اولین مورد که سالهاست در ایران تبدیل به یک بحران عجیب شده است، حضور تماشاگران زن در ورزشگاه بهصورت خانوادگی بود. هم در عربستان و هم در عراق که عقاید مشابهی وجود دارد، تماشاگران زن بدون محدودیت خاصی در ورزشگاههای فوتبال حاضر شده و در کنار دیگر اعضای خانوادهشان به تشویق تیم مدنظرشان پرداختند. این موضوع در عراق که بعد از مدتها توانسته بود یک میزبانی مهم به دست بیاورد، بیشتر خودنمایی کرد.
روزنامه شرق نوشت: روزهایی که فوتبال ایران درگیر برگزاری هفته شانزدهم رقابتهای لیگ بود، در کشور همسایه، عراق، فینال یک تورنمنت خبرساز برگزار شد. کمی آنطرفتر در عربستان هم این کشور با برگزاری یک تکدیدار مهم، لیونل مسی، امباپه و نیمار را به ریاض کشاند تا آنها رودرروی کریستیانو رونالدو، فوقستاره جدید باشگاه النصر قرار بگیرند.
البته این تنها کار عربستانیها در عرصه فوتبال در هفته گذشته نبود؛ چون آنها میزبان دو فینال سوپرجام اسپانیا و ایتالیا هم بودند که ناگفته پیداست برگزاری الکلاسیکو در عربستان آنهم برای چندمین بار، تا چه اندازه توجه رسانههای بینالمللی را معطوف به این نقطه از خاورمیانه میکند. عربستان، ولی ضربه مهمتر را درست در شبی زد که قرار بود فینال جام کشورهای عربی در بصره عراق برگزار شود.
در بصره، عراق به فینال رسیده بود و قرار بود مقابل عمان قرار بگیرد. ازدحام جمعیت برای تماشای این بازی به قدری زیاد بود که یکی کشته شد و ۶۰ نفر نیز مصدوم شدند. در ریاض، ولی لیونل مسی به همراه پاریسنژرمن رودرروی منتخب النصر- الهلال قرار گرفته بود تا ورزشگاه ملک فهد هم جای سوزنانداختن نداشته باشد. درست است که تلویزیون تصمیم گرفت از کنار آن بازی مهیج که بهصورت زنده در شهرهای مهم دنیا برگزار میشد، عبور کند، ولی حواشی مربوط به آن بازی چنان زیاد بود که نمیشد بهسادگی از کنارش رد شد.
در بصره هم رقابت دو کشوری که به فینال رسیده بودند، آنقدر تماشایی شد که سطح بازی از کل بازیهای برگزارشده در جام کشورهای عربی فراتر رفته بود.
فارغ از این اتفاقها و حواشی مربوط به آن، همین بازیها رفتهرفته پیام روشنی برای فوتبال ایران در دل داشت که بهظاهر مدعی و به واقع از جریان روز دنیا عقب افتاده است. مهمترین موضوعی که خبر میزبانی بصره برای ایران داشت، جعل نام خلیج فارس بود؛ بهطوریکه نهتنها کشور عراق بهعنوان میزبان و سایر کشورهای شرکتکننده بلکه جانی اینفانتینو، رئیس فیفا نیز دو بار این نام را در صفحه رسمیاش در فضای مجازی جعل کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که فدراسیون فوتبال ایران بهزعم خودش نامهای تندوتیز و اعتراضی به فیفا نوشته بود که در آن خواسته شده بود تا شخص اینفانتینو ورود کرده و به مسئولان برگزارکننده این رقابت تذکر جدی دهد.
تکرار جعل توسط اینفانتینو پیغام مستقیمی برای فوتبال ایران داشت که نشان میداد یا نامه اعتراضی را نخوانده یا آنقدر برایش اهمیتی نداشته که بخواهد به متون نامه عمل کند. در سطحی بالاتر، در حوزه دیپلماتیک هم سیاسیون ایرانی بهطور مکرر اعتراضشان را نسبت به جعل نام خلیج فارس مطرح کردند، ولی در عین ناباوری، درست بعد از قهرمانی عراق در این تورنمنت، سفیر ایران در بغداد، بدون اینکه احساس نیاز کند تا عراقیها را بابت جعل اسم خلیج فارس شماتت کند، به آنها تبریک گفت و از این خبر داد که جوانان عراقی مثل کشورشان در مسیر پیشرفت قرار دارند. اینها مواردی بود که نگاه مخاطبان ایرانی را متوجه این جام کرده بود.
بااینحال، همین تورنمنت دستکم دو، سه اتفاق درخور توجه داشت که فوتبال ایران از یک سو و مسئولان تصمیمگیرنده از سوی دیگر، باید نسبت به آنها نگاه دقیقتری داشته باشند. اولین مورد که سالهاست در ایران تبدیل به یک بحران عجیب شده است، حضور تماشاگران زن در ورزشگاه بهصورت خانوادگی بود. هم در عربستان و هم در عراق که عقاید مشابهی وجود دارد، تماشاگران زن بدون محدودیت خاصی در ورزشگاههای فوتبال حاضر شده و در کنار دیگر اعضای خانوادهشان به تشویق تیم مدنظرشان پرداختند. این موضوع در عراق که بعد از مدتها توانسته بود یک میزبانی مهم به دست بیاورد، بیشتر خودنمایی کرد.
این حضور در شرایطی رقم خورده که در ایران نهتنها زنان بلکه کلا حضور تماشاگران از مهرماه در ورزشگاه ممنوع شده و تازه قرار است بهصورت مشروط و رعایتکردن چند بند، از هفته آینده تماشاگران در صورت موافقت نهادهای مربوطه جواز ورود مجدد به ورزشگاه را به دست بیاورند.
مورد دیگر که سالهای زیادی است فوتبال ایران را آزار میدهد، ماجرای میزبانی است. جالب آنکه عراقی که از آن بهعنوان یک کشور ناامن و جنگزده یاد میشود، توانسته میزبانیای زیر نظر فیفا بگیرد، ولی ایران مدتهاست در این زمینه توفیقی نداشته و علاوه بر ضعف در لابیگری، زیرساختهای لازم برای چنین موردی را هم ندارد. فوتبال ایران تازه خوشحال است که میتواند بعد از ممنوعیت اعمالشده، در عرصه باشگاهی، آنهم منهای تیمهای عربستانی، عهدهدار میزبانی باشد.
نکته درخور توجه دیگر استفاده از سیستم بهروز VAR در ورزشگاه بصره بود که بهخوبی به کمک داوران در این تورنمنت شتافت. این یکی، از آن دست موضوعاتی است که از هر زاویهای به آن نگاه میشود، در ایران توجیهناپذیر به نظر میآید. عجیب است که کشوری مثل عراق که قاعدتا باید مشکلات مالی فراوانی داشته باشد، از بهروزترین سیستم در ورزشگاهش استفاده میکند، ولی فوتبال ایران که منبع مالی گستردهتری در اختیار دارد و بهوضوح کشور ثروتمندتری در منطقه محسوب میشود، هنوز در گیرودار واردکردن یا واردنکردن این سیستم و آموزشدادن یا آموزشندادن داوران برای استفاده از این تکنولوژی است.
در این ماجرا هم بعد از سالها عقبافتادن از کشورهایی مانند قطر و عربستان، بهتازگی فدراسیون فوتبال ایران از حربه تکراری تهدید استفاده کرده تا باشگاهها را وادار به استفاده از VAR کند. اینجا هم اختلافنظر چنان شکل گرفته که باشگاهها میگویند وظیفه فدراسیون است، فدراسیون میگوید بر عهده باشگاه است و باشگاه هم میگوید بر عهده مسئولان ورزشگاهی است که قرار است بازیهای لیگ برتر در آنجا برگزار شود.
مواردی مثل حضور تماشاگران برای تماشای فوتبال، حضور زنان در ورزشگاه و بهصورت خانوادگی دنبالکردن بازیهای فوتبال و حالا استفاده از سیستم VAR در شرایطی در عراق تبدیل به امری عادی شده که فوتبال ایران تازه در آستانه مقدمهچینی برای پروژه عادیسازی این موارد است. گو اینکه این پروژه هم به سبکی خاص صورت میگیرد که در مورد ورود زنان به جایگاه جداگانه و حضور اندک انجامیده و درباره تکنولوژی نیز که کار به تهدید کشیده شده است.
بعدش..