اکثر شاکیان این پرونده در فضای مجازی با دکتر قلابی آشنا شده بودند. آنها برای انجام عمل زیبایی مثلا دندان یا زیباییهای دیگر راهی کلینیک این مجرم میشدند. با این حال هیچکدام از آنها موفق به ورود به داخل کلینیک نمیشدند و دکتر قلابی هرکدام را به بهانهای از این کلینیک دور میکرد. بعد از آنهم با وعده ازدواج و سرمایهگذاری در زمینه تجهیزات پزشکی از آنها کلاهبرداری میکرد.
نه از لباسهای مارکدارش خبری است و نه از آن شخصیت بهظاهر متین و باوقارش؛ دستبند در دستانش است، لباس راهراه آبی را به تن کرده و سر به زیر گوشهای ایستاده است. دیگر از آن پرحرفی فریبکارانهاش خبری نیست. آرام و بیصدا شده و جملات شیکوباکلاسش را قورت داده است. درست در مقابل دخترانی ایستاده که آنها را به بهانه ازدواج فریب داده بود.
به گزارش شهروند، همان دخترانی که حالا مرد رویاهایشان یعنی همان آقای دکتر را گوشه راهروی پلیس آگاهی پایتخت دیدهاند و هرچه فریاد میزنند باز هم آتش خشموکینههایشان فروکش نمیکند. هرکدام پول و آرزوهایشان برباد رفته. دکتر قلابی با شگردهای مختلف این دختران را فریب داده و پولهایشان را تلکه کرده است. دکتر کامیار بیش از ۱۰۰ دختر را در تله خود گرفتار کرد و اموالشان را به جیب زد.
متهم را که میبینند، فریاد میزنند و سعی دارند خشم خود را خالی کنند. یکی از آنها با گریه میگوید: «من مادرم سرطان گرفته بود، میدانستی که چقدر حالم بد است. تمام درد دلهایم با تو بود. چرا فریبم دادی. چطور دلت آمد تمام پولهایم را بالا بکشی.»
دختر دیگری میگوید: «حتما همدست هم داشتی. مگر میشود تنهایی این همه دختر را فریب دهی و کسی متوجه نشود.»
شکارچی زنان، اما سکوت میکند. سرش پایین است و حرفی نمیزند. پرونده این متهم جنجالی شهریور امسال با شکایت سه خواهر، پیش روی ماموران پلیس قرار گرفت. یکی از این سه خواهر، همان دختری است که قربانی دکتر قلابی شده است.
او در شکایت خود به ماموران پلیس گفت: «وقتی با دکتر کامیار در فضای مجازی آشنا شدم، او با فریبکاری توانست ۹۰۰ میلیون تومان پول و طلاهای من و دو خواهر دیگرم را بگیرد و متواری شود. او به بهانه ازدواج مرا فریب داد.»
با اعلام این شکایت بود که موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش برای شناسایی این مجرم کلاهبرداری آغاز شد. بررسیها نشان داد که این متهم، زنان و دختران زیادی را با شیوهوشگرد مشابه تلکه کرده و پولهای میلیونی به جیب زده است. این کلاهبردار حرفهای به بهانه ازدواج با دختران ارتباط برقرار میکرد.
او خودش را دکتر معرفی کرده و به بهانه سرمایهگذاری در خرید تجهیزات پزشکی، دختران را تلکه میکرد. مالباختگان اکثرشان اعلام کردند که این دکتر قلابی در هتلهای ۵ ستاره و خانههای اجارهای لوکس با آنها قرار گذاشته و اعتماد آنها را جلب میکرد.
وقتی تحقیقات آغاز شد و ماموران به چهرهنگاری پرداختند، مشخص شد که او از مجرمان سابقهدار است که قبلا نیز به اتهام کلاهبرداری دستگیر و در زندان بوده است. در بررسیهای صورتگرفته مشخص شد که هویت واقعی متهم ۳۷ ساله، محسن است که به اتهام کلاهبرداری چندین بار به زندان افتاده بود.
اکثر شاکیان این پرونده در فضای مجازی با دکتر قلابی آشنا شده بودند. آنها برای انجام عمل زیبایی مثلا دندان یا زیباییهای دیگر راهی کلینیک این مجرم میشدند. با این حال هیچکدام از آنها موفق به ورود به داخل کلینیک نمیشدند و دکتر قلابی هرکدام را به بهانهای از این کلینیک دور میکرد. بعد از آنهم با وعده ازدواج و سرمایهگذاری در زمینه تجهیزات پزشکی از آنها کلاهبرداری میکرد.
بررسیهای بعدی کارآگاهان نشان داد که متهم پس از نزدیک شدن به دختران معمولا ثروتمند، به بهانه ازدواج، آنها را به خانههایی دعوت میکرد. خانههایی که به صورت یکروزه اجاره میکرد. بعد از آن، فیلم و عکس سیاه تهیه کرده و دست به اخاذی از آنها میزد؛ بنابراین بعضی از شکات به خاطر ترس از آبرو از شکایت صرفنظر کرده بودند.
همزمان مشخص شد دکتر قلابی خودش را رئیس یکی از بیمارستانهای مطرح کیش معرفی کرده و به بهانه سرمایهگذاری از پزشکان بیمارستان کلاهبرداری میلیاردی کرده بود.
با این حال ماجرای کلاهبرداریهای دکتر قلابی به تهران و کیش ختم نشد و در تحقیقات مشخص شد دکتر کامیار قلابی بلاگرها در شهرهای مختلف را هم طعمه کلاهبرداریهای خود قرار داده بود. او در شهرستانهای دیگر نیز به بهانه ازدواج و سرمایهگذاری پول به جیب زده بود.
کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران در ادامه دریافتند چند روز قبل دکتر قلابی در یکی از شهرهای شمالی به اتهام کلاهبرداری و جعل کارت شناسایی بازداشت شده است. ماجرا از این قرار بود که این دکتر، کلاهبرداریهای خود را گستردهتر کرده و این بار یک زمین قولنامهای را فروخته بود.
او بعد از قولنامه یک زمین با ودیعه بسیار پایین، آن را برای فروش در فضای مجازی آگهی کرد. فردی برای خرید زمین تماس گرفت و دکتر کامیار به بهانه نیاز به پول، زمین را زیر قیمت بازار فروخت.
او به همین بهانه، ودیعه بسیار بالایی از خریدار گرفت، اما از آنجایی که برای این معامله از کارت شناسایی جعلی استفاده کرده بود، لو رفت و بازداشت شد. وقتی مشخص شد که او در پایتخت دست به کلاهبرداری زده است، به تهران منتقل شد.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت صبح دیروز جزئیات دیگری از این پرونده جنجالی را روایت کرد و گفت: «این پرونده با اعلام شکایت خانم جوان مبنی بر کلاهبرداری پزشکی تشکیل شد. تحقیقات ما نشان داد که این فرد اصلا پزشک نبوده و مدرک ابتدایی دارد. قبلا هم سابقه کلاهبرداری و دستگیری را در پرونده خود داشته است. در تحقیقات ماموران مشخص شد که این فرد در ارومیه، اصفهان، کیش، مشهد و شیراز نیز با این شگرد از زنان کلاهبرداری کرده است.
این فرد پس از انتقال به پایگاه ششم پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفته و در جریان آن به جرم خود مبنی بر سرقت طلا و پول از چندین زن با شگرد جعل عنوان پزشک زیبایی در ۶ استان کشور اعتراف کرد. تاکنون ۲۰ نفر از مالباختگان این پرونده شناسایی شدند و ارزش اموالی که این فرد از مالباختگان کلاهبرداری کرده تا به امروز ۵ میلیارد تومان تخمین زده میشود. در حال حاضر نیز این پرونده ۱۰۰ شاکی دارد که تاکنون ۲۰ نفر از آنها شناسایی شده است.»
یکی از شاکیان صبح دیروز در خصوص ماجرای کلاهبرداری میگوید: «من و دو خواهر دیگرم عکاس و فیلمبردار مجالس هستیم. چند وقت پیش من تصمیم گرفتم که جراحی زیبایی برای دندانهایم انجام دهم. در فضای مجازی به دنبال کلینیک مناسب میگشتم که با دکتر کامیار آشنا شدم. از او خواستم برای انجام این جراحی به کلینیک بروم، او هم قبول کرد. ولی هر بار به بهانه اینکه در ایران نیست و به سفر رفته است، قرارمان را به تعویق میانداخت. ۶ ماه با هم در ارتباط بودیم تا اینکه با خودروی لوکس شاسی بلند به دیدارم آمد و همدیگر را دیدیم.
او گفت که عاشقم شده و میخواهد ازدواج کند. ظاهرش خیلی آراسته بود. عطر گرانقیمت میزد، کتوشلوار گرانقیمت میپوشید. خلاصه تیپش به دکترها میخورد. اطلاعات پزشکیاش هم خیلی بالا بود. یک روز که برای انجام عمل جراحی به کلینیکش رفتم، او جلوتر از من جلوی در آمد و گفت که کاری برایش پیش آمده و باید برود. دکتر کامیار قلابی در نهایت اعتماد مرا جلب کرد. او یک بار به بهانه سرمایهگذاری در خرید تجهیزات پزشکی، ۴۰ میلیون تومان از من پول گرفت. برای جلب اطمینان ۱۰ میلیون تومان به من سود داد. من که این وضعیت را دیدم، در نوبت بعدی پول و طلای خودم و دو خواهر دیگرم جمعا ۹۰۰ میلیون تومان را به او دادم. ولی دیگر جوابم را نداد و حتی به من فحاشی کرد.»
یکی دیگر از شکات نیز در حالیکه اشک میریزد، میگوید: «همان زمانی که با این مرد آشنا شدم، فهمیدم مادرم سرطان گرفته است. خیلی گریه میکردم. جواب تمام آزمایشهای مادرم را به او دادم. او نیز جواب آزمایشها را بلد بود و میدانست. همه را موبهمو به من توضیح داد. من هم به او اعتماد و فکر کردم واقعا دکتر هست. حتی مرا به رستورانهای لوکس میبرد و در آنجا همه او را میشناختند. اما با احساساتم بازی کرد و پولهایم را بالا کشید.»
حالا متهم دستبند بهدست با ظاهری آرام ایستاده و با هیچکدام از شکات حرفی نمیزند. او در گفتگو با خبرنگار از رویاهایش برای دندانپزشک شدن میگوید و ماجرای این کلاهبرداریها را روایت میکند:
چی شد که تصمیم گرفتی از دختران جوان کلاهبرداری کنی؟
شگرد را از فضای مجازی یاد گرفتم. وقتی دیدم یک دکتر قلابی از دختران پول به جیب زده بود، با خودم گفتم من هم میتوانم این کار را انجام دهم.
اطلاعات پزشکی را از کجا یاد گرفتی؟
من همیشه آرزو داشتم دندانپزشک شوم. از بچگی رویای این کار را داشتم. ولی به خاطر شرایط خانوادگیام نتوانستم درس بخوانم. با این حال سایتهای مختلف را مطالعه کردم و اطلاعات پزشکیام را بالا بردم. از طرفی وارد کار خریدوفروش تجهیزات پزشکی شدم و به همین واسطه دوستان پزشک زیادی پیدا کردم.
از این دوستانت برای کلاهبرداری استفاده میکردی؟
مثلا اگر کسی نسخه یا آزمایشی به من میداد، به دوستانم میدادم و آنها برایم میخواندند. من هم از طریق آنها میتوانستم نسخهها و آزمایشها را توضیح بدهم. حتی مشاوره هم میدادم و در این کار از دوستان پزشکم کمک میگرفتم و میگفتم برای یکی از آشناهایم میخواهم توضیح بدهم. او هم کامل برایم توضیح میداد.
با دختران کجا آشنا میشدی؟
بیشتر در فضای مجازی بود، اما گاهی اوقات هم در کلینیکها و بیرون با آنها آشنا میشدم.
با خودروهای لوکس سر قرار میرفتی؟
بله. آنها را یا اجاره میکردم یا مثلا اگر با دختری ارتباط میگرفتم، با خودروی او سر قرار با دختر دیگری میرفتم.
ماجرای آن خانم پزشکی که پول شاکیها به حسابش واریز میشد، چیست؟
من با آن خانم هنگام خرید تجهیزات پزشکی آشنا شدم. او کلینیک داشت. من هم به او کمک کردم تا آنجا را با تجهیزات تکمیل کند. همین باعث شد که به من اعتماد کرده و با او کار کنم. از آنجایی که بهخاطر سابقهدار بودنم، کارتهای عابربانکم مسدود شده بود، از او کارت عابربانک کلینیک را گرفتم. بدون اطلاع از او پولهای کلاهبرداری را به حساب کلینیک واریز کردم و در فرصتی مناسب برداشت میکردم.
از هرکس چقدر پول میگرفتی؟
بستگی به وضعیت مالی دخترها داشت. البته بیشتر آنها پولدار بودند. ولی از دو میلیون تومان شروع میشد و به مبالغ بالاتر میرسید.
با پولهایی که بدست آوردی چکار کردی؟
بخشی از آن را سرمایهگذاری کردم، با بخشی از آن دلار و ملک خریدم.