داستان این قصر شوم آنقدر سینهبهسینه میان مردم نقل شد که قصر نونوار محمدشاه پس از مرگ او خالی ماند. آن قصر زیبا که در میان درختان قدبرافراشته اطرافش مثل نگین میدرخشید، چنان به حال خود رها شد که مثل همه بناهای متروکه بهتدریج رو به ویرانی رفت.
در امتداد خیابان ولیعصر(عج)، کمی بالاتر از چهارراه پارک وی، به محله محمودیه میرسیم؛ محلهای با خیابانهای سرسبز و البته مملو از آپارتمانها و برجهای رنگبهرنگ. محله محمودیه اما بر خلاف دیگر محلههای شمال شهر، قدمت چندانی ندارد و در نقشههای پیش از احمدشاه قاجار هیچ نشانی از آن دیده میشود.
چرا مردم به قصر محمدشاه قصر شوم میگفتند؟
با وجود این، اگر در تاریخچه این محله جستوجو کنیم، به ماجرای جالب قصری میرسیم که در اراضی جنوبی محمودیه امروزی ساخته شد و در همان روزگار به عنوان قصری شوم و نحس میان ساکنان این محدوده معروف شد. «علیرضا زمانی»، تهرانشناس، میگوید: «اراضی محلههای محمودیه و زعفرانیه در دوران فتحعلیشاه قاجار در تملک خاندان معیرالممالک بود. در محدوده جنوبی این اراضی که امروز در محدوده محله محمودیه قرار دارد، قصری ساخته شد که میان اهالی آبادیهای اطراف به قصری شوم و نحس معروف شد.»
اما داستان این قصر شوم چه بود؟ ماجرا از این قرار بود که «حاجی میرزا آقاسی»، صدراعظم محمدشاه قاجار، تصمیم گرفت برای این شاه قجری کاخی ییلاقی بسازد. او برای ساخت این کاخ، سراغ اراضی محدوده محمودیه رفت که منطقهای بسیار خوش آبوهوا بود. با تایید محمدشاه، کار ساخت این قصر آغاز شد. اما هنوز ساخت قصر به پایان نرسیده بود که اتفاقی تلخ برای محمدشاه رخ داد و قصر نونوار او میان مردم به قصر شوم معروف شد. زمانی ادامه میدهد: «در مراحل پایانی ساخت قصر، محمدشاه تصمیم به سکونت در این قصر گرفت. اما در روزهای نخست ورود محمدشاه به قصر، بیماری نقرس به جان او افتاد و شاه قاجار در اثر ابتلا به همین بیماری جانش را از دست داد. پس از مرگ محمدشاه، میان مردم چنین معروف شد که از نحسی این قصر بود که شاه قاجار بیمار شد و جان باخت.»
داستان این قصر شوم آنقدر سینهبهسینه میان مردم نقل شد که قصر نونوار محمدشاه پس از مرگ او خالی ماند. آن قصر زیبا که در میان درختان قدبرافراشته اطرافش مثل نگین میدرخشید، چنان به حال خود رها شد که مثل همه بناهای متروکه بهتدریج رو به ویرانی رفت. ماجرا اما به همینجا ختم نشد. قصه این قصر شوم چنان در باور مردم رسوخ کرده بود که پس از مرگ محمدشاه، اراضی این محدوده و قصر متروکه آن به فروش رسید. صاحب جدید این اراضی اما برای از بین بردن پیشینه تاریک این قصر و پاک کردن لقبی که میان عامه مردم برایش انتخاب شده بود، چارهای جز ساخت عمارتی جدید در دل آن اراضی نداشت. زمانی میگوید: «محمدرحیم خان علاءالدوله، وزیر دربار ناصرالدین شاه، اراضی و قصر شوم داخل آن را خرید. پس از او این اراضی به پسرش «محمود علاء میر»، معروف به احتشامالسلطنه، رسید و او بود که برای پاک کردن پیشینه این قصر دست به ساخت عمارتی جدید در این اراضی زد. اینجا بود که قصر محمودیه جای قصر محمدیه را گرفت و اراضی این محدوده هم میان مردم به محمودیه معروف شد.»
اگرچه امروز از بنای قصر محمدیه نشانی در محله محمودیه وجود ندارد، اما برای جستوجو درباره آخرین نشانیهای این قصر باید به گشت و گذار در محله زعفرانیه بپردازیم. اکنون بخشی از محله زعفرانیه میان اهالی قدیمی این محله به «محمدیه» معروف است. زمانی میگوید: «امروز اگر به نام محلههای شمال تهران روی نقشه نگاه کنیم، هیچ نشانی از نام محمدیه وجود ندارد. اما جالب اینجاست که ساکنان محدوده جنوبی محله زعفرانیه بخشهایی از این محله را با نام محمدیه میشناسند؛ پهنهای که از شرق و غرب به خیابان اعجازی و رودخانه ولنجک محدود شده و از شمال و جنوب به خیابانهای اکبری و مقدس اردبیلی میرسد، میان اهالی جنوب محله زعفرانیه به محله محمدیه معروف است. نامی که به نوعی به زمینهای جنوب محله زعفرانیه و ماجراهای قصر محمدیه اشاره دارد و کمتر کسی از ساکنان جدید این محله میداند که این این نام از کجا آمده است.»
منبع: همشهری