این روزها استفاده از هوش مصنوعی در دنیا بیش از پیش افزایش یافته و با معرفی محصولاتی مثل ChatGPT که در حقیقت ربات چت هوشمندی است که میتواند به سوالات افراد در هر زمینهای پاسخ دهد، دغدغههای زیادی نیز مطرح شده که آیا در آینده نزدیک، این رباتها، جایگزین انسانها در مشاغل مختلف خواهند شد یا خیر.
از مشاغلی مثل تولید محتوا، خبرنگاری، برنامهنویسی، آموزش و مترجمی گرفته تا حتی مشاغلی مثل پزشکی و روانشناسی و هر شغل دیگری که به ذهنتان برسد، ممکن است با این انقلاب روبرو شوند. اما آیا واقعا روزی خواهد رسید که ChatGPT یا هر ابزار هوشمصنوعی دیگری جای یک کارمند یا یک پزشک را پر کند؟
برای یافتن پاسخ دقیق این سوالات، نظرات حمیدرضا کشاورز، پژوهشگر هوشمصنوعی و استاد مدعو دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شدیم که در ادامه گزیدهای از این صحبتها را مطالعه میکنید.
Chat GPT جدیدترین محصول هوش مصنوعی است که مخصوصا به این خاطر که کارکردهایی مشابه با چت دارد، سروصدای زیادی هم در دنیا به پا کرده.
با استفاده از ChatGPT در واقع، گویی در حال چت و گفتگو با یک انسان هستیم و سوالاتمان را از یک انسان میپرسیم.
۱- یکی از جذابیتهای این ابزار، این است که گفتگو با یک کامپیوتر، حس جالبی را به انسان منتقل میکند؛ بهویژه که در هنگام چت کردن، ChatGPT این قابلیت را دارد که با به یاد داشتن گفتگوهای قبلی، آن را ادامه داده و تاریخچه گفتگوهایمان را به خاطر دارد؛ در عین حال، دقیقا متوجه سوالاتی که میپرسیم، میشود و پاسخ سوالات را درست و دقیق خواهد داد.
۲-ChatGPT این قابلیت را دارد که در همه زمینهها پاسخگو باشد. از تولید محتوا و پژوهش گرفته تا کد نویسی و ویرایش زبان و دیگر زمینهها.
ما میتوانیم سوالی تاریخی بپرسیم و یا حتی سوالاتی مطرح کنیم که پاسخش در اینترنت نیست و خود ChatGPT با تحلیل، به آن جوابها رسیده و تحلیلش گاهی حیرتانگیز است.
۳- این ابزار، تا حدی قابلیت استدلال دارد و میتواند با بهرهگیری از اطلاعات و دانشش، به پاسخی که پرسشگر از او میخواهد، برسد.
کشاورز در این باره گفت: «خود من از ChatGPT ایده الگوریتمی هم گرفتهام؛ یعنی الگوریتم و روشی را برای حل یک مسئله به من پیشنهاد کرد که در واقع قبل از آن اصلا چنین ایدهای وجود نداشت.»
به علاوه میتوان از آن، سوالهای خیلی خاصی پرسید که با جستجو در گوگل، جوابی برای آن پیدا نمیکنیم. یا حتی اگر آن پرسش را در گوگل اسکولار جستجو کنیم، میبینیم که حتی پژوهشی در آن رابطه انجام نشده است.
ترکیب این سه مورد با هم، خیلی جالب شده و محصول خیلی جذابی را ارائه کرده است.
اگرچه ChatGPT پیشرفت بزرگی به حساب میآید؛ اما در واقع یک نوآوری است که برروی پیشرفتهای قبلی سوار شده.
ما بسیاری از اجزای آن را قبلا در اختیار داشتیم و حالا با هوشمصنوعی، به مراتب قویتر هم شدهاند. ما تا پیش از این، محصولات مختلفی داشتیم؛ مثلا محصولاتی که این قابلیت را داشتند که مطلبی که ما به زبان انگلیسی نوشته بودیم را ویرایش میکردند. یا محصولی که در یک زمینه خاص به ما مشاوره بدهد و با بهرهگیری از هوشمصنوعی به کامپیوترها قدرت استدلال را تا حدی داده بودیم.
مثلا رباتهایی مشابه با ChatGPT در زمینههای خاص نیز داریم که میتوانیم با مراجعه به وب سایت، درخواست گفتگو با کاراکتری را داشته باشیم که مثلا روانشناس باشد و پاسخگوی سوالات ما در قالب روانشناسی شود. یا حتی خواهان گفتگو با کاراکتر هری پاتر باشیم و هوش مصنوعی در قالب هری پاتر پاسخگوی ما میشد.
اما حالا تمام این قابلیتها و تواناییها در یک محصول گردآوری شده و همین ChatGPT را بسیار جذاب و زیبا کرده. یک پکیج کامل!
این محصول، یکی از قدمهای بعدی بود که هوش مصنوعی برداشته و الان با استفاده از نوآوریهای الگوریتمی، به آن رسیدهایم و دیر یا زود چنین محصولی تولید میشد.
از همان ابتدا، هدف از ساخت کامپیوترها، انجام کارهای اتوماسیون بود؛ یعنی اینکه به جای آنکه کارها بهصورت دستی انجام شوند، آنها را به کامپیوتر بسپاریم.
در حال حاضر هم ما در انقلاب صنعتی چهارم هستیم که هوش مصنوعی در آن نقش بسیار پررنگی را ایفا میکند. وقتی انقلابهای صنعتی مختلفی رخ دادند و تبعات هرکدام از آنها، سالها ادامه پیدا کرد، شاهد تحولات چشمگیر زیادی در بازار کار بودیم و به هرحال خیلی از مشاغل دستخوش تغییراتی شدند.
مثلا در قرن بیستم با اختراع اتومبیل، درشکهها تدریجا کنار رفتند و اگرچه باعث بیکاری درشکهچیها شد، اما مشاغل جدیدی مثل راننده و مکانیک ایجاد شدند. این روند در بخشهای دیگر هم قابل مشاهده است و این در واقع ذات فناوری است که به هر حال شغلهایی که بهصورت دستی یا انسانی انجام میشوند و قابلیت انجام آنها بهصورت ماشینی وجود دارد، روزگاری به ماشینها سپرده خواهند شد.
در گذشتههای نه چندان دور، مشاغلی وجود داشتند که الان به نظر ما مضحک میرسند؛ صدها سال پیش افرادی بودند که در ساعات ابتدایی روز، با چوب به شیشه منازل افراد میزدند تا آنها را برای رفتن به محل کار، بیدار کنند که با ساخت ساعت زنگدار، این افراد بیکار شدند.
اوایل ابداع ورزش بسکتبال، سبدها در واقع سبد میوه بودند و هر توپی که وارد سبد میشود، افرادی مجبور بودند تا با بالا رفتن از نردبان، توپ را از سبد خارج میکردند.
الان این شغلها برای ما مضحک به نظر میرسد و حالا هم مشاغلی داریم که به هرحال دیر یا زود از بین خواهند رفت.
مثلا در بحث ورزش، شغل داوری فوتبال بسیار در خطر است. ما شاهد آن هستیم که در سالهای اخیر، آفساید چقدر دقیق، با هوش مصنوعی تشخیص داده میشود و چقدر راحت میتوان آنالیزهای مختلفی داشت و بعید است که تا چند سال بعد کمک داور بتواند نقش خاصی را در زمین ایفا کرده و با حضور VAR و بازبینی تصاویر بحثبرانگیز بازی، نقش داور هم تدریجا کمرنگ و کمرنگتر خواهد شده و تصمیمات اتوماتیک و در لحظه گرفته خواهد شد.
در شاخههای مختلف دیگر هم این خطر حس میشود و در مشاغل مختلف دور از انتظار نخواهد بود.
در ChatGPT میبینیم که هوش مصنوعی وارد حوزههایی مثل خلاقیت شده که تا قبل از این، عجیب به نظر میرسید و کسی که در شغلش، خلاقیت نقشی اساسی را ایفا میکند، شاید کمتر حس میکرد که شغلش در خطر باشد. ولی حالا هوش مصنوعی به جایی رسیده که میتواند حتی جایگزین او هم بشود.
به هرحال ما بخشی از ماشینی شدن را احتمالا در بعضی از مشاغل دیده باشیم. این حالت دیریا زود اتفاق خواهد افتاد.
البته در بسیاری از مواقع، با اینکه خیلی از مشاغل ماشینی شدند، اما حالت انسانیشان هم حفظ شده. در واقع ماشین کار را با یک کیفیت خاص خودش انجام میدهد، ولی انسان هم در کنارش باقی مانده؛ مثلا بافت فرش ماشینی و فرش دستباف را در نظر بگیرید. وقتی ماشینها روی کار آمدند، کسانی که فرش را حرفهای میبافتند و کارشان خوب بود، شغلشان را از دست ندادند؛ ولی فرش ماشینی باعث شد قیمت فرش پائین بیاید و روند تولیدش گسترش پیدا کرده و بهتر شود و همین تاثیر مثبتی بر بازار داشت؛ اما فرش دستباف هم جایگاهش را از دست نداد.
به واقع، افرادی که فرش را با کیفیت متوسطی میبافتند، کنار رفتند و ماشین جایگزین آنها شد؛ ولی کسانی که با کیفیت بالاتری تولید میکردند، موفق به حفظ کارشان شدند.
در حال حاضر، هوش مصنوعی در زمینه تولید صدا عملکرد فوقالعادهای دارد و در بحث تبدیل متن به گفتار، بسیاری از محصولات مثل مرورگر مایکروسافت اج، سیستم عامل اپل، پاکت موزیلا و مدیوم دات کام این قابلیت را دارند که شما مقالهای که قصد مطالعهاش را دارید را به هوش مصنوعی سپرده تا آن را برایتان بخواند و با صدای هوشمصنوعی مقاله را بشنوید. این قابلیت کمک خیلی بزرگی است، ولی قطعا بهراحتی جایگزین یک گوینده حرفهای نخواهد شد.
چرا که در نهایت، یک گوینده حرفهای، بهعنوان یک انسان، تن صدا، حالت و جذابیتهایی خواهد داشت و با بیانی متفاوت از گوینده ماشینی است که این تفاوتها برای مخاطب همچنان ملموس خواهد بود. البته که گوینده ماشینی خیلی قوی و فوقالعاده است، ولی مورد استفاده آن برای کسانی که میخواهند کتاب صوتی گوش کنند و گزینههای متعددی داشته باشند مناسب است.
به عنوان مثال، این اصلا مقدور نیست که یک انسان، همه مقالاتی که در اینترنت نوشته شده را به عنوان گوینده بخواند، ولی هوش مصنوعی این خلا را پر میکند.
این روندی است که در سالهای اخیر توسط هوش مصنوعی طی شده.
آنچه ChatGPT از قابلیتهای هوشمصنوعی به تصویر کشیده، بسیاری از افراد را بهتزده کرده. در سالهای اخیر رباتهایی را داشتیم که با دادن شرح عکسهای انتزاعی در ذهنتان، تصویر را برای شما خلق میکنند؛ مثلا تصویری از اسپایدرمن در دوره هخامنشیان! اینها در ظاهر برای ما جذاب هستند؛ ولی در کنار اینها، هوش مصنوعی اتفاق دیگری را هم بهعنوان ابزاری برای افراد حرفهای رقم خواهد زد.
به این ترتیب که با معرفی فتوشاپ، دنیای گرافیک دستخوش تغییراتی شد و به ابزار مهمی برای کسانی که در حوزه هنر کار میکنند، تبدیل شد و تدریجا قابلیتهای هوشمند بیشتر و بیشتری به آن اضافه شد تا کارها راحتتر شود.
بدین ترتیب با ورود هوش مصنوعی و ChatGPT، کسانی که کیفیت کار متوسطی دارند، کنار رفته، ولی در کنار آن، افرادی با کیفیت کار بالا، در مشاغلشان باقی خواهند ماند.
یعنی ما یک نسخه حالت پریمیوم و اعلا از کاری که توسط انسانها انجام میشود را خواهیم داشت و یه نسخه خوب و متوسط از کار که توسط هوش مصنوعی انجام خواهد شد و در نهایت، همه اینها منجر به اتفاقات جالبی خواهد شد.
نمونههای هوشمصنوعی مثل ChatGPT یا نمونههای مشابهی که در آینده از راه خواهند رسید، میتوانند به کسانی که در زمینههای مختلف کار میکنند، کمک کرده تا کارشان را بهتر انجام دهند.
کشاورز معتقد است: «در آینده و با افزایش استفاده از ChatGPT یا نمونههای مشابه، فعالیت کاری انسانها و این ابزارها، به نحوی فعالیتی ترکیبی خواهد شد. مثلا نویسندهای که قصد نوشتن داستانی را دارد، میتواند از هوش مصنوعی ایده و الگو بگیرد یا یک برنامهنویس، میتواند برای نوشتن الگوریتم مدنظرش با هوش مصنوعی مشورت کند. این حالتی هست که وقوعش خیلی محتمل خواهد بود.»
او ادامه داد: «تصور کنید که فردی به نزد روانشناسی رفته که مشکل عجیب و حالتهای خاصی دارد و برای روانشناس درک راهکارهای این مشکل، کمی سخت و پیچیده است. در اینجا دکتر روانشناس برای حل مشکل، میتواند از مشاوره ChatGPT یا رباتهای مشابه استفاده کند. پس میتوان گفت که هوش مصنوعی و چنین ابزارهایی، به نحوی کیفیت کار انسانها را هم بالا خواهند برد و این اتفاقی است که در سالهای اخیر، به نحو دیگری شاهدش بودهایم.»
طبیعتا با ظهور هوش مصنوعی که خیلی از شغلها را با کیفیت خیلی بالاتر و بهتر انجام میدهد، بسیاری از شغلها جایگزین خواهند شد؛ ولی در کنار آن هم خیلی شغلهای جدیدتری ایجاد خواهد شد.
تعریف بسیاری از شغلهای خلاقانه هم عوض خواهد شد و این مشاغل عملا ترکیبی خواهند شد از استفاده از هوش مصنوعی و خلاقیت خود فرد ... و اینکه فرد چطور بتواند از هوش مصنوعی ایده بگیرد.
شاید جالب باشد بدانید که همین حالا هم سناریستها و فیلمنامهنویسها از هوشمصنوعی استفادههای زیادی میکنند.
در برخی از سریالهایی که تماشا میکنیم، شرکتهای تهیهکننده در خلق آنها از هوش مصنوعی بهره برده و با کمک هوش مصنوعی، تشخیص میدهند که اگر چنین سریالی با این مشخصات بسازند، سریال موفقی خواهد بود. حتی با هوش مصنوعی تشخیص میدهند که بازیگر نقش اول این سریال باید کوین اسپیسی باشد و به همینترتیب سریال House of Cards ساخته میشود که در واقع هوش مصنوعی در ساختش نقش خیلی پررنگی داشته و ترکیبی از نبوغ انسان و هوش مصنوعی بوده و دیدیم که چه عملکرد موفقی هم داشت.
این اتفاق، موضوعی است که در آینده بیش از این شاهدش خواهیم بود و این هوش مصنوعی و دیتایی که نتفلیکس مدلهایش را ساخته، در اختیار همه قرار خواهد گرفت و همه قادر به کار کردن با آن خواهند بود و در نتیجه شاهد این خواهیم بود که کیفیت کارهای خلاقانه بالاتر خواهد رفت؛ و شغلهای جدیدی که باید منتظرشان باشیم!
اتفاقی که در آینده دور یا نزدیک رخ خواهد داد این است که شغلهای جدیدی برای انسانها ایجاد خواهد شد. شغلهایی که شاید همین یکی دو سال قبل برای ما خیلی عجیب به نظر میرسیدند.
کشاورز در این باره توضیح داد: «در حالحاضر شغلی به نام prompt engineer به لیست مشاغل دنیا اضافه شده که این فرد باید بلد باشد و بداند که چطور سوالات را از هوشمصنوعی بپرسد و چطور گفتگو را با هوش مصنوعی جلو ببرد و مثلا چطور متن را به هوش مصنوعی بدهد که تصویر مدنظر را از او بگیرد. در آینده شاهد شغلهای این چنینی بیشتری خواهیم بود و تحول خیلی بزرگی در این زمینه خواهیم داشت.»
او ادامه داد: «برخی شغلهای جدید حتی شاید برای ما ناملموس باشند؛ مثلا شغل روانشناسی رباتها. یعنی هوش مصنوعی در آینده خودش مورد روانشناسی قرار خواهد گرفت. اینها شاید به نظر خندهدار بیایند؛ ولی دنیای آینده در این حد برای ما عجیب خواهد بود.».
کشاورز درباره راهکارهایی که افراد در قبال آینده عجیب و غریبی که با ظهور هوش مصنوعی پیش رو باید درنظر بگیرند، گفت: «به نظر من قاعدتا افرادی که در حوزههای خلاقانه کار میکنند، باید کار با این ابزارهای جدید را یاد بگیرند.»
او ادامه داد: «این ابزارها درآینده بسیار تاثیرگذارتر خواهند شد؛ مثلا همین ChatGPT، در حال حاضر ابزاری است که بهصورت عام فعالیت میکند و همه رشتهها را در بر میگیرد، ولی در آینده، چتهای تخصصی خواهیم داشت که در زمینههای مشخصی کار خواهند کرد. پس برای افراد بسیار مهم خواهد بود تا یاد بگیرند که چطور با این ابزارها کار کنند و چطور این ابزارها را برای کار خودشان دراختیار داشته باشند.»
کشاورز در مورد آینده شغلی کودکان و نوجوانان هم توصیهای داشت: «مسئله مهم دیگری که متاسفانه در جامعه ایران پررنگ هم هست، این موضوع است که والدین فرزندانشان را به سمت مشاغلی که خودشان دوست دارند یا به نظرشان مشاغل پردرآمدی هستند، سوق میدهند. مثلا به بچه ده ساله توصیه میکنند که حتما در آینده در این شغل که درآمد بالایی دارد، مشغول به کار شو و میکوشند تا شغل مدنظرشان را برای فرزندشان جا بیندازند. اما نکته مهم اینجاست که آینده بازار شغلی دنیا، خیلی متفاوت از چیزی خواهد بود که ما تصور میکنیم و دیگر مثل سابق نیست که شغلهای دویست سال پیش و آبا و اجدادی، نسل به نسل منتقل شده و به نسلهای بعدی برسند و واقعا شاید خیلی از شغلهایی که امروزه وجود دارند، پنج یا ده سال آینده حتی وجود نداشته باشند.»
او در بخش پایانی صحبتهایش گفت: «همه اینا باعث میشوند که اگر ما بخواهیم به این موضوع بیندیشیم، شاید بهتر باشد که فرزندان را به سمت یادگیری مسائل جدید سوق دهیم تا مرتبا در حال یادگیری باشند و خود یادگیری را آموخته و به فرآیند "از یادسپاری" مسلط شوند؛ یعنی اینکه بتوانند مهارت یاد گرفته را فراموش کرده و در زمان مناسب، مهارت جدیدی را یاد بگیرند.»
منبع: خبرآنلاین