یکی از دلایلی که حقوقدانها به آن استناد میکنند که نباید کنترل شبکه نمایشخانگی به دست ساترا یا نهادهای وابسته به سازمان صداوسیما بیفتد، اصطلاحا تعارض منافع رخ میدهد. امکان دارد که صداوسیما شبکه نمایش خانگی را رقیب خود احساس کند؛ در نتیجه منطقی است که از طریقی جلوی فعالیت آنها را بگیرد یا شبکه نمایشخانگی را تضعیف کند.
اسماعیل عفیفه، تهیهکننده معتقد است حذف پلتفرمی مانند فیلیمو بازهم باعث نمیشود که مخاطبان تلویزیون را تماشا کنند، ضمن اینکه فیلیمو ساختارشکنی و هنجار شکنی انجام نداده است.
به گزارش خبرآنلاین، «این سریال را من نساختهام!»، «فلان سریال توقیف شد»، به دلیل سانسور، پخش این سریال به تعویق افتاد»، «آزادی بیان نداریم»، «ممیزیها باعث کاهش کیفیت آثار است» و ...، جملاتی آشنا که مدتی آن را از زبان سازندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی میشنیدیم و اسم رمز این روزها این است که «فلان سریال از ساترا مجوز نگرفته است.» البته درگذشته گمان میشد که این جملات یک روش تبلیغاتی برای پلتفرمها است و بهانهای برای کارگردانان شده تا کم و کاستیهای اثرشان را توجیه کنند. اما این روزها مشخص شد که عدم توانایی ساترا در رقابت با شبکه نمایشخانگی هم در این ماجراها تاثیرگذار است و در واقع این مسائل فقط جنبه تبلیغاتی نداشته.
ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر) میخواهد نظارت داشته باشد، پس دست به سانسور و ممیزی روی آثار شبکه نمایش خانگی میزند و این روزها هم به سریالها مجوز نمیدهند. ولی همین کار، دستمایه تبلیغات بیشتر اثر شده و از این طریق، سازندگان اثر و پلتفرمها میتوانند مخاطب را کنجکاو و جذب خود کنند و در هر حالت ساترا و صداو سیمایی که روی آن نظارت دارد را مطرود جلوه دهند. ساترا کمی جلوتر آمد و دید هر کاری که انجام دهد مخاطبان شبکه نمایشخانگی افزایش مییابد و صداو سیما عقبتر میرود، پس در یک اقدام، نامه به رییس جمهور نوشت و در خواست تعطیلی پلتفرمها «فیلیمو» را صادر کرد. متن نامه به شرح زیر است که در ادامه میخوانید.
«طبق قانون کلیه پلتفرمهای ارایهدهنده خدمات صوت و تصویر فراگیر، موظفند قبل از تولید و انتشار مجموعههای نمایش خانگی اقدام به اخذ مجوز از ساترا به عنوان نهاد قانونی تنظیم گر صدا و تصویر در فضای مجازی نمایند.
پلتفرم فیلیمو بدون اخذ مجوز قانونی تولید سریال «سقوط» اقدام به تولید این مجموعه و همچنین بدون اخذ مجوز انتشار، اقدام به انتشار آن نموده است. این اقدام غیرقانونی علیرغم تذکرات و مکاتبات پیاپی ساترا و یادآوری فرایند قانونی اخذ مجوز و بی توجهی مکرر این پلتفرم صورت گرفته است. با توجه به تکرار تخلفات این پلتفرم در گذشته، گزارش تخلف جدید فیلیمو به نهادهای نظارتی و قضایی گزارش و در این خصوص اطلاعرسانی شد.
فارغ از محتوای سریال سقوط بی توجهی آشکار و عمدی پلتفرم فیلیمو به قانون و زیر پا گذاشتن مقررات علت پیگیری ساترا در راستای وظایف قانونی آن میباشد و در این خصوص برای تحقق اجرای قانون همه نهادهای مربوطه از جمله شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی تابع این شورا نیز در جریان تخلف مذکور قرار گرفتند.
مکاتبه رییس رسانه ملی با رییس جمهور در جایگاه ایشان به عنوان رییس شورای عالی فضای مجازی صورت گرفته و درآن ضمن ارایه گزارش تخلفات این پلتفرم درخواست اقدام قانونی شده است.
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی تاکید میکند رویکرد این سازمان نسبت به فعالان تولید محتوا در فضای مجازی، رویکرد حمایتی نظارتی است و در راستای حمایت از آنان به وظایف خود عمل کرده و در برابر هر گونه قانون شکنی و بی توجهی به حقوق مخاطبان و رقابت غیر قانونی و ناعادلانه با سایر سکوهای دارای مجوز از ساترا (۳۳۷ سکوی دارای مجوز)، اقدامات قانونی لازم را انجام خواهد داد و در این راستا در مقابل تخلف از قانون، مسئولیت خود را به شکل کامل انجام خواهد داد.»
سریال «سقوط» درحالی روز چهارشنبه ـ پنجم بهمن ماه ـ به عنوان پرمخاطبترین مجموعه نمایشی پلتفرم پخشکنندهاش معرفی شده بود که وضعیت پخش ادامه قسمتهای این سریال بر اساس آنچه در آخرین اطلاعیه ساترا آمد، در هالهای از ابهام قرار داشت. با این همه وزیر ارشاد با تاکید بر اینکه «سقوط» ادامه دارد، تاکید کرده بود، «اینکه یک اثر بنا بر عملکرد یک بازیگر متوقف شود، از سوی وزارتخانه ممنوع شده است.»
به همین بهانه و درباره توقیف شبکه نمایشخانگی و درست و غلط بودن آن به گفتگو با اسماعیل عفیفه، تهیهکننده پرداختیم که در ادامه میخوانید.
رویکرد حذف پلتفرم به بهانه اینکه قانونشکنی و ساختار شکنی انجام داده، کار درستی است؟ اصلا اگر آن را تنبیه در نظر بگیریم تنبیه به اندازهای است؟
مطلقا خیر. اول از همه اینکه از منظر من هیچ هنجارشکنی یا ساختار شکنی رخ نداده، حتی قانونشکنی هم رخ نداده است، چون قانون در اینباره هنوز مشخص نیست. تعداد زیادی از افراد اهل فن هنوز هم درگیر این مسئله هستند که آیا شبکه نمایش خانگی باید زیر نظر ساترا باشد یا وزارت ارشاد و هنوز هم برای آن پاسخی پیدا نکردند و درباره این مسئله اختلاف نظر بسیار است.
با تعطیل شدن فیلیمو علاوه بر کارکنان پلتفرم فیلیمو، عوامل ساخت سریالها نیز کار خودشان را از دست میدهند و دیگر نمیتوانند به فعالیت خودشان ادامه دهند، با تمام این شرایط تعطیل کردن این پلتفرم کار درستی است؟
اگر این مسئله را در نظر بگیریم که باید عقلانیت در رفتار این نهادها و مسئولین تصمیمگیر وجود داشته باشد، طبیعتا این رفتار اشتباه است. در واقع فکر میکنم که مشابه این رفتارهاست که فعلا جامعه را به این شکل در آورده که همه نوع درگیری در آن دیده میشود، صرفنظر از اینکه فیلیمو چه کار کرده یا نکرده، این نکته را فراموش نکنیم در چند سال گذشته بحران اقتصادی گریبان مردم را گرفته بود، با تولید سریال، هزاران نفر را در حوزه سینما و فیلمسازی به کار مشغول کرد. همین سریال «جیران» در اوج کرونا باعث ایجاد اشتغال برای هزار نفر شد که به صور مستقیم یا غیرمستقیم با این پروژه در ارتباط بودند. این مسئله فی نفسه خودش یک ارزش به شمار میآید، این پلتفرمها در مملکتی که دچار بحران اقتصادی پیدرپی است یک کارآفرینی انجام دادند و به جای اینکه مورد تشویق و استقبال قرار بگیرند، آنها را تهدید میکنند. اگر ما خیرخواه این جامعه و مردم هستیم، چرا باید چنین رفتاری انجام شود؟
ساترا زیر نظر سازمان صداوسیما است میتوانیم بگوییم یک بخشی از این ماجراها بخاطر عدم توانایی در رقابت صداو سیما با شبکه نمایش خانگی است؟
ممکن است این تحلیل درست باشد. یکی از دلایلی که حقوقدانها به آن استناد میکنند که نباید کنترل شبکه نمایشخانگی به دست ساترا یا نهادهای وابسته به سازمان صداوسیما بیفتد، اصطلاحا تعارض منافع رخ میدهد. امکان دارد که صداوسیما شبکه نمایش خانگی را رقیب خود احساس کند؛ در نتیجه منطقی است که از طریقی جلوی فعالیت آنها را بگیرد یا شبکه نمایشخانگی را تضعیف کند. صرف نظر از این ماجرا باید به این مسئله اشاره کنیم که در تمام دنیا پلتفرمها و تلویزیونهای دولتی وجود دارند و هریک هم در جای خود قرار دارند و تعریف و حوزه وظایف منحصر به خودشان را دارند. اگر جزئیتر بررسی کنیم، هیچیک با دیگری کاری ندارند، باتوجه به اینکه تلویزیون کاملا مجانی است و بودجه بسیار هنگفتی دارد، فرصتهای بسیاری در اختیار اوست که پلتفرمها را پشت سر بگذارد و اگر نمیتواند چنین کاری انجام دهد، به توانایی مدیریتیتلویزیون و نهادها وابسته به آن مربوط میشود.
اگر قرار بر حذف پلتفرمها باشد، مطمئنا باز هم مردم تلویزیون را تماشا نخواهند کرد و این ماجرا هیچ ارتباطی به پلتفرمها ندارد.