخیر دهها و دهها فیلم مشابه این منتشر شده است و میلیونها شهروند ایرانی آن را دیدهاند.
در همین مدت حجم وسیعی از گزارشهای پراکنده اقداماتی از این دست منتشر شده و موضوع صرفا مختص همان یک فیلم نیست. اینکه مقام قضایی فقط درباره یک مورد از این فیلمها موضعگیری میکند باید سوال شود پس تکلیف بقیه فیلمها چیست؟ آیا در همه آنها افرادی لباس ماموران پلیس را پوشیده و مشغول خرابکاری و ضربه زدن به اموال شخصی مردم و اموال عمومی هستند؟
اما آسیب مهمتری در این موضوع متوجه نیروی انتظامی شده و به عبارت دقیقتر میتوان گفت که توجیه مطرح شده، در واقع وهن این نیرو و خطری برای آن است. در یک حالت فرضی توجیه رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور را بپذیریم. اتفاقا از لحظه پذیرش این توضیح سوالات بنیادیتری مطرح خواهد شد. مثلا اینکه این چه وضعی است که افرادی میتوانند لباس پلیس بپوشند و تجهیزات پلیس را با خود همراه داشته باشند و آزادانه در کوچه و خیابان به تخریب اموال مردم بپردازند؟ باید حق داد که چنین توجیهی اتفاقا بیشتر از پذیرش قصور چند مامور پلیس، نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی را زیر سوال میبرد. یعنی اینکه برای تبرئه چند نفر مامور خاطی، کل پلیس و ساختار آن زیر سوال میرود و این تصویر شکل میگیرد که نهادهای امنیتی و انتظامی اینقدر اقتدار خود را از دست دادهاند که هر کسی میتواند لباس آنها را بپوشد و در آن قامت هر کاری که خواست بکند.
فرض کنید مردم بپذیرند که افراد تخریبکننده اموال شخصی و عمومی، مامور انتظامی نیستند. آیا آن وقت همین قدر با خویشتنداری و نگرانی از برخورد پلیسی از کنار این صحنهها رد خواهند شد یا اینکه دست به اقدام متقابل خواهند زد و با آنها مانند موبایل دزد و جیببر برخورد میکنند؟ آیا به ایجاد زمینه تقابلهای خشونتآمیز با چنین توجیهی فکر شده است؟
فرض کنید اینها ماموران قلابی بودند؛ چرا نهادهای امنیتی و پلیس تاکنون حتی یک نفر از این افراد را بازداشت نکردهاند؟ با این همه تجهیزات نظیر دوربینهای مداربسته شهری عدم دستگیری این افراد منطقی است؟