رئیسی وقتی کار را از دولت قبلی تحویل گرفت، قیمت دلار حوالی ۲۵ هزار تومان بود و الان یعنی همین الان که این یادداشت نوشته شده است و زمانی که شما آن را میخوانید نمیدانم، ۳۸ هزار تومان قیمت دارد یا خیر! در همین مدت دلار ۱۳ هزار تومان گرانتر شده است. دلیل این گرانی چیست؟
عصر ایران نوشت: رئیس جمهور رئیسی در این مدت، مدام دستور داده است، اما این دستورها هیچ گرهای را از مشکلات اقتصادی کشور باز نکرده است و سفره مردم هر روز کوچکتر از دیروز میشود.
رئیسی در سال ۹۷ زمانی که رئیس قوه قضا بود و حسن روحانی رئیس جمهور، در نشستی به کنایه گفت: «خدا رحم کرد من رئیسجمهور نشدم که دلار ۵ هزار تومان شود!»
کنایه او به انتخابات سال ۹۶ بر میگشت که حامیان حسن روحانی میگفتند با پیروزی رئیسی، دلار سه هزار تومانی به ۵ هزار تومان خواهد رسید.
آن روزها هنوز ترامپ از برجام بیرون نیامده بود و همه به معجزه توافق هستهای ایمان داشتند و منتظر اقتصاد با ثبات و زنده بودند. خروج آمریکا از برجام، تمام این برنامهها را برهم زد و آرامش ۴ سالهای که به واسطه مذاکرات و توافق هستهای حاصل شده بود، تبدیل به طوفان عجیب و غریبی شد که اقتصاد ایران را زیر و رو کرد.
طوفانی که هرچه امید کاشته شده بود را برباد داد و کار به جایی رسید که نامزد شکست خورده در سال ۹۶، در انتخابات بعدی رئیس جمهور شد.
اما ناظران سیاسی و اقتصادی به درستی تحلیل کرده بودند که اگر رئیسی در همان سال ۹۶ رئیس جمهور میشد، شاهد افزایش قیمت دلار خواهیم بود. همین روزها که یک سال و اندی از عمر دولت رئیسی میگذرد شاهد رسیدن دلار به ۳۸ هزار تومان هستیم.
رئیسی وقتی کار را از دولت قبلی تحویل گرفت، قیمت دلار حوالی ۲۵ هزار تومان بود و الان یعنی همین الان که این یادداشت نوشته شده است و زمانی که شما آن را میخوانید نمیدانم، ۳۸ هزار تومان قیمت دارد یا خیر!
در همین مدت دلار ۱۳ هزار تومان گرانتر شده است. دلیل این گرانی چیست؟ به جز سیاستهای دولت رئیسی در عرصه بینالملل و مسائل داخلی؟ گرانی که قارچ پس از باران نیست، ناگهانی از دل زمین بیرون بزند، بلکه سیاستهای مسئولین گرانی را به مردم تحمیل میکند.
شرایط فعلی کشور نشان میدهد که نظر مردم در سال ۹۶ درست بوده و رای به روحانی در آن انتخابات بیحکمت نبوده است. اگر برجام به کما نمیرفت شاید داستان ایران به گونهای دیگر نوشته میشد. البته از این اگرها زیاد است مثل، اگر میر حسین موسوی در سال ۸۴ میآمد و ایران شاهد ظهور احمدی نژاد نبود.
رئیس جمهور رئیسی در این مدت، مدام دستور داده است، اما این دستورها هیچ گرهای را از مشکلات اقتصادی کشور باز نکرده است و سفره مردم هر روز کوچکتر از دیروز میشود.
نکته غمانگیز ماجرا هم این است که متاسفانه با این قطاری که ما میبینم، هیچ امیدی هم به آینده نیست. شاید اگر دلخوش به سرمای اروپا نبودیم و در همان روزها که توافق از رگ گردن به ما نزدیکتر بود، گوش به خیالپردازی برخی نمیدادیم، حالا شرایط دولت رئیسی و مردم متفاوت از آنچه امروز هست، بود.
بله، آقای رئیسی خوب شد شما در آن زمان رئیس جمهور نشدید وای کاش در این برهه زمانی هم رئیس جمهور نمیشدید!