چین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این مورد با مشکل جدی مواجه هستند. آنها نمیخواهند رسماً از روسیه حمایت کنند و همچنین نمی-خواهند آشکارا از ناتو حمایت کنند، زیرا آنها شرکای اقتصادی مهمی در هر دو طرف دارند. آنها نمیخواهند در سیاست روسیه و اوکراین شرکت کنند، زیرا جانبداری از یک قدرت بر دیگری ممکن است عواقب بلندمدتی برای رشد اقتصادی آنها داشته باشد.
دکتر آرش قربانی سپهر*ٰ؛ نیروهای نظامی روسیه در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ با نقض قوانین بیناللمللی به اوکراین حمله کردند. به نوعی جهان با ترس و وحشت تحولات اوکراین را دنبال میکند و این حمله ستونهای سیستم امنیت و ثبات بینالمللی ما را در هم شکسته است و باعث یک فاجعه انسانی بزرگ شده است و باعث ویرانی اقتصاد جهانی نیز شده است، که اخیراً از آسیب همهگیری بهبود یافته بود. از سوی دیگر امنیت افراد فوراً تحت تأثیر قرار گرفت و بازگرداندن سریع ثبات و صلح آرزوی مشترک همه جهانیان است.
با این حال، از آنجایی که یک پیشرفت دیپلماتیک یا کاهش تنش نظامی قابل توجه در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد، تحریمها احتمالاً پابرجا خواهند ماند و نیز گسترش خواهند یافت. در حالیکه بحران اوکراین تنها تهدید امنیتی نیست که جهان با آن مواجه است، اما به دلیل پیامدهای گسترده آن برای امنیت و اقتصاد جهانی، تأثیر قابل توجهی دارد.
روسیه مطمئن است که اوکراین نباید در مورد مواضع ملی در جنگ اوکراین به ناتو بپیوندد. این به دلیل اعتقاد روسیه است که ایالات متحده و متحدانش از اوکراین برای ایجاد پایگاههای تسلیحاتی و نظامی استفاده خواهند کرد که ممکن است برای حمله به روسیه مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، روسیه مطمئن است که اوکراین نباید اجازه داشته باشد به ناتو بپیوندد تا از حاکمیت، صلح و استقلال خود محافظت کند.
از سوی دیگر، ایالات متحده و متحدانش و همچنین ناتو خواهان پیوستن اوکراین به این ائتلاف هستند. آنها میگویند که، چون اوکراین یک کشور مستقل است، باید اجازه داشته باشد که تصمیمات خود را بگیرد. آنها معتقدند که اجازه دادن به اوکراین برای پیوستن به ناتو عاقلانهترین اقدام است. آنها فکر میکنند اوکراین یک کشور مستقل است که این اختیار را دارد که با کدام سازمانها ارتباط برقرار کند.
به نظر میرسد کشورهای دیگری مانند چین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این مورد با مشکل جدی مواجه هستند. آنها نمیخواهند رسماً از روسیه حمایت کنند و همچنین نمی-خواهند آشکارا از ناتو حمایت کنند، زیرا آنها شرکای اقتصادی مهمی در هر دو طرف دارند. آنها نمیخواهند در سیاست روسیه و اوکراین شرکت کنند، زیرا جانبداری از یک قدرت بر دیگری ممکن است عواقب بلندمدتی برای رشد اقتصادی آنها داشته باشد.
اولاً، روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت است. بنابراین، تهاجم آنها به اوکراین، ایالات متحده و متحدانش را مجبور کرد روسیه را تحریم تجاری کنند. از آنجایی که روسیه قادر به تجارت با اکثر کشورها در سطح جهان نیست، به این معنی است که آنها همچنین قادر به فروش نفت خود به سایر کشورها نیستند. بنابراین، به نظر میرسد کمبود نفت در سطح جهان، ناشی از تحریمهای اعمال شده علیه روسیه است.
دوم، با افزایش قیمت نفت، هزینههای حمل و نقل افزایش مییابد. وقتی قیمت نفت بالا میرود، شرکتهای کشتیرانی قیمتهای خود را افزایش میدهند، زیرا میخواهند سود ببرند. بنابراین، پس از تهاجم روسیه به اوکراین، هزینههای حمل و نقل بهطور قابل توجهی افزایش یافته است و جابجایی کالاها و افراد از مکانی به مکان دیگر را دشوار میکند. علاوه بر این، افزایش هزینههای حمل و نقل تأثیر کلی بر قیمت سایر کالاها در سطح جهانی دارد.
سوم، جنگ باعث افزایش تنش بین ناتو، ایالات متحده و روسیه شد و یک حرکت اشتباه از هر کدام از بازیگران به راحتی میتواند یک جنگ جهانی ایجاد کند
در نهایت این جنگ در قرن حاضر منجر به افزایش قیمت انرژی، قیمت کالاها و قیمت مواد غذایی شد که همگی به افزایش تورم در سراسر جهان در بسیاری از کشورها منجر شد. نتیجه این است که اختلافات ژئوپلیتیکی اثرات سرریز اقتصادی بر سایر کشورها دارد، نه اینکه تأثیرات جداگانهای بر کشور تحریم شده داشته باشد.
درگیری روسیه و اوکراین نشان داده است که اعمال تحریمها علیه یک کشور متخاصم بهترین پاسخ نیست، زیرا تأثیرات سرریزی بر کشورهای غیر درگیر دارد، به ویژه زمانی که کشورهای متخاصم شرکای تجاری کشورهای غیر درگیری هستند. رهبران سیاسی باید تلاش کنند تا از رویاروییهایی مانند تقابل بین اوکراین و روسیه اجتناب کنند و باید از گفتگو به عنوان مکانیزمی برای حل مناقشه استفاده کنند.
*دانش آموخته دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی