در شرایط کنونی حتی اگر خانوادههائی تمایل به داشتن فرزند یا فرزندانی پیدا کنند، مشکلات شدید اقتصادی و هزینههای کمرشکن نگهداری و پرورش فرزند اجازه نمیدهد به سوی فرزنددار شدن بروند. مشوقهای مادی در نظر گرفته شده در برابر کوه مشکلات اقتصادی موجود اصولاً به حساب نمیآیند. با تبلیغ و توصیه نیز نمیتوان کاری از پیش برد. با برطرف ساختن بحران اقتصادی راه برای تغییر فرهنگ نیز هموار خواهد شد و فقط در آن صورت است که میتوان به افزایشی شدن فرزندآوری امیدوار بود.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مشکل کاهش جمعیت کشور، یکی از موضوعاتی است که مسئولان تاکنون نتوانستهاند راهحلی برای آن پیدا کنند.
طرحهای عملی، اقدامات تبلیغاتی و توصیههای حاکمیتی زیادی در سالهای اخیر برای تشویق کردن مردم به فرزندآوری صورت گرفته، ولی همگی بیاثر بودهاند. این واقعیت تلخ را آمارهای سازمان ثبت احوال کشور گوشزد مینمایند و کارشناسان نیز راهنمائیهای مفیدی برای حل این مشکل ارائه میدهند، اما متأسفانه توجه لازم به این راهنمائیها نمیشود.
براساس آمارهای سازمان ثبت احوال کل کشور، در ۱۰ ماهه امسال ۸۹۳ هزار و ۷۸۶ نفر متولدین سرتاسر کشورمان بودند که نسبت به تولد ۹۳۷ هزار و ۷۴۹ نفر در ۱۰ ماهه مشابه سال گذشته کاهش ۴۴ هزار نفری را نشان میدهد. یعنی در این مدت، فرزندآوری امسال نسبت به سال گذشته ۷.۴ درصد کاهش داشته است. نکته قابل تأمل دیگر در همین آمار ثبت احوال اینست که مقایسه آمار متولدین ۹ ماهه سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ نشان میدهد تعداد متولدین سال جاری کمترین تعداد فرزندآوری از سال ۱۳۹۰ تاکنون بوده است.
نکتهای که باید به صورت ویژه مورد توجه حکمرانان ما قرار گیرد اینست که کاهش بیسابقه فرزندآوری در سال جاری در شرایطی پدید آمده که ۵۰ درصد از تخصیص خودروی کشور از طریق قرعهکشی به طرح جوانی جمعیت داده شده است. علاوه بر این، تسهیلات وام قرضالحسنه نیز برای فرزندآوری در نظر گرفته و اجرائی شده است کمااینکه تعلق گرفتن زمین و تسهیلات خانهدار شدن نیز یکی دیگر از این تسهیلات است.
اینکه اینهمه تلاش برای تشویق شدن مردم به فرزندآوری نتیجهای نداشته و علیرغم تأمین تسهیلات ویژه، آمارها از کاهش بیسابقه موالید در سال جاری نسبت به سالهای قبل حتی از ۱۳۹۰ تاکنون خبر میدهند، نشان از واقعیتی دارد که توجه کردن مسئولان به آن بسیار ضروری است. این کاهش در صورتی که ریشهیابی نشود و با علت واقعی آن مبارزه صورت نگیرد، همچنان ادامه خواهد یافت و میدانیم که ادامه این روند برای کشور از جهات مختلف خطرناک است.
متأسفانه در دهه هفتاد مسئولان نظام دچار سیاست اشتباه مبارزه با فرزندآوری شدند و با بکار گرفتن تمام امکانات، خانوادهها را به کنترل موالید تشویق و در مواردی حتی محدود کردند. قطع کردن بعضی امکانات و تسهیلات برای خانوادههائی که فرزندان زیاد میآوردند، اشتباه بزرگی بود که مسئولان در آن زمان مرتکب شدند و هرچند بعدها خود به این اشتباه پی بردند و درصدد جبران برآمدند، ولی بسیار دیر شده بود و به همین دلیل است که اکنون بازگرداندن جامعه به روال سابق، یکی از دشوارترین امور است.
اکنون همانطور که کارشناسان اقتصادی میگویند، صرف در اختیار گذاشتن خودرو، وام و تسهیلات مسکن نمیتواند مردم را به فرزندآوری تشویق کند. برای شکستن این بنبست، حداقل دو اقدام اساسی لازم است. اولین اقدام، خارج ساختن کشور از بحران اقتصادی است و اقدام دوم، تغییر فرهنگ زندگی بدون فرزند یا تکفرزندی به فرهنگ فرزندخواهی. تبلیغات و محدودیتهای شدید دولتی دهه هفتاد، فرهنگ مردم را عوض کرد و سنت فرزندخواهی را که در نهاد عامه مردم ریشه دوانیده بود، به پرهیز از فرزنددار شدن و یا اکتفا به یک فرزند تبدیل کرد و بعدها به دلیل مشکلات شدید اقتصادی ترس از عدم امکان تأمین هزینههای زندگی مانع پیدا شدن گرایش به فرزندآوری شد.
در شرایط کنونی حتی اگر خانوادههائی تمایل به داشتن فرزند یا فرزندانی پیدا کنند، مشکلات شدید اقتصادی و هزینههای کمرشکن نگهداری و پرورش فرزند اجازه نمیدهد به سوی فرزنددار شدن بروند. مشوقهای مادی در نظر گرفته شده در برابر کوه مشکلات اقتصادی موجود اصولاً به حساب نمیآیند. با تبلیغ و توصیه نیز نمیتوان کاری از پیش برد. با برطرف ساختن بحران اقتصادی راه برای تغییر فرهنگ نیز هموار خواهد شد و فقط در آن صورت است که میتوان به افزایشی شدن فرزندآوری امیدوار بود.