سالها پیش در محلهها جویهای آبی بود که از میان محله میگذشت؛ گاهی این جویها برای اهالی مایه دردسر بودند. نمونهاش در حاشیه محله «هزاردستگاه» جریان داشت و چنان بوی نامطبوعی میداد که اهالی منطقه۱۶ به کنایه آن را «گلابدره» مینامیدند. اما اوضاع به همین منوال نگذشت. مدیریت شهری در آن سالهای دور دست به کار شد و ضمن زیرسازی، سطح آن را پوشاند و آسفالت کرد. اینگونه بود که در چشمبههمزدنی گلابدره به زیر زمین رفت، اما نامش روی محله ماند و جایش را به خودروها و تریلیهایی داد که آن حوالی را برای توقف و بارگیری مناسب میدیدند.
اگرچه مدتهاست این راسته را به نام شهید «بهرام امامی» مزین کردهاند، اما هنوز موسفیدها همان «گلابدره» صدایش میکنند و آنقدر از آن روزها خاطره دارند که میشود بر اساسش یک کتاب نوشت.
به گزارش همشهری، سالها پیش در محلهها جویهای آبی بود که از میان محله میگذشت؛ گاهی این جویها برای اهالی مایه دردسر بودند. نمونهاش در حاشیه محله «هزاردستگاه» جریان داشت و چنان بوی نامطبوعی میداد که اهالی منطقه۱۶ به کنایه آن را «گلابدره» مینامیدند.
اما اوضاع به همین منوال نگذشت. مدیریت شهری در آن سالهای دور دست به کار شد و ضمن زیرسازی، سطح آن را پوشاند و آسفالت کرد. اینگونه بود که در چشمبههمزدنی گلابدره به زیر زمین رفت، اما نامش روی محله ماند و جایش را به خودروها و تریلیهایی داد که آن حوالی را برای توقف و بارگیری مناسب میدیدند.
حالا ساکنان خیابان شهید امامی حرفهای دیگری هم برای گفتن دارند؛ حرفهایی که شاید شیرینی شنیدن خاطرات گذشته را نداشته باشند، اما به هر حال باید به آنها گوش سپرد. این کمترین توقعی است که گلابدرهایها از ما دارند.
گلابدره را باید محله نصفهنیمهای دانست که میتوان جغرافیای آن را در چند کوچه و یک خیابان جمعوجور کرد؛ کوچههایی کوتاه، باریک، بنبست و خیابانی که یک سوی آن در تصرف دیوار رنگورورفته اداره آب و فاضلاب است.
به این ترتیب، هیچ چشماندازی در افق به این کوچکی به چشم نمیآید. جوانی از اهالی گلابدره چنان دل پری از این اوضاع دارد که حتی فراموش میکند خودش را معرفی کند، اما حرفهایش خواندنی به نظر میرسد: «هزار و یک طرح و برنامه جذاب میتوان برای این دیوارهای کسالتبار در نظر گرفت تا ببینید که چگونه گلابدره از اینرو به آنرو میشود.»
راحتترین و دمدستیترین راهکاری که به ذهن او میرسد، نقاشی دیوارهاست. البته نه هر نقشی و نه هر طرحی، کاری زیبا و درعینحال آرامبخش که به قول او کارشناسی شده باشد. هممحلهای ما که کوتاه نمیآید و انگار سر این قضیه با کسی تعارف ندارد، ادامه میدهد: «فکر نمیکنم خرج چندانی داشته باشد. اصلا بهفرض هم که داشته باشد، بالاخره اداره آب و فاضلاب که انبارش سالهاست پشت این دیوارها خوابیده، به گونهای باید دین خود را به این مردم ادا کند دیگر! تریلیهایشان کم آزارمان ندادهاند؛ شاید این کمترین کار باشد که آنها با نظارت شهرداری میتوانند برایمان انجام دهند.»
او که به چهرهاش نمیآید بیشتر از ٣٠ سال داشته باشد، اعتراضش را میکند، شال گردنش را تا زیر چشمانش بالا میکشد، راه خود را میگیرد و دست آخر در انتهای کوچه باریکی دور میشود.
تنها دیوارهای اداره آب و فاضلاب نیستند که دغدغه ساکنان گلابدره شدهاند. این محدوده در محاصره صنایع مزاحم دیگری هم قرار دارد و تا دلتان بخواهد، از آنها مزاحمت میبیند. از بزرگراه بعثت که وارد این خیابان میشوید، روبهرویتان کارخانه شیشهسازی را میبینید و دودکشهای بلندی که یک لحظه از کار نمیافتند. اینگونه که آقا جمشید میگوید، دود سیاه و گاهی سفیدشان سالهاست روی پرده و لوازم منزل اهالی مینشیند؛ ریهها که جای خودشان را دارند.
این هممحلهای که از قرار معلوم پیگیر ماجرا بوده، ادامه میدهد: «ظاهرا در شورآباد به صاحبان کارخانه زمین دیگری پیشنهاد داده بودند، اما صاحبانش باروبندیلشان را نبستهاند و به دلیل راحتی رفتوآمد و بارگیری، تمایلی برای رفتن از خود نشان نمیدهند.»
او که جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی است، به اخطارهای سازمان محیطزیست به این کارخانه اشاره میکند و بهعنوان شاهد میگوید: «باور کنید زمانی که کورهها روشن میشوند تا ارتفاع چند متری حرارت دارند. بارها صحنه غمانگیز مرگ پرندههایی را که در ارتفاع کمپرواز میکنند و متاسفانه به دلیل حرارت دودکشها آتش میگیرند و داخل کورهها میافتند به چشم دیدهام.»
جباری همچنین به گردوخاک ناشی از سیلوی گندم هم اشاره میکند و میگوید: «درست است که ابتدا این مراکز بودهاند و بعدها مردم آمده و در کنارشان خانه ساختهاند، اما با گسترش دامنه شهر به این محدوده و رشد جمعیت، این مراکز صنعتی و زیانبار باید به جای دیگری منتقل شوند. بالاخره شهر جای زندگی است، نه ابتلا به بیماری.»
البته همسایگی با سیلو منحصر به گردوخاک خوردن نیست؛ اینگونه که اهالی کشف کردهاند، ارتباط مستقیمی با ازیاد جمعیت موشها در گلابدره دارد! شاید این قضیه برای شما هم باعث تعجب باشد، اما اکرمخانم، بهآسانی آن را به اثبات میرساند: «پشت خانه ما چند نانوایی دائما در حال پختوپزند و متاسفانه خمیر و نان خشک زائدشان را داخل محوطه میریزند. این کار آنها باعث رشد و پرورش موشهایی شده که برای جولان دادن به خانههای مردم هم رحم نمیکنند.»
او خاطرات غریبی هم از برخورد با این جانوران موذی در خانهشان دارد؛ خاطراتی مشمئزکننده. برای همین از بازگوییشان منصرف میشویم.
البته اکرمخانم تنها بانوی هممحلهای نیست که از موشها گلایه دارد. ساراخانم هم روایتی را برایمان عنوان میکند که گرچه کمی در آن اغراق ددیده میشود، اما پرده از واقعیتی برمیدارد که گلابدرهایها با آن دستوپنجه نرم میکنند: «اگر در حیاط خانه را باز بگذاریم، خیلی زود موشهای نروژی وارد خانه میشوند. دلیلش هم جویهای خیابان است. همه لولههای آب منازل به این دلیل که هنوز به سیستم فاضلاب شهری وصل نشده به داخل این جوی میریزد.»
نبود خط اتوبوسرانی از نازیآباد به گلابدره مشکل دیگری است که صابریان به آن میپردازد: «برای خریدن یک کیلو قرمه سبزی باید به نازیآباد برویم. خریدهای دیگرمان که جای خود دارد. بااینحال، برای برگشت اتوبوس نیست تا بانوان محله با خیال راحت به خیابان امامی برگردند.» او همچنین از فرصت استفاده میکند و با اشاره به رفتوآمد خودروها و نبود حریم پیادهرو در خیابان امامی از مسئولان شهرداری میخواهد به فکر نصب سرعتگیر در این حوالی باشند.
مشکلات اهالی گلابدره یکی-دو تا نیست که بتوان در گفتوگویی کوتاه با شهردار ناحیه ٢ منطقه ١٦ به همه آنها پرداخت. با این حال، «حسن حسینزاده» تلاش کرد تا آنجا که ممکن است به سوالات ما پاسخ دهد.
او درباره معضل فاضلاب منازل مسکونی در خیابان امامی میگوید: «بیشتر لولههای آب خانهها به کانال قدیمی نهر گلابدره سرازیر میشوند. برای اتصال آنها به سیستم فاضلاب شهری باید شهروندان به اداره آب و فاضلاب منطقه مراجعه و درخواست خود را مطرح کنند.»
باید اطمینان داشت و به انتظار نشست تا با وصل انشعاب فاضلاب منازل، جویهای گلابدره جمعآوری و تبدیل به کانیو شوند. این همان اتفاقی بوده که در یک سال اخیر در بیشتر محلهها افتاده و میتوان امیدوار بود که همچون آنها، نسل موشهای نروژی در گلابدره نیز منقرض شود. شهردار ناحیه ٢ منطقه ١٦ همچنین برای نصب سرعتگیر قول داد موضوع را با کارشناسان معاونت حمل و نقل و ترافیک در میان بگذارد تا آنها با بررسی بیشتر دربارهاش تصمیم بگیرند.
حسینزاده در ادامه به برخی از اقدامات حوزه خدمات شهری اشاره میکند و میگوید: «نظافت و رفت و روب معابر، تخلیه و شستوشوی مخازن مکانیزه زباله به طور منظم انجام میشود. همچنین در این مدت در چند نوبت دیوار اداره آب و فاضلاب رنگ شده، اما برخی با تخریب آن باعث آسیب به رنگآمیزی شده بودند که در اسرع وقت مرمت و بازسازی شده است.»
او درباره مشکلات کارخانه شیشهسازی و همچنین پیشنهاد راهاندازی خط اتوبوسرانی توضیح میدهد: «طبق قانون شهرداریها، اگر مشکلی در زمینه مشاغل و صنایع در محدوده بافت مسکونی وجود داشته باشد و شهروندان اعلام کنند، شهرداری با آن واحد برخورد قانونی میکند؛ یعنی در طول سال گذشته چنین مسئلهای مطرح نشده است. همچنین، اگر شهروندان درباره ایجاد خط اتوبوسرانی جدید در محله گلابدره پیشنهادی دارند، میتوانند آن را با حوزه حمل و نقل و ترافیک منطقه ١٦ مطرح کنند.»