برخی از تحلیلگران اقتصادی معتقد هستند که، چون غالب تسهیلات دریافتی در ابتدا تبدیل به سپرده بانکی میشوند و سطح سپردهها را افزایش میدهند رشد سطح سپردهها با افزایش نقدینگی بر رشد تورم موثر است. یعنی، چون افزایش تسهیلات به احتمال زیاد، نقدینگی را افزایش میدهد و افزایش نقدینگی در جامعه تورم را تغذیه میکند، افزایش تسهیلات از کانال نقدینگی موجب رشد تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود.
تا زمانیکه روند صعودی تسهیلات دهی بانکها به خانوارها نشکند و کاهش قابل توجهی نداشته باشد یک پای سیاستهای اعمالی بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز و تورم لنگ میزند و سیاست یک بام و دو هوای بانک مرکزی در افزایش سود بانکی در کنار افزایش تسهیلات دهی برای کنترل نرخ ارز جواب نمیدهد.
به گزارش اقتصاد نیوز، در گزارشی که از روند تسهیلات دهی بانکها داشته است میزان تسهیلات دهی بانکها در بازه سالانه رشد ۴۲ درصدی داشته و میزان پرداخت تسهیلات به خانوارها بیشتر از۵۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
افزایش تسهیلات به خانوارها فرضیههایی که پیش از این دلیل افزایش قیمت دلار و رشد تورم را توسط دیدبان توضیح میداد به اثبات میرساند و اقدامات بانک مرکزی را برای کاهش تورم و توقف رشد دلار تضییع میکند. افزایش تسهیلات دهی به خانوارها عواقبی برای تورم و ارزش پول ملی دارد که اکو ایران در ادامه گزارش دیدبان بررسی میکند.
برخی از تحلیلگران اقتصادی معتقد هستند که، چون غالب تسهیلات دریافتی در ابتدا تبدیل به سپرده بانکی میشوند و سطح سپردهها را افزایش میدهند رشد سطح سپردهها با افزایش نقدینگی بر رشد تورم موثر است. یعنی، چون افزایش تسهیلات به احتمال زیاد، نقدینگی را افزایش میدهد و افزایش نقدینگی در جامعه تورم را تغذیه میکند، افزایش تسهیلات از کانال نقدینگی موجب رشد تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود.
از طرفی اعطای تسهیلات و اعتبار به خانوارها صعود قابل توجهی داشته است که احتمالا این افزایش قابل توجه به دو دلیل است: ۱-عرضه وام توسط بازارساز رشد کرده ۲- تقاضا برای وام توسط مردم هم رشد کرده است.
افزایش نرخ سود بانکی با هدف افزایش سپرده گذاری و کاهش تسهیلات دهی منجر به کاهش تورم میشود. در شرایط تورمی برخی از بانکهای مرکزی جهان نرخ سود تسهیلات و نرخ سود سپرده گذاری را متفاوت تعیین میکنند که در آن نرخ سود تسهیلات دهی غالبا در شرایط تورمی بالاتر از نرخ سپرده گذاری و تا سطحی است که دریافت وام را کاهش دهد. افزایش سود بانکی هزینه فرصت سرمایه گذاری را افزایش میدهد و میزان ورود پول به بازارهای موازی را کاهش میدهد علاوه بر آن رشد نرخ بهره بانکی، باعث افزایش سپرده گذاری افراد در بانکها به جای سرمایه گذاری در بازارها، افزایش مصرف و رشد تورم میشود.
همچنین رشد سود بانکی، هزینه دریافت وام را افزایش میدهد و با افزایش هزینه وام، تقاضای دریافت تسهیلات کاهش پیدا کرده و در نتیجه کاهش دریافت وام تقاضا برای کالا و تورم را تعدیل میکند. حال در شرایطی که تورم جامعه در نزدیکی کانال پنجاه درصدی است اعطای وامهای تکلیفی مانند ازدواج و فرزندآوری با نرخ سود کمتر از سود بانکی، تقاضا برای دریافت وام را بیشتر میکند.
از طرفی بر اساس آخرین بخشنامه بانک مرکزی سود تسهیلات ۲۳ درصد است که البته، چون از سود بانکی بیشتر است (قبلا نرخهای سود غیر رسمی از نرخ سود رسمی تسهیلات بیشتر بود) دیگر دریافت وام و سپرده گذاری آن جذاب نخواهد بود. در وامهایی که سود تسهیلات از سود بانکی پایینتر است افراد با دریافت وام و سپرده گذاری آن در بانک، اقساط وام را پرداخت کرده و از این اختلاف منتفع میشوند، ولی با توجه به آنکه تورم در جامعه بالای پنجاه درصد است اختلاف بالای تورم و سود بانکی همچنان دریافت وام را برای خانوار جذاب میکند، زیرا با دریافت وام و تبدیل آن به دارایی خانوارها همچنان نسبت به متوسط تورم جامعه سود قابل توجهی به دست میآوردند و سود به وجود آمده میتواند هم آنها را از رشد تورم مصون نگه دارد و هم تقاضای دریافت وام را افزایش میدهد. خانوارهایی که وام دریافت کرده اند با چراغ سبز رشد قیمت در بازارهایی مانند ارز که با کمترین سطح دارایی هم قابلیت نقل و انتقال دارد وارد میشوند و با تاثیر بر تقاضا در بازارهای موازی مانند ارز بر رشد قیمتها و تورم دامن میزنند.
اگرچه در حال حاضر سود تسهیلات از سود بانکی در کشور بیشتر است، ولی در تعدادی از بانکهای مرکزی جهان برای غلبه بر شرایط تورمی، نسبت سود تسهیلات به سود سپرده گذاری مقدار بیشتری است و سود تسهیلات تا جایی رشد میکند که تقاضای تسهیلات را تحت فشار قرار داده و به مقدار زیادی کاهش دهد. پس تا زمانیکه روند صعودی تسهیلات دهی بانکها به خانوارها نشکند و کاهش قابل توجهی نداشته باشد یک پای سیاستهای اعمالی بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز و تورم لنگ میزند و سیاست یک بام و دو هوای بانک مرکزی در افزایش سود بانکی در کنار افزایش تسهیلات دهی برای کنترل نرخ ارز جواب نمیدهد.
اونس طلا پایان هفته قبل به کمترین سطح در سه هفته گذشته رسید و کانال ۱۹۰۰ دلاری را از دست داد. گزارش اشتغال آمریکا که بهتر از انتظار بود ترمز صعودی اونس طلا را کشید و طلای جهانی را وارد اصلاح کرد، زیرا شرایط بهتر از انتظار بازار کار آمریکا، راه را برای اقدامات انقباضی هموار مینماید و دست فدرال رزرو را برای مبارزه با تورم بازتر میکند. به همین خاطربازارها که انتظار داشتند فدرال رزرو به زودی اقدامات انقباضی را کاهش دهد در این شرایط دچار ابهام شدند، ولی نگرانی از شرایط مناسب بازارساز برای اقدامات ضد تورمی شاخص دلار و بازدهی اوراق خزانه داری را افزایش داد که منجر به سقوط اونس جهانی طلا شد. با سقوط اونس جهانی طلا در صورتی که قیمت دلار رشد نکند ارزش ذاتی سکه طلا و طلای آب شده در روز یکشنبه کاهش پیدا میکند که باید دید آیا بازار با افزایش حباب یا رشد قیمت دلار میتواند مانع از کاهش قیمت سکه شود یا خیر؟
ترمز روند نزولی پر شتاب بازار سرمایه در انتهای هفته قبل کشیده شد و دو روز پایانی هفته، بازار ارز معاملاتی متعادل با چاشنی افزایش قیمت را تجربه کرد.
ارزش معاملات خرد، ولی در هفته قبل روند نزولی داشته است که آن هم به خاطر آسیب اعتماد بازار سرمایه در مقاومت تحمیلی در بازار سرمایه میباشد، در چنین شرایطی آنچه حال بازار را بهتر خواهد کرد برخورد با اقدامات ناگهانی و اخذ تصمیماتی است که امنیت حقوق سهامداران و بخش تولیدی کشور را تضمین کند.