کاهش نرخ رشد جمعیت، کاهش تعداد ازدواجها، افزایش موارد طلاق، کاهش تعداد تولدها و کاهش نرخ باروری، افزایش تعداد سالمندان و افزایش تعداد زوجهای نابارور در کنار سقط غیرقانونی و مواردی از این دست نشان میدهد وضعیت ایران در تمامی شاخصها و آمارهای جمعیتی رو به بحران و شاید در آیندهای نهچندان دور رو به وخامت گذاشته و میگذارد.
روزنامه فرهیختگان نوشت: نمیدانم این چندمین گزارش است. راستش را بخواهید، یکی دو باری آرشیو را بالا و پایین کردم، اما از ترس اشتباه، آمار نمیدهم، اما خب خیلی نوشتیم. خیلی از ماجرای جمعیت کشور، آینده جمعیت ایران، سیاستهای اتخاذی و میل و دیدگاه خانوادهها نسبت به فرزندآوری و مسائل و مصائبی که پیشروی آنها هست. خیلی نوشتیم از این که دغدغه آینده جمعیتی ایران، دغدغه درستی است. نگرانی از پیری جمعیت، نگرانی درستی است.
ترس از کمبود نیروی کار و این طور چیزها هم همه ترسهای درست و بهجایی است، خصوصا وقتی نگاهی به آمار ایران میاندازیم، مشخصا آمار چند دهه و چند سال اخیر. منتها نوع مواجهه با این دغدغهها، نگرانیها و ترسها هم، نوع مواجهه درستی است؟
اگر در قامت کارشناسی و به عنوان یک مصلح و دغدغهمند اجتماعی ورود کنیم، کمااینکه پیش از این هم چنین بوده، شاید خیلی مورد توجه نباشد و ککی هم سیاستگذاران و تصمیمگیران را نگزد. اما خب برای جلب توجه، شاید بهتر این باشد که نگاهی به ماحصل تصمیمات و سیاستها بیاندازیم. تصمیماتی که اسمهای خوبی دارند و در عمل، اما منجر به نتایج خوبی نیستند و در بهترین حالت، تغییری در وضع موجود ایجاد نمیکنند.
در همین فقره سیاستگذاری در حوزه جمعیتی، بد نیست نگاهی به آمار جمعیتی کشور، پیشبینیها نسبت به آینده جمعیت ایران و خروجی اقدامات، طرحها و سیاستها بیاندازیم، آنوقت احتمالا از مواجهه فانتزی با آینده جمعیتی ایران پرهیز میکنیم.
مواجههای که در تمامی طرحها، پیشنهادهایی را حول عواملی انتزاعی و بدون اولویت بنا میکند، غافل از این که با یک گشتوگذار در خیابان و گفتگو با چند نفر و حتی مراجعه به نظرسنجیها، میتوان واقعیتها را کشف و علل اصلی حرکت ایران به سمت پیری و سالمندی را فهم کرد.
حدود ۴۲ میلیون نفر زن
حدود ۴۳ میلیون نفر مرد
سال ۱۳۶۵= ۳/۹۱ %
سال ۱۳۹۵= ۱/۲۴ %
سال ۱۴۰۱= ۰/۷ %
سال ۱۴۱۵-۱۴۲۰= صفر%
سال ۱۳۹۵: ۵۰۲۷۰۵ مورد
سال ۱۳۹۶: ۴۶۵۲۶۸ مورد
سال ۱۳۹۷: ۴۸۷۷۶۹ مورد
سال ۱۳۹۸: ۴۰۲۵۶۳ مورد
سال ۱۳۹۹: ۴۱۸۴۰۵ مورد
سال ۱۴۰۰: ۴۴۱۷۶۰ مورد
سال ۱۴۰۱: ۴۰۲۲۰۲ مورد
سال ۱۳۹۵: ۱۲۷۱۵۲ مورد
سال ۱۳۹۶: ۱۳۰۷۷۸ مورد
سال ۱۳۹۷: ۱۳۰۱۹۶ مورد
سال ۱۳۹۸: ۱۲۶۳۵۷ مورد
سال ۱۳۹۹: ۱۲۸۹۴۹ مورد
سال ۱۴۰۰: ۱۴۶۵۷۸ مورد
سال ۱۴۰۱: اعلام نشده
سال ۱۳۹۵: ۱۱۵۹۹۸۳ تولد
سال ۱۳۹۶: ۱۱۳۸۲۴۷ تولد
سال ۱۳۹۷: ۱۰۴۶۱۵۵ تولد
سال ۱۳۹۸: ۹۱۳۳۵۳ تولد
سال ۱۳۹۹: ۸۵۷۱۱۴ تولد
سال ۱۴۰۰: ۸۴۴۷۲۳ تولد
سال ۱۴۰۱: ۸۱۰۸۸۷ تولد
سال ۱۳۶۵: ۶.۵ فرزند
سال ۱۴۰۰: ۱.۶ فرزند
سالانه ۳۷۰ هزار تا ۵۳۰ هزار مورد
۲ درصد خود به خود
۳ درصد عوامل پزشکی
۹۵ درصد سقط غیرقانونی
۲۰ درصد از زوجها
حدود ۳ تا ۴ میلیون زوج ایرانی
سال ۱۴۰۱: ۱۱.۲ %
جمعیت کشور سالمند بالای ۶۰ سال
۳ دهه آینده: ۳۳ %
جمعیت کشور سالمند بالای ۶۰ سال
کاهش نرخ رشد جمعیت، کاهش تعداد ازدواجها، افزایش موارد طلاق، کاهش تعداد تولدها و کاهش نرخ باروری، افزایش تعداد سالمندان و افزایش تعداد زوجهای نابارور در کنار سقط غیرقانونی و مواردی از این دست نشان میدهد وضعیت ایران در تمامی شاخصها و آمارهای جمعیتی رو به بحران و شاید در آیندهای نهچندان دور رو به وخامت گذاشته و میگذارد.
نگاهی به آمارهای بالا نشان میدهد، متاسفانه حتی بعد از طرح جوانی جمعیت و آن همه پروپاگاندای رسانهای حول آن و شقالقمری که مسئولان و نمایندگان مجلس ادعایش را داشتند، تعداد موالید در ۹ ماهه ابتدای سال ۱۴۰۱ و بعد از اجرایی شدن این طرح، از دو سال قبل و قبلتر از آن بیشتر که نشد، به طرز معناداری پایینتر هم آمده است تا شکست طرح و سیاست جوانی جمعیت را گوشزد کند.
منتها این به معنی و منزله پایان راه تصمیمگیری و سیاستگذاری در زمینه جمعیت نیست. بارها و بارها در همین روزنامه و همین صفحه نوشتیم که مسئله جمعیت و عدم اقبال نسبت به فرزندآوری در بین زوجین، عموما ریشههایی فرهنگی و البته اقتصادی دارد.
وضعیت اقتصادی و معیشتی موجود و عدم جذابیت مشوقهای درنظر گرفته شده در کنار تغییرات فرهنگی جامعه ایرانی باعث شده است که ماه به ماه و سال به سال در میدان آمار و اطلاعات، میزان فرزندآوری بین زوجهای ایرانی کاهش پیدا کرده و نوشداروی وضع موجود هم افاقه نکند. نوشداروهایی که مشخصا نگاهی فانتزی به وضعیت جمعیتی ایران دارند.
برای مثال ما حدود ۳ الی ۴ میلیون زوج نابارور داریم که بر فرض حل مشکل یکمیلیون زوج از این میزان با ایجاد تسهیلات، بیمه و کاهش هزینههای درمانی زوجهای نابارور، شاهد جهش قابل توجهی در میزان موالید خواهیم بود. این، اما همه مسئله نیست.
بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی، اقدامات فرهنگی و ارائه مشوقهای جدیتر و کمککنندهتر شاید بتواند در وضعیتی که ما غافل از پنجره جمعیتی مدام به آینده پیر ایران فکر میکنیم، کمی به بهبود وضعیت فعلی کمک کند.
اتفاقی که احتمالا این روزها و ناظر به وضعیت کشور و شبکه مسائل متعدد موجود، کمتر از قبل در کانون توجهات است. اما خب این چیزی از اهمیت بالای این مساله کم نمیکند، خصوصا اینکه بدانیم در آینده دو چالش اصلی نیروی کار و وضعیت نابهسامان و ورشکسته صندوقهای بازنشستگی گریبانگیر کشور و نهادهای مسئول و سیاستگذار خواهد بود.
به عنوان پیشنهاد نهایی توصیه میکنیم ابتدا مجلس شکست طرح جوانی جمعیت را با توجه به آمارهای بالا بپذیرد و هرچه سریعتر نسبت به تجدیدنظر، ویرایش و بهبود آن قدم بردارد.