احمد زیدآبادی، فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: فارغ از هر نوع نگاه سیاسی، خواندن و شنیدنِ تضرعِ جانسوز والدین زندانیانِ جوانی که فرزندان آنها را به اتهام «محاربه» به مرگ محکوم کردهاند، دل سنگ را میشکافد.
در طرفِ حکمدهنده که رحم و رأفتی دیده نمیشود. در آن سوی آبها، اما کسانی که جوانان بیگناه این سرزمین را به «دفاع مشروع از خود» فرا خواندند، آیا نمیدانستند که در این کشور حتی پراندن سنگی را هم «محاربه» تعریف کردهاند و برایش حکم مرگ در نظر گرفتهاند؟
حالا آنها از این محکومان به اعدام و خانوادههای بیپناه آنان چگونه میخواهند حمایت کنند؟ در این مواقع، هیچکس مسئولیت پیامد حرفها و توصیههای خود را به عهده نمیگیرد. معمولاً محرومترین خانوادهها قربانی چنین حوادثی میشوند، مانند آن پدر دستفروشی که برای نجات فرزندش پشت درِ بستۀ دادسراها و دیوارهای بلندِ زندان، درمانده شده و راه به جایی نمیبرد و روزها بیهدف در کوچه و خیابان سرگردان است.
یا آن پدرِ دردمندی که التماس میکند تنها پسرش را به بالای دار نکشند، چون تمام اعضای خانواده به مرز خودکشی رسیدهاند…
این سرزمین مرزپرگهر لقب گرفته، اما گویا نفرین شده است!