او هی چانگ رایزن فرهنگی سفارت کره جنوبی در باره محبوبیت سریالهای کرهای اشاره کرده که بیشترِ آن در قرابت فرهنگی ایران و کرهجنوبی نهفته است. اثرپذیری مخاطبان ایرانی از آثار فرهنگی کره تا جایی پیش رفت که محققانی از هر دو کشور به تحقیق درباره پیشینه فرهنگی ایران و کره برآمدند که ممکن است فرهنگ این دو کشور حدود ۱۲۰۰ سال پیش، مشابه بوده باشد.
رایزن فرهنگی سفارت کره جنوبی در ایران در حالی درباره اشتراکات میان دو کشور ایران و کره جنوبی صحبت میکند که «جومونگ» و یا نمونههایی از این دست، هر بار پخش مخاطبان بسیاری دارد.
به گزارش تسنیم، تلویزیون بارها سریالهایی همچون «افسانه دونگیی»، «جواهری در قصر» و «جومونگ» را روی آنتن برده و هر بار پخش بینندههای بسیاری دارد. خصوصاً سریال «جومونگ» که مثل برخی نوستالژیهای ایرانی، پرطرفدارند.
از سال ۱۳۸۵ و با پخشِ سریال «جواهری در قصر» فراگیر شد و با پخشِ «جومونگ» در سال ۱۳۸۷ به اوج خودش رسید. یانگوم و جومونگ، تا حدی برای مخاطبان، جذابیت پیدا کردند که طبق آمار منتشر شده از سوی مرکز تحقیقات سیما، بیشترین میزان مخاطب را در هر دوره داشتند.
از سالها پیش یک اپیدمی به نام سریالهای کرهای در کشور آغاز شد؛ موجی که هنوز هم با پخشِ مجموعههایی مانند «جومونگ»، «دونگیی» و «جواهری در قصر» ادامه دارد.
برخی علت کِشش و استقبال از این سریالها را در شباهتهای فرهنگی، اسطورهسازی و نمایش روابط عاطفی آن میدانند. مردم ما علاقه خاصی به ژانرهای تاریخی و اسطورهای دارند و با دیدن این سریالها ضمن پُرشدن اوقات فراغتشان به مقایسه شباهتهای تاریخی کشور خودمان هم میپردازند.
اما چرا این سریالها بعد از بازپخشهای فراوان، کماکان جزو پرمخاطبهای تلویزیوناند؟ شاید ضعف کارهای ایرانی دلیلِ این اتفاق باشد. ما سریالهایی داریم که بعد از بازپخشهای زیاد هنوز پرمخاطباند. اما عدم تنوع سریالهای ایرانی از نظر سوژه، قابل پیشبینی بودن پایان سریالها، تکراری بودن قصهها و وجود شخصیتهای خیر و شرّ که قصه را به سمت شعاریشدن پیش میبرد، مخاطب را به سمت تماشای کارهای کرهای مایل میکند.
از طرفی دیگر، اگر به فیلمهای کرهای، ژاپنی و چینی دقت کرده باشید چیدمان لوکسی در آنها دیده نمیشود. ذات انسانها به سمت سادهزیستی سوق دارد و این پیام به صورت نامحسوس به بیننده منتقل میشود.
چرا سریالهای شرقی را دوست داریم؟ برخی منتقدان معتقدند یکی از مولفههای فرهنگی - تاریخی که موجب میشود آثار آسیای شرقی با استقبال خوبی روبهرو شوند، علاوهبر شباهتهای فرهنگی و سنخیت شرقی آنها، حضور قهرمان در این مجموعهها است.
اساساً میل به قهرمانگرایی و اسطورهسازی در سرزمینهای شرقی وجود دارد. ساختار ساده و بدون تکلف این سریالها بهویژه داستانهای تاریخی و جذاب، درکنار تکنیک مناسب و استفاده از لوکیشنهای جذاب، نو و دیدنی، مجموعههای شرقی را برای مخاطب ایرانی بسیار دوستداشتنی جلوه میدهد.
او هی چانگ رایزن فرهنگی سفارت کره جنوبی در باره محبوبیت سریالهای کرهای اشاره کرده که بیشترِ آن در قرابت فرهنگی ایران و کرهجنوبی نهفته است. اثرپذیری مخاطبان ایرانی از آثار فرهنگی کره تا جایی پیش رفت که محققانی از هر دو کشور به تحقیق درباره پیشینه فرهنگی ایران و کره برآمدند که ممکن است فرهنگ این دو کشور حدود ۱۲۰۰ سال پیش، مشابه بوده باشد.
با توجه به پخش سریالها و فیلمهای مختلف از کره جنوبی در ایران که اتفاقاً مخاطبان بسیاری هم دارد چرا آنقدر در میان ایرانیان و حتی کشورهای دیگر محبوبیت دارند. آیا کره جنوبی تلاش میکند با استفاده از سریالها و فیلمهایی که تولید میکند فرهنگ و خرده فرهنگهای کشور خودش را به سایر کشورها مخاطبین القاء کند؟
تا جایی که میدانم و اطلاع دارم شروع پخش فیلمهای کرهای از سریال «جواهری در قصر» در ایران آغاز شد که به شدت علاقه مردم ایران را به فرهنگ کره و فیلمهای کرهای مشاهده کردیم.
دلیل اینکه فیلمها و سریالهای کرهای از کشورهای دنیا پخش میشود درست است که نشاندهنده فرهنگ کشورمان باشد به نظرمن این رابطه بیشتر دو طرفه است. البته از طرفی هم برایمان اهمیت دارد کشورهایی که سریالها و یا فیلمهایی ما را میبینند فرهنگمان را درک کنند و راجع به کره و کشورمان بیشتر بدانند.
آیا قرار است پروژه مشترک تلویزیونی و سریالی بین کشور ایران و کره جنوبی داشته باشیم؟
در حال حاضر پروژه مشترکی بین کشور ایران و کره وجود ندارد، اما از آنجایی که کشور کره و ایران نقاط مشترکی از لحاظ فرهنگی و اهمیت خانواده یا موضوع عشق و علاقه و محبت وجود دارد امکانش هست به زودی پروژه مشترکی آغاز شود؛ مطمئنم این پروژه با استقبال خوبی از جانب دو کشور روبرو خواهد شد.
شما به همایشِ هماندیشی فعالان حوزه کتاب و رایزنان فرهنگی کشورهای جهان دعوت شدید تا تبادل تجربه و فرهنگ را داشته باشید. اولاً کرهجنوبی قرار است در نمایشگاه سال آینده حضور داشته باشد و ثانیاً کتاب چطور میتواند این تبادل فرهنگی را میان کشورها ایجاد کند؟ در حالیکه میدانیم ادبیات و شعر ایران در کشور کره چقدر استقبالکننده دارد.
سال گذشته در نمایشگاه کتاب شرکت کردم که در مصلی تهران برگزار شد. نزدیک به ۲۰۰ کتاب کرهای در معرض نگاه مخاطب قرار گرفت. برای اینکه بتوانم در نمایشگاه سال آینده شرکت کنم درخواستم را ارائه دادهام که در حال بررسی است آیا بتوانم شرکت کنم یا خیر.
به نظرمن کتاب میتواند پل ارتباطی بین دو کشور باشد، چون علاقهمندان به کشورها نمیتوانند صددرصد به آن کشورها سفر کنند و راجع به آن کشور اطلاعات کسب کنند. از این جهت کتاب میتواند این نقش را ایفا کند و راجع به آن کشور مقصد اطلاعات لازم را به دست آورد.
کتاب نقش بسزایی در فرهنگسازی جامعه دارد؛ شاید یکی از نقشهای اصلی که میتواند داشته باشد این است که ما با آن کشور مقصد رابطه دوستانهای را برقرار کنیم و مثل دوستمان باشد.