روحانیت باید فاصله خود با مردم را کم کند و از مطرح کردن سخنانی که حساسیتزا است و به سبک زندگی مردم برمیگردد و غیرکارشناسی است، پرهیز کنند؛ خصوصا حرفهایی که خودشان در زندگی شخصیشان اصلا آنها را اجرا نمیکنند. اگر روحانیت در مسیر خودشان باشند و حریمشان را هم حفظ کنند و بدانند که دور شدن از یکسری از مسائل، عقبنشینی و شکست تلقی نمیشود.
رویداد۲۴ نوشت: فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به سخنان علمالهدی در مشهد میگوید: بلندگوهایی در برخی از مناطق مانند خراسان وجود دارد که باید خاموش شود، زیرا حساسیتزا هستند؛ مخصوصا اینکه هر هفته رسانههای بیگانه منتظرند تا این سخنان را بولد کنند.
غلامعلی رجایی فعال و کارشناس مسائل سیاسی در تحلیل شرایط کنونی کشور و جایگاه روحانیت در این شرایط به رویداد۲۴ میگوید: در جریان اعتراضات، رگهای از اغتشاشات و تندروی وجود دارد، مثلا غالب روحانیونی که عمامه را از سر آنها میاندازند، افراد غیرحکومتی هستند و همانند همه شهروندان، باید احترام آنها حفظ شود و ناکارآمدی حکومتی را نباید به پای آنها نوشت و این تحلیل درستی نیست، چرا که یک طیف متنوع روحانیت را داریم و در همه زمینهها، روحانیونی داریم که دارای مراتب علمی بالایی هستند. البته همه معترضین با جامعه روحانیت مشکل ندارند و بخشی از آن فضاسازی است.
رجایی میگوید: ما روحانیون زیادی داریم که همراه با مردم هستند و در طول این چهار دهه خدمات زیادی ارائه کردهاند و خودشان را اثبات کردهاند، به همین دلیل روحانیت باید پیش از هر چیزی، مراقب دامنه حضورش در جامعه باشد و به نظرم کمتر متوجه این موضوع است. به عنوان مثال این سوال مطرح است که اکنون مساجد غیرفعال زیادی در کشور داریم، اما چرا روحانیون با این کثرت عددی که دارند، نتوانستهاند مساجد را پر و فعال کنند؟ یا چرا نتوانستهاند سطح معارف و تربیت دینی مردم را افزایش دهند؟ خب نشان میدهد که در طول این چهار دهه روحانیون از جایگاه خود دور شدند و جذبه اجرا و مدیریت برایشان بیشتر شد و وارد این عرصه شدند.
این فعال سیاسی ادامه داد: این ریسک خطرناکی برای روحانیت بود، چرا که اگر روحانیون نتوانند در کار خود موثر باشند، ایراداتی که ایجاد میشود، متوجه نهاد دین میشود نه نهاد مذهبی! همین موضوع حتی باعث ایجاد تنفر شده و باعث میشود برخی از مردم وقتی ناکارآمدی حکومت دینی را میبینند، به اصل دین هم شک کنند. روحانیت قبل از همه باید فکری برای این موضوع میکرد که متاسفانه کاری انجام نداد و دیر شد.
رجایی میگوید: روحانیت باید در عرصههایی دیده میشد و صحبت میکرد که انجام نداد؛ به طور مثال در موضوع گشت ارشاد، از جامعه روحانیت باید صدای به درد بخوری درمیآمد که در نیامد. روحانیت باید در زمان درست مواضع درستی نسبت به مسائلی که در جامعه رخ میدهد، بگیرند تا مردم هم متوجه شوند که آنها هر اتفاقی در جامعه را تایید نمیکنند.
او ادامه داد: بلندگوهایی که در برخی از مناطق مانند خراسان وجود دارد که باید خاموش شود، زیرا حساسیتزا هستند و برای جایگاه روحانیت مناسب نیستند؛ مخصوصا اینکه هر هفته هم رسانههای بیگانه منتظرند تا این سخنان را بولد کنند، که این به ضرر جامعه است. تصمیمگیران باید به این افراد اخطار دهند و آنها را ساکت کنند.
رجایی میگوید: اکنون به جای یک نورافکن، دهها نورافکن بر زندگی و روابط و سخنان این افراد، تابیده میشود و این افراد باید بدانند که در شرایط فعلی، اعمال و رفتارهایشان برای مردم بسیار برجستهتر از شرایط عادی است. چرا که اگر قبلا اعتراضها صرفا میان چند نفر بود، اکنون به بخش زیادی از جامعه رسیده و شاهد رفتارهایی مانند عمامهپرانی، آتش زدن حوزه علمیه و ... نیز هستیم. روحانیون باید نچشیدن طعم کارهای اجرایی و قدرت را تحمل کنند.
او ادامه داد: روحانیت باید فاصله خود با مردم را کم کند و از مطرح کردن سخنانی که حساسیتزا است و به سبک زندگی مردم برمیگردد و غیرکارشناسی است، پرهیز کنند؛ خصوصا حرفهایی که خودشان در زندگی شخصیشان اصلا آنها را اجرا نمیکنند. اگر روحانیت در مسیر خودشان باشند و حریمشان را هم حفظ کنند و بدانند که دور شدن از یکسری از مسائل، عقبنشینی و شکست تلقی نمیشود.