bato-adv
bato-adv
پاسخی به یک سوال قدیمی که این روز‌ها در توییتر و اینستاگرام دوباره داغ شده است

بتهوون سفیدپوست بود یا سیاه‌پوست؟

بتهوون سفیدپوست بود یا سیاه‌پوست؟

الکساندر کارپنتر، استاد دپارتمان هنر‌های زیبای دانشگاه آلبرتا، نوشته که بسیاری از معاصران بتهوون او را سیاهپوست توصیف کرده‌اند، اما به گفته او، بسیاری اصل و نسب بتهوون را به دلیل ماهیت موسیقی او و اینکه این موسیقی «سیاه» به نظر می‌رسد، آفریقایی دانسته‌اند.

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۱۶ بهمن ۱۴۰۱

داستانی قدیمی وجود دارد که می‌گوید لودویگ ون بتهوون، آهنگساز و پیانیست مشهور آلمانی، رگ و ریشه آفریقایی داشته است. این شایعه اخیرا به یک شوخی محبوب در توییتر و اینستاگرام تبدیل شده و دانشگاهیان زیادی را وادار کرده که صحت این ادعا را بررسی کنند.

به گزارش اعتماد، کیرا تورمن، استاد تاریخ آلمان در توییتی نوشت که چند نفر از او خواسته‌اند بگوید که بتهوون واقعا سیاهپوست بوده است یا خیر. دانشگاهیان زیادی پیرامون این سوال بحث کرده‌اند و بیش از یک قرن است که این بحث بار‌ها و بار‌ها مطرح می‌شود. دومینیک رنه دو لرما، در مقاله‌ای آکادمیک با عنوان «بتهوون آهنگساز سیاهپوست» که در سال ۱۹۹۰ در مجله «بلک موزیک ریسرچ» منتشر کرد به نوشته‌های ساموئل کولریج-تیلور، آهنگساز بریتانیایی و حدس‌هایی که درباره رنگین‌پوست بودن بتهوون مطرح کرد، اشاره کرده است. البته استدلال‌های کولریج-تیلور چندان قرص و محکم نیستند: او ویژگی‌های شخصیتی این آهنگساز بزرگ و همین‌طور دوستی‌اش با جرج بریج‌واتر، نوازنده دورگه ویولن را به عنوان سندی بر رنگین‌پوست بودن بتهوون ارایه می‌کند.

دولرما نوشته که حتی اگر از اول می‌دانستیم که بتهوون رنگین‌پوست است، باز هم نمی‌توان این دوستی را مدرکی بر این مدعا در نظر گرفت. به گفته دولرما، اجداد بتهوون همگی فلاندری در نظر گرفته شده‌اند، اما از طرفی منطقه‌ای که خاندان بتهوون در آن زندگی می‌کردند، به قلمرو اسپانیا وارد شده بود. اگر بتوان گفت بتهوون به همین دلیل جد اسپانیایی هم داشته، در‌ها به روی تبار آفریقایی او هم باز می‌شود. نیکلاس راینهارت، محقق ادبیات سیاهپوستان، در مقاله خود با عنوان «بتهوون سیاه و سیاست نژادی تاریخ موسیقی» با اشاره به نکته دولرما، به تبار آفریقایی بتهوون پرداخته است.

منطق او تقریبا چنین چیزی است: «ریشه‌های فلاندری خانواده بتهوون، از سمت مادری، به جایی می‌رسد که مدتی تحت حکومت پادشاهی اسپانیا بود و از آنجا که اسپانیا از طریق مورو‌ها ارتباط تاریخی دیرینه‌ای با شمال آفریقا داشته، پس در تبار بتهوون رگ و ریشه آفریقایی هم وجود دارد.»

در طول قرن بیستم همین نظریه - که بتهوون از نسل موروهاست - در چندین اثر تحقیقی دیگر هم ظاهر شد. جوئل آگوستوس راجرز (۱۸۸۰-۱۹۶۶)، مورخ جاماییکایی در حدود اواسط قرن بیستم بود که در نوشته‌های متعددی این نظریه را مطرح و آن را به ایده‌ای رایج تبدیل کرد، اما دولرما معتقد است که رد این داستان را می‌توان در سال ۱۹۱۵ و قبل از آن هم پیدا کرد.

در «زندگی لودویگ بتهوون»، زندگینامه‌ای که روزنامه‌نگار امریکایی الکساندر ویولک تایر نوشته، بتهوون جوان وقتی وارد وین می‌شود، دارای چنین ویژگی‌هایی است: «مانند جوانان بسیاری که هر سال، در جست‌وجوی استاد به آن شهر می‌آمدند، این نوازنده ۲۲ ساله کوچک‌اندام، لاغر، سبزه‌رو، سیاه‌چشم و سرگردان، به پایتخت سفر کرده بود تا مطالعه موسیقی را ادامه دهد.» این روزنامه‌نگار توضیح می‌دهد که یوزف هایدن، استاد بتهوون هم «مورو» بود و بتهوون حتی از استادش هم ویژگی‌های ظاهری بیشتری از مورو‌ها داشت: «دندان‌های جلویش به شکلی بود که به دهانش حالتی برآمده می‌داد. بینی‌اش نسبتا پهن و کاملا صاف بود و پیشانی پر و گردی داشت.»

الکساندر کارپنتر، استاد دپارتمان هنر‌های زیبای دانشگاه آلبرتا، نوشته که بسیاری از معاصران بتهوون او را سیاهپوست توصیف کرده‌اند، اما به گفته او، بسیاری اصل و نسب بتهوون را به دلیل ماهیت موسیقی او و اینکه این موسیقی «سیاه» به نظر می‌رسد، آفریقایی دانسته‌اند.

جنبش حقوق مدنی سیاهان در دهه ۱۹۶۰ در ایالات متحده، باعث شد که ایده سیاه بودن بتهوون، فارغ از میزان دقتش، به عنوان واقعیت مطرح شود. در نهایت، اما هیچ مدرک قطعی مبنی بر تبار آفریقایی بتهوون در دست نیست. تام سرویس، روزنامه‌نگار موسیقی برای گاردین نوشت: «ما می‌دانیم که بتهوون با جرج بریج‌تاور، ویولن‌نواز سیاهپوست، رفاقت نزدیکی داشت. او بلندپروازانه‌ترین سونات ویولن خود، کرویتزر را برای او ساخت (آن‌ها این سونات را با هم اجرا کردند و بتهوون آن را «سوناتی برای یک دورگه دیوانه» نامید.) وقتی این دو رفیق به خاطر یک دختر با هم دعوا کردند، بتهوون آن را به ویولنیست دیگری تقدیم کرد. بریج‌تاور، هیچ جا اشاره‌ای به میراث آفریقایی یا مورویی رفیقش نکرده است. بگذریم از کوه شواهدی که بر قرائت متعارف‌تری از اصل و نسب بتهوون دلالت دارند.

دو لرما در پایان مقاله خود می‌نویسد که چگونه مورخان برای ردیابی تبار بتهوون، به ویژه در زمان نازی‌ها تلاش زیادی کردند: در زمان نازی‌ها، مطالعاتی برای شناسایی افرادی انجام شد که از تبار آریایی نبودند (داشتن رگ آفریقایی یا یهودی باعث می‌شد که بتهوون در این آزمون مردود شود، اما او قبول شد.) محققان فلاندری به تبار فلاندری بتهوون بسیار افتخار می‌کردند.

راینهارت معتقد است که این دست مفروضات درباره اصل و نسب بتهوون، در نهایت بازتولید کلیشه‌های نژادپرستانه است و استدلال‌هایی که ارایه می‌شود، اغلب فاقد ریشه‌های دقیق تاریخی هستند.

دولرما می‌نویسد که مهم نیست چقدر استدلال‌ها آمیخته با حدس و گمانند، برای کسانی که هنوز به دوگانگی سیاه و سفید فکر می‌کنند، بسیار حایز اهمیتند.

از نظر راینهارت، نیاز به رنگین‌پوست معرفی کردن بتهوون در برابر هر استدلال تاریخی، علامت مهمی است، چراکه نشان می‌دهد وقت آن فرارسیده که در یک برنامه هماهنگ، سازمان‌یافته، دقیق و پویا، در تاریخ موسیقی غرب بازنگری کنیم.

شاید بهترین راه برای برجسته کردن مشارکت سیاهپوستان در تاریخ موسیقی غرب این باشد که درباره هنرمندان رنگین‌پوست مانند سموئل تیلور کولریج، جورج بریج‌تاور و بسیاری دیگر تحقیقات بیشتری شود.

برچسب ها: بتهوون
bato-adv
bato-adv
bato-adv