هر فردی که در این اعتراضات جان خود را از دست دهد، چه معترض یا نیروی امنیتی؛ زخم و زیانی جبراننشدنی بر پیکره جامعه است. آنها که رویارویی قهری را توصیه میکنند، چه غایت و آیندهای برای جامعه در ذهن دارند؟
اعتماد نوشت: رخدادهای ناگوار این روزها، کام همه را تلخ نموده است و جامعه را به سوی التهاب بیشتر میکشاند.
این پرسش در ذهن هر شهروندی مطرح میشود که جامعه با سلسلهخشونتها به کجا میرود؟ آستانه خشونت کجاست؟ و جامعه از پی این خشونتها با چه فرجامی روبرو خواهد شد؟
بهکارگیری هر رویه و سازوکار اجرایی و امنیتی باید با شناخت زمینهها، ضرورتها، پیوستهای قانونی و پیشبینی پیامدهای احتمالی آن باشد. شوربختانه، گویا در چنین مساله مهمی همانند برخی از سیاستهای اقتصادی، سیاست «آزمون و خطای ناقص» به کار بسته میشود.
معمولا در سازوکار آزمون و خطا پس از آگاهی از پیامدهای ناخوشایند یک سیاست و برنامه، آن سیاست کنار گذاشته یا در آن بازنگری میشود. با این وجود، در جامعه ما سیاستهای آزمون و خطا هم با رویه منحصر به فرد و بدون بازنگری در خطاها و پوشش کاستیها اجرا میشود و اقدامات تبلیغی و توجیهی و... برای مشروع و کارآمد جلوه دادن سازوکارهای نادرست به کار بسته میشود.
از آغاز ناآرامیهای اخیر، افراد دلسوز و دغدغهمند توصیه به گفتگو، رویههای اقناعی و آرامسازی فضای ملتهب جامعه نمودند. دریغ از کمترین توجهی به این توصیههای مشفقانه؟! همانگونه که در یادداشت «گردونه ویرانگر خشم و خشونت»، بیان شد، تاکید بر برخوردهای خشن به دمیدن در تنور خشم عمومی منجر خواهد شد و چرخه باطلی از خشم و خشونت را پدید میآورد.
گویا امروزه با سرعتی زیاد به وضعیت تلخ احتمالی پیشبینیها نزدیک شدهایم و با این وجود برخی افراد از «بهکارگیری سیاست مدارا» گلهمندند و توصیه به برخوردهای قهری میکنند. اگر قرار باشد از این به بعد، به توصیه چنین افرادی برخوردهای قهری به کار گرفته و تشدید شود، جامعه چه وضعیتی پیدا خواهد نمود؟ آیا این میزان خسارات و تلفات کافی نیست تا در رویهها بازنگری شود و جامعه را بیش از این به مدار خودویرانگری سوق نداد؟
هر فردی که در این اعتراضات جان خود را از دست دهد، چه معترض یا نیروی امنیتی؛ زخم و زیانی جبراننشدنی بر پیکره جامعه است. آنها که رویارویی قهری را توصیه میکنند، چه غایت و آیندهای برای جامعه در ذهن دارند؟ همه ایرانیان با هر قومیت، دین و عقیدهای شایسته زندگی آبرومندانه در این سرزمینند و نباید برای توجیه و تاکید بر رویههایی که با کاستی روبرو بودهاند و نتوانستهاند رفاه، سعادت و همبستگی ملی در پی داشته باشند، از خشونت بهره جست. شاید اندازه و آستانه خشونت در دست کاربران آن باشد، ولی فرجام و پیامدهای خشونت خارج از کنترل آنها است. به فرجام خشونت بیندیشید تا ایرانزمین و مردم آن آسیب نبینند.