زمینشناسان میگویند، فرونشستها هر سال شرایط بدتری پیدا میکنند و خشکسالی و کمآبی هم یکی از مهمترین دلایل آن است، اما انگار مسئولان این مخاطره وحشتناکی که میتواند ایران را ببلعد جدی نگرفتهاند. فرونشست، نشست سطح زمین است که به علتهای متفاوتی در مقیاس بزرگ روی میدهد. علل اصلی این رخداد میتواند تغییرات تراز آبهای زیرزمینی، حرکات تکتونیکی، خروج گدازه، عملیات انسانی همانند معدنکاری یا برداشت نفت باشد.
دو استان تهران و اصفهان رکورددار گستردگی فرونشست زمین شدهاند. از طرف دیگر خبر میرسد که استان فارس رکورد نرخ یا همان اندازه فرونشستها را در جهان شکسته است.
به گزارش هم میهن، زمینشناسان میگویند، فرونشستها هر سال شرایط بدتری پیدا میکنند و خشکسالی و کمآبی هم یکی از مهمترین دلایل آن است، اما انگار مسئولان این مخاطره وحشتناکی که میتواند ایران را ببلعد جدی نگرفتهاند. فرونشست، نشست سطح زمین است که به علتهای متفاوتی در مقیاس بزرگ روی میدهد. علل اصلی این رخداد میتواند تغییرات تراز آبهای زیرزمینی، حرکات تکتونیکی، خروج گدازه، عملیات انسانی همانند معدنکاری یا برداشت نفت باشد.
شاید کمتر کسی حادثه انفجار زیرزمینی گاز در شهران را از خاطر برده باشد. این سانحه به دلیل حفرههای زیرزمینی رخ داد. حفرههایی که برخی از کارشناسان آن را پیشزمینه فرونشستها میدانند. چندسال پیش که محمدباقر قالیباف، شهردار تهران بود، یک دستگاه اسکن و پایش از ژاپن اجاره شد تا این حفرههای زیرزمینی مشخص و ساماندهی شوند.
اما در اواخر دوره چهارم مدیریت شهری و شهرداری قالیباف مدت اجاره این دستگاه تمام شد و دیگر تمدید نشد. حالا عباس شعبانی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران در گفتگو با خبرنگار هممیهن از اجاره دوباره این دستگاه خبر داده و میگوید: «شهرداری تهران دستگاه اسکن دستی دارد. اما نیازی نیست که تمام شهر تهران را پایش کرد. حفرههای زیرزمینی در مناطقی رخ میدهند که قناتهای قدیمی وجود داشته یا عملیاتی عمرانی صورت گرفته باشد. در سیستم شهرداری مشخصات نقشه قنوات موجود است.»
او میگوید، در بودجه ۱۴۰۲ این موضوع را پیشبینی کردیم که یا یک دستگاه اسکن خریداری یا اجازه کنیم و نقاطی که احتمال خطر میدهیم را اسکن و پایش کنیم: «قطعا ایران این دستگاه را ندارد و با استعلام این دستگاه را از دیگر کشورها وارد خواهیم کرد. یکی دو شرکت دانشبنیان چینی هم کیفیت دستگاه اسکن سطح خود را ارائه کردهاند، اما به نتیجه نرسیدهایم.»
براساس مطالعات انجامشده توسط مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، ۱۲۰ شهر ایران و جمعیتی نزدیک به ۲۶ میلیون نفر درگیر پدیده فرونشست زمین خواهند شد. این پدیده در بسیاری از مناطق و دشتهای کشور به مرحله بحرانی رسیده است، بهصورتیکه پدیده فرونشست بهجز استان گیلان تمام مناطق کشور را درگیر کرده است.
از سوی دیگر براساس پژوهشهای صورتگرفته عمق این پدیده از دشتهای کشور گذشته و در استانهای تهران، اصفهان، فارس و خوزستان به مناطق مسکونی نیز خسارات جدی وارد کرده است.
ایندرحالیست که عوامل طبیعی و انسانساز از جمله استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، تغییر اقلیم، گرمایش جهانی، استخراج غیراصولی از معادن، حفر چاههای غیرمجاز، حفر تونلهای مترو و قطار شهری، حرکت آرام زمین و خروج گدازه به بحرانیتر شدن شرایط فرونشست در کشور دامن میزنند و در این میان استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی بیشترین نقش را در افزایش نرخ فرونشست دارد.
علی جاویدانه، رئیس سازمان نقشهبرداری کشور درباره فرونشستها میگوید: «براساس نقشهبرداری انجامشده طی سال گذشته بیش از ۲۴۰ پهنه کشور دچار فرونشست زمین شده است.»
رضا شهبازی، مدیرکل دفتر مخاطرات مهندسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در گفتگو با خبرنگار هممیهن درباره فرونشستهای کشور میگوید، پس از تحقیق درباره ۶۰۹ دشت کشور مشخص شد فرونشست ۴۰۹ دشت در وضعیت بحرانی قرار دارد: «دستکم دوسوم دشتهای کشور دچار فرونشست هستند. ۱۳۳ دشت وضعیت خطرناکتر و ۳۰ دشت در شرایط بسیار پرخطر و بهشدت بحرانی هستند. اگر بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی کشور به همین صورت پیش برود و شرایط جوی نیز تغییر نکند، بقیه دشتهای دیگر که ذخیره آب شیرین دارند نیز با این مشکل مواجه خواهند شد.»
او درباره پایتخت نیز میافزاید، طبق مطالعات انجامشده سطح درگیری جنوب غرب تهران با پدیده فرونشست طی یکدهه گذشته تقرییا ۲ تا ۳ برابر و نرخ فرونشست کمتر شده است: «فرونشست یک پدیده عمومی است و همه در معرض آن هستیم؛ گاهی مستقیم و گاهی غیرمستقیم.»
او تاکید میکند، بیش از دو دهه گذشته درباره خطرات فرونشستهای زمین هشدارهای بسیاری داده شده است: «متاسفانه به این هشدارهای بسیار حساس و مهم کمتر توجه میشود. پدیده فرونشست در ایران نیز سابقه طولانی دارد. فرونشستها در ایران از دهه ۴۰ و با گسترش چاههای عمیق و پمپاژهای این پدیده شروع شده است. در دو دهه گذشته با فشار بیشتر بر منابع آبهای زیرزمینی که با یک دوره نسبتا بلندمدت خشکسالی همراه شده بر شدت آن افزوده است. کلانشهرهای تهران، اصفهان، کرج، مشهد و دشتهایی مانند مرودشت در فارس و رفسنجان در استان کرمان با فرونشست دست به گریبانند. فرونشست گسترده در دشتهایی مانند رفسنجان استان کرمان، فسا در استان فارس و مهیار اصفهان، نیشابور خراسان و جنوب تهران، کبودرآهنگ اولین بار به صورت گسترده خود را نشان داد. اصفهان، تهران و کرمان به اندازه یک سد کرج در سال مخازن آبهای زیرزمینی خود را از دست میدهند که این مورد بیانگر شدت تخریب منابع آب زیرزمینی در کشور است. علاوه بر موضوع افت آب زیرزمینی تخریبی که فرونشست در زیرزمین و در اثر فشردگی لایحههای مخزن آبخوان ایجاد میکند، در اصفهان به اندازه حجم مخزن سد امیرکبیر آب از دست میرود. علاوه بر آن تاثیرات فرونشست روی سازههای مستقر در مناطق متاثر از آن میباشد. از آنجا که در زیرزمین اتفاق میافتد و بهطور مستقیم قابل رویت نیست و از روی آثار قابل سنجش است، از آن بهعنوان پیچیدهترین و مرموزترین مخاطره زمینشناختی یاد میشود.»
مدیرکل مخاطرات سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور به شرایط بد فرونشستها در اصفهان اشاره کرده و میگوید، وضعیت اصفهان حتی از تهران هم بدتر است: «وقتی از اصفهان و تهران نام میبریم، به معنای آن نیست که سایر دشتهای کشور با خطر فرونشست روبهرو نیستند. اصفهان نخستین کلانشهری است که در آن فرونشست به شهر نفوذ پیدا کرده است. متاسفانه در کشور دشتی وجود ندارد که از مخاطرات فرونشست دور مانده باشد، حتی استانهای شمالی هم درگیر این پدیده شدهاند.»
ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران از بدتر شدن شرایط تهران نسبت به پنج شش سال پیش خبر داده و میگوید، خوشبختانه در این دوره کمیسیون عمران و حمل و نقل جلسات بسیاری درباره فرونشستها و حفرههای زیرزمینی برگزار کرده است: «این جلسات به جمعبندیهای خوبی رسیدهاند. البته فرونشستها و حفرههای زیرزمینی معضلاتی فرادستگاهی است و چند سازمان و دستگاه در آن دخیل هستند. اما شهرداری بیش از سایر سازمانها با این موضوع درگیر است، درحالیکه علت اصلی بهوجود آمدن این حفرهها و فرونشستها، فقط پروژههای عمرانی شهرداری نیست. یکی از دلایل عمده این فرونشستها کاهش آبهای زیرزمینی است که متاسفانه در استان تهران و اصفهان تعداد فرونشستها بسیار زیاد است. به اعتقاد من در دورهای که حفرههای تهران پایش میشد، شرایط پایتخت اینطور بحرانی نبود. برای من سوال است که چرا پایشها دوباره از سر گرفته نمیشود.»
او با بیان اینکه اجاره دستگاه اسکن سنگین است، تاکید میکند که در زمان آقای قالیباف این دستگاه اجاره شد: «خرید این دستگاه هزینه بسیار بالایی دارد، اما با توجه به نگرانیهایی که وجود دارد اجاره این دستگاه حداقل کاری است که میتوان انجام داد. علاوه بر الزام اجاره این دستگاه باید سعی کنیم دستگاهی وارد تهران شود که بهروز و مدرن باشد و هم حداقل هزینه را برای اجاره آن پرداخت کنیم. اگر شهرداری در بودجه ۱۴۰۲ اجاره دستگاه پایش و اسکن زمین را پیشبینی کند، حتما از آن دفاع میکنیم.»
جعفر تشکریهاشمی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران، اما برعکس تمام گفتهها از وجود امکان پایش حفرههای زیرزمینی پایتخت خبر داده و میگوید، در گذشته با دستگاه اسکن زمین در زمان حفاری تونلهای مترو مورد استفاده قرار میگرفت تا حفرههای زیرزمینی شناسایی شود: «در برخی موارد هم با این دستگاه نقاطی که احتمال این خطر وجود داشت را پایش میکردند تا حادثهای پیش نیاید. اگر احساس شود که در مسیر ساخت تونلها و در زیر معابر شهری که بر اثر آبهای سطحی یا نشتی حفرههایی ایجاد شده این امکان وجود دارد که زمین اسکن و پایش شود. اما باید بر حسب مورد از این دستگاهها استفاده شود. نگرانی در رابطه با این تجهیزات وجود ندارد. اما در گذشته که سرعت ساختوساز مترو یا تونلهای شهری بیشتر بود، از این تجهیزات استفاده میشد. اگر مصادیقی پیشبیاید که نیازمند ارزیابی حفرههای زیرزمینی باشد یا نگرانی وجود داشته باشد حتما پیشبینیهای لازم را در بودجه شهرداری میکنیم.»
احمد صادقی، عضو شورای شهر تهران و رئیس سابق سازمان مدیریت بحران تهران در گفتگو با هممهین از همکاری نکردن وزارت نفت با شهرداری به دلیل مسائل مالی خبر داده و تاکید میکند، دستگاهی در ایران وجود دارد که اکتشاف نفت را با آن انجام میدهند: «این دستگاه اسکن در اختیار وزارت نفت است و زمانی که در سازمان مدیریت بحران تهران بودم، مقرر شد یک قرارداد سنگین با وزارت نفت ببندیم، اما آن هم منعقد نشد. این دستگاه اسکن میتواند فرونشستها و حفرههای زیرزمینی را تشخیص دهد. این دستگاه در اختیار شرکت اکتشافات شرکت نفت است. بعد از آنکه در شهران انفجار رخ داد، آقای قالیباف دستور داد تمام راههای مواصلاتی و نقاط حساس تهران پایش شود تا حفرههای زیرزمینی مشخص شوند. فرونشست در کمیته عمران شورای شهر تهران در حال پیگیری است و مطمئنا این پدیده یکی از اولویتهای اعضای شورای شهر است.»
محمد آقامیری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران درباره فرونشستهای تهران میگوید، حفرهها یا فروریزش در شهرها رخ میدهد و عوامل آن زود مشخص میشود: «اما فرونشستها در دشتهای گسترده رخ میدهد و کسی آن را احساس نمیکند. فقط دستگاهها و تجهیزات یا سازمانهای نقشهبرداری آن را مشخص میکنند.»
او با بیان اینکه فرونشستها هیچ متولیای ندارد، میافزاید که هیچ اقدامی برای پیشگیری از فرونشستها در تهران انجام نمیشود: «در حال حاضر در حال تدوین لایحهای هستیم تا از طریق شورای عالی استانها به مجلس ارائه شود و تکالیف شهرداریها، وزارت نیرو، استانداریها و وزارت جهاد مشخص شود و متولی برای آن انتخاب شود. در عین حال تکالیفی برای شهرداریها مشخص کردیم تا مجلس آن را به شهرداریها ابلاغ کند. فرونشست بهطور مستقیم با آب شرب کل کشور رابطه دارد و متاسفانه تمام کشور به جز دو استان شمالی مازندران و گیلان با فرونشست درگیر است.»
رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران میگوید، طبق آمارهای سازمانهای نقشهبرداری استان تهران و اصفهان بیشترین گسترهی فرونشستها را دارند: «فرونشست در شهر تهران محسوس نیست و متاسفانه به دلیل ساختمانهای بسیاری که دارد قابل اندازهگیری نیست. در حقیقت فرونشستها از دشت وارد شهر تهران شده و از جنوب غربی مناطق ۱۷، ۱۸ و ۱۹ را درگیر کرده است. در اصفهان هم فرونشست از دشت و مزارع، به شهر نفوذ کرده است.»
آقامیری تاکید میکند، حفرههای زیرزمینی خاصی در تهران وجود ندارد که نیاز به پایش داشته باشد: «اما فرونشست یک بحث کلی است که بهطور یکسان ایجاد میشود و از نظر ظاهری به زندگی مردم ضربهای نمیزند. سفرههای زیرزمینی منابع آبی را کور میکند و تراکم و نفوذخاک را از بین میبرد. سفرههای منابع زیرزمینی در اثر هزاران سال درست شده و به همین راحتی درست نمیشود. یعنی اگر از بین برود.قابل بازیابی نیست و نفوذپذیری خاک هم از بین میبرد. دستورالعملی تهیه کردیم و با تصویب آن در شورای شهر پایتخت، شهرداری تهران را پیشتاز میکنیم تا در برابر فرونشست اقدامات جدی را در دستور کار قرار دهد. این لایحه را به مجلس هم میدهیم تا در سطح کشوری به اجرا برسد.»
مهدی عباسی، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر درباره علت اصلی فرونشست در تهران میگوید، کاهش بارشها با فرونشستها در تهران بهویژه در جنوب غرب پایتخت هستیم. از سوی دیگر به دلیل آنکه بخشی از آب شهر تهران از چاهها و منابع آب زیرزمینی تامین میشود، فرونشستها تشدید میشود. مدیریت شهری جهت کاهش روند فرونشستها در تهران، بازچرخانی آب برای آبیاری شهر تهران برنامهریزی کرده است تا برداشت از منابع زیرزمینی کاهش یابد. در حال حاضر نزدیک به ۴۰ میلیون مترمکعب آب از بازچرخانی در آبیاری فضای سبز استفاده میشود. در سیاستگذاریها شهرداری موظف است این مقدار را به ۲۰۰ میلیون مترمکعب افزایش دهد. امسال هم مصوبهای در شورای شهر تهران داشتیم و شهرداری موظف شد لایحهای به پارلمان شهری ارائه دهد تا طبق آن در سه سال تصفیه پسابها و استفاده از آن در فضای سبز انجام شود. شهروندان تهرانی هم با مدیریت مصرف آب میتوانند علاوه بر کمک به ذخیره آب برای شرایط بحرانی، فشار به منابع آبی زیرزمینی را کاهش داده تا فرونشست هم روند کاهشی به خود بگیرد.»
او میگوید، گزارش از میزان فرونشستها توسط سازمان نقشهبرداری ارائه میشود: «میزان فرونشست در نقاط مختلف شهر تهران متفاوت است. در آن نقشهها نقاط بحرانی مشخص شده است. در نقاط مختلف تهران فرونشست شرایط بحرانی دارد و در برخی مناطق دو سانتیمتر فرونشست را شاهد هستیم. اما بهطور میانگین بالای ۱۰ سانتیمتر در جنوب غربی تهران شاهد فرونشست هستیم.»
محمد درویش، کنشگر محیطزیستی، اما روایت متفاوتتری نسبت به دیگر افراد داشته و میگوید، از فرونشست آخرین مرحله از فرآیند خطرناک بیابانزدایی یاد میشود: «معمولا وقتی پدیده فرونشست در سرزمینی اتفاق میافتد، از آن بهعنوان سرزمین سوخته یاد میشود، چون ۵۰ تا ۷۰ هزار سال طول میکشد تا این سرزمین تابآور شود. به همین دلیل هم حکومتها، دولتها و سازمان ملل نسبت به پدیده فرونشست حساس هستند و با ابزارهایی که در دست دارند میکوشند که سرزمینها به مرحله فرونشست نرسند.»
او میگوید، فرونشست حاصل تداوم تراز منفی آبخوانهاست: «وقتی یک سرزمینی سالها و دستکم دو دهه شاهد بیلان منفی دشت بوده و میزان برداشت از سفرههای آب زیرزمینی بیشتر از تامین آب باشد، با پدیده فرونشست روبهرو میشود. وقتی فرونشست رخ میدهد تاسیساتی که در روی زمین ساخته شده، مانند دکلهای فشار قوی برق، پلها، بزرگراهها، واحدهای مسکونی، جادهها، سازههای صنعتی و حتی سازههای حساس و آسیبپذیر همچون نیروگاههای اتمی، در معرض خطر قرار میگیرند و احتمال ترک برداشتن لولههای آب، نفت و گاز زیرزمینی وجود دارد. حتی فرونشستهای کوچک و چند سانتیمتری هم میتواند خسارتهای غیرقابل جبرانی را بهوجود آورد.»
این کنشگر محیطزیست تاکید میکند، به همین دلایل سازمان ملل میزان فرونشست بحرانی را در سال چهار میلیمتر اعلام کرده است: «سازمان ملل پیشنهاد داده که اگر در سرزمینی فرونشست از چهار میلیمتر بیشتر شد حتما ستاد بحران تشکیل شده و عالیترین مقام اجرایی کشور ریاست آن را بر عهده بگیرد و تلاش کنند تا به سرعت این مشکل ریشهیابی شود. تا قرن بیستویکم بالاترین میزان و نرخ فرونشست را مکزیک بهویژه نزدیک شهر مکزیکوسیتی، پایتخت آن به خود اختصاص داده بود. میزان فرونشست مکزیک نزدیک به ۳۲ سانتیمتر بود و از این میزان بهعنوان رکورد فرونشست در جهان یاد میشد.»
محمد درویش میگوید که مطابق گزارشهایی که سازمان زمینشناسی ایران منتشر کرد، در سال ۲۰۰۵ فرونشست در جنوب غربی تهران به رقم ۳۶ سانتیمتر رسید که ۹۰ برابر شرایط بحرانی اعلام شده توسط سازمان ملل است. در سال ۲۰۱۰ نیز نرخ فرونشست بخشهایی از استان فارس به ۵۴ سانتیمتر در سال اعلام شد که ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی سازمان ملل است. استان فارس بالاترین نرخ فرونشست را نهتنها در ایران بلکه در جهان ثبت کرده است.»
او میافزاید، از نظر وسعت دشتهایی که دچار فرونشست شدهاند، استان اصفهان وضعیت بدتری دارد: «طولانی و بزرگترین دشت در اصفهان، دولتآباد است که متاثر از فرونشست است و شرایط بسیار ناگواری دارد. استانهای کرمان، یزد، خراسان بهویژه جنوب خراسان رضوی، سمنان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، همدان، زنجان و... دچار فرونشست هستند. حتی شاهد فرونشست در دامنههای سبلان هم هستیم. طبق گزارش سازمان زمینشناسی کشور تنها استانی که فرونشستی در آن دیده نشده، استان گیلان است، اما در ۳۰ استان کشور شرایط فرونشست بسیار نگرانکننده است. در استانهایی که مراکز جمعیتی گستردهتری دارد مانند تهران، البرز، خراسان، اصفهان و... پدیده فرونشستها نگرانکنندهتر میشود.»
محمد درویش در پاسخ به این سوال که بعد از بحرانیشدن نرخ فرونشستها، جلسات اضطراری به ریاست عالیترین مقام اجرایی کشور برگزار شد؟ میگوید که مطلقا هیچ اقدامی انجام نشده است: «در ایران «برنامه اقدام ملی بیابانزایی» باید به ریاست وزیر جهاد کشاورزی به نمایندگی از رئیسجمهوری ایران برگزار شود. این برنامه تمام دستگاههای دولتی را ملزم و موظف کرده که نباید دستورالعملها و آئیننامهها منجر به تشدید بیابانزایی شود. جلسات این برنامه باید سالی چند بار برگزار شود، اما چند سال است که هیچ جلسهای برگزار نشده و رها شده است.»
او در پاسخ به این سوال که میتوانیم بگوییم که مسئولان حساسیتی در مورد فرونشست ندارند و فقط در مورد آن گفتگو میکنند؟ میگوید که ما شاهد گفتوگویی درباره فرونشستها از سوی مسئولان هم نیستیم: «چند درصد گفتگوهای صحن بهارستان مربوط به فرونشستها یا مسائل محیطزیستی است؟ اگر هم بحثی میشود نماینده یقه وزیر نیرو یا سازمان محیطزیست و وزیر جهاد کشاورزی را میگیرد که چرا مجوز حفاری چاه را صادر نمیکنید یا اجازه سدسازی و انتقال آب را نمیدهید؟ در حقیقت اصلا مسئله و دغدغه آنها چنین معضلات و پدیدههایی نیست.»