جهانگیری میگوید: امام خمینی (ره)، بعد از استقرار جمهوری اسلامی، آن را تفسیر کرد که این جمهوری دو بال اصلی دارد؛ یکی اسلامیت و دیگری جمهوریت آن است و تا آخرین لحظات حیاتشان نیز کنترل میکردند تا هیچ کدام از این دو بال تضعیف نشود. جمهوریت نباید آسیب ببیند و به همین دلیل به نهادهای انتخاباتی تأکید داشت و روی آن خیلی حساسیت داشت و موضوعی به نام «میزان رأی ملت است» را در ارتباط با انتخابات آنچنان جا انداخت که کسی نتواند تصور کند که میشود موقعیت جمهوریت را به هر بهانهای تضعیف کرد.
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه حل همه مسائل دست رهبری نیست، گفت: من فکر میکنم همه از زیر کاری که برعهدهشان است، شانه خالی میکنند و میگویند همه میفهمند که اگر ما انجام ندادیم، رهبری نگذاشت. یعنی کسانی با علم، یک سری مسائل را حل نمیکنند و میدانند که مردم این را به حساب رهبری میگذارند.
به گزارش جماران، امام خمینی (ره) از پیش از انقلاب به طبقات محروم جامعه توجه داشت و بعد از انقلاب اسلامی نیز همواره به مسئولان، توجه به قشر محروم و مستضعف را توصیه میکردند و میفرمودند همین محرومان و پابرهنگان بودند که شما را به عرصه قدرت رساندند و اگر نبودند شما یا در حبس بودید یا در قبرستانها. ایشان بر معیشت مردم و اقتصاد مردمی نیز تأکید ویژه داشتند.
در برنامه دیگری از مجموعه «حضور»، اسحاق جهانگیری از رجل سیاسی و از چهرههای شناخته شده انقلاب اسلامی، درباره توجه حضرت امام خمینی (ره) به رسیدگی به مستضعفان و محرومان و معیشت مردم به سؤالات «محمدحسین رنجبران» پاسخ گفت.
جهانگیری از عنفوان جوانی در انقلاب اسلامی بوده است و از استانداری و جهاد سازندگی تا وزارت و معاونت اول رئیس جمهوری را در کارنامه فعالیتهای خود دارد.
جهانگیری در خصوص نگاه ویژه امام خمینی (ره) به محرومان و مستضعفان اظهار داشت: مدل حکمرانی امام (ره) چند ویژگی داشت که یکی از اصلیترین آنها تکیه ایشان به مردم بود. در طول دوران رهبری، بیش از آنکه به حزب یا گروهی وابسته باشد، برای آنکه بتواند موتور انقلاب را روشن نگه دارد و انقلاب را با آن پیش ببرد، تکیه ایشان به مردم بود.
وی افزود: در دیدگاه امام (ره)، مردم هم از نظر شرعی و هم عقلی نقش اول و تعیین کننده دارند و مردم هستند که مشروعیت و مقبولیت میدهند. این بعد از پیروزی انقلاب مکرر در سخنان امام دیده میشود و امام در خیلی جاها حتی با این تعبیر که خود من در یکی از سخنرانیهای ایشان اخیراً دیدم که امام میگوید «خدا و پیغمبر به ما این اجازه را نداده که نظرمان یا چیزی را بر مردم تحمیل کنیم».
جهانگیری بیان داشت: امام خمینی (ره)، بعد از استقرار جمهوری اسلامی، آن را تفسیر کرد که این جمهوری دو بال اصلی دارد؛ یکی اسلامیت و دیگری جمهوریت آن است و تا آخرین لحظات حیاتشان نیز کنترل میکردند تا هیچ کدام از این دو بال تضعیف نشود. جمهوریت نباید آسیب ببیند و به همین دلیل به نهادهای انتخاباتی تأکید داشت و روی آن خیلی حساسیت داشت و موضوعی به نام «میزان رأی ملت است» را در ارتباط با انتخابات آنچنان جا انداخت که کسی نتواند تصور کند که میشود موقعیت جمهوریت را به هر بهانهای تضعیف کرد.
وی توجه به محرومان و مستضعفان را وجه غالب اندیشه و نظرات امام خمینی (ره) دانست و گفت: امام در اسفند ماه سال ۵۷ کمیته امداد را تشکیل داد؛ یعنی هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که امام اولین نهادی را که مستقر کرد نهادی بود که میخواست با آن فقرزدایی کند و تمام افراد نیازمند را تحت پوشش قرار دهد و میخواست از امکانات دولت و مردم استفاده کند تا این موضوع را پیش ببرد.
معاون اول رئیس جمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم اظهار داشت: دومین نهاد، بنیاد مسکن و حساب ۱۰۰ امام بود. برای آنکه تشخیص دادند مسکن اصلیترین مسئله هزینه خانوار است و اگر هزینه مسکن از دوش خانوار برداشته نشود، در بقیه هزینهها گرفتار میشود و لازم است که برای خانوادههای فقیر که توانایی ساخت مسکن ندارند، یک نهادی درست شود که این کار را انجام دهد.
جهانگیری گفت: سومین نهادی هم که باز در خرداد سال ۵۸ امام تشکیل دادند، جهاد سازندگی بود. جهاد سازندگی اصلیترین نهادی بود که امام درست کردند، با این انگیزه که مناطق و روستاهای محروم و محرومین که در روستاها هستند به آنها توجه شود. بر همین اساس، بعد از یک مقطعی امام تعریفشان از جهاد سازندگی این بود که بچههای جهاد به روستاها رفتند و با عملکردشان و کارهایی که انجام دادند، بذر انقلاب را در دل هر روستایی و هر محروم کاشتند و امروز نهالهای تنومندی شکل گرفته است.
وی اذعان کرد: به نظر من امام اطلاعات دقیقی از اوضاع کشور داشت که چنین موضوعی را به موضوع اصلی تبدیل کرد که باید به عمران و آبادی کشور و محرومان رسید و تغییر داد و نهادسازی کرد و ما هم به هرحال به این فرمان، لبیک گفتیم. من هم علاقه شخصیام همین بود که با این طبقه با علاقه کار میکردم.
جهانگیری گفت: جوانها هم با عشق و علاقه به میدان میآمدند و این طور احساس رضایت میشد که داریم در جهت پیشرفت کشور و رفع مشکلات مردم و روستاییها کاری انجام میدهیم. از آن طرف هم امام حسابی تشویق میکردند. حالا ممکن است در سیستم بروکراسی که وجود داشت، هم در دوران دولت موقت و هم در دولتهای بعدی یک سری اصطکاکهایی به وجود میآمد و البته خود جهاد هم خود به خود، هرچه سازمانش بزرگتر شد، به سمت یک سیستم اداری خاصی رفت که باید هم اینطور میشد.
وی ادامه داد: تشکیل این سه نهادِ کمیته امداد، بنیاد مسکن و جهاد سازندگی بیانگر این فکر و اندیشه امام (ره) بود که این نظام و این انقلاب باید هدفگذاری اصلیاش را برای محرومان و آسیبدیدگانی که وضعیت مناسبی برای زندگی ندارند و باید از فقر و زندگی سختی که دارند، نجات یابند و سراسر ایران عمران و آبادانی شود، باید تلاش کند.
جهانگیری گفت: ولی تصورم این است که شروع جنگ، اجازه نداد امام (ره) به این هدفش برسد. بالاخره کشور منابعش محدود است و اینطور نیست که بگوییم حالا هر میزان خواست به جنگ برود و بقیهاش آنقدر زیاد است که میتوان خرج عمران و آبادانی کرد. جنگ به سرعتِ توسعه کشور از نظر عمرانی آسیب زد.
مدیر ارشد سابق اجرایی کشور خاطرنشان کرد: البته این اضطرار در دولت بود؛ چون من از سال ۶۳ به مجلس آمدم و این اصرار بود که ما حتی در دوره جنگ باید حیات عمرانی و آبادی را در کشور زنده نگه داریم و مردم باید ببینند که علیرغم وجود جنگ، دارد در اقصی نقاط کشور ساخت و ساز میشود و اتفاقاتی میافتد.
وی افزود: من تصورم این است که با آن همه حمایتی که امام (ره) از دولت میکرد و با آن روحیه گذشتی که در مردم بود؛ چون مردم در آن مقطع به دلیل همین رابطه مستقیمی که بین امام و مردم شکل گرفته بود، بسیار با امام همراهی میکردند، میشد کشور را اداره کرد به طوری که کشور به هم نریزد. معتقدم آن دوران، نیروی دیگری بود که کمک میکرد که این انسجام و وحدت وجود داشته باشد و بشود جنگ را اداره کرد و کشور را هم اداره کرد و مسائل آن را پیش برد.
جهانگیری از شجاعت امام در تصمیمگیری در شرایط بحرانی یاد کرد و بیان داشت: امام شجاعتش در تصمیمگیری خیلی بالا بود. یعنی رهبری وقتی که یک حکومتی با این ویژگیها را بخواهد اداره کند، باید برای عبور از بحرانها در موافقی شجاعانه تصمیم بگیرد که بسیار کار شواری است. خصوصاً برای رهبری که تا روزهای قبل آن مواضع دیگر میگرفته است.
وی افزود: تقریباً همه کسانی که در جنگ بودند، اصلاً تصور این را نداشتند که امام بخواهند جنگ را جز با پیروزی تمام کند؛ یعنی این شعار شده بود شعار عموم مردم. «جنگ جنگ تا پیروزی» در حضور امام گفته میشد و امام هم مکرراً در سخنرانیهایشان حتی تا هفتههای قبل از قبول قطعنامه، با صراحت میگفتند جنگ تا پیروزی و تا آخرین نفر و خانه میجنگیم. حتی تعبیر خیلی تندی درباره کسانی که به صلح فکر میکنند، به کار میبردند.
جهانگیری گفت:، اما وقتی مجموعههای نظامی و اقتصادی به ایشان گزارش میدهند که نمیشود جنگ را ادامه داد، امام با اینکه میتوانستند این گزارشها را کنار بگذارند و بگویند شما خودباخته هستید و خودتان را و توان کشور را باور ندارید؛ ولی دانستند که وقت آن است که باید انتخاب کنند و تصمیم بگیرند و آن تصمیم بسیار مهم را گرفتند و به نظر من، اگر آن تصمیم گرفته نمیشد، ما هنوز هم جنگ داشتیم و باید ادامه میدادیم.
وی یادآور شد: البته از آن جلسه نقل و قولهای زیادی هم از مقام معظم رهبری و از آقای هاشمی در خاطراتشان بیان شده است؛ که آقای هاشمی خیلی اصرار کردند که آقا اجازه دهید من قطعنامه را قبول کنم؛ چون آقای هاشمی و دیگران از نظر کارشناسی به امام اصرار میکردند که جنگ باید خاتمه پیدا کند. برای امام روشن شد که این مجموعه با همه موقعیتی که در میان مردم دارد، این تصمیم بزرگ را نمیتواند بگیرد و باید خودشان این تصمیم را بگیرند و ایشان اثر این تصمیم را هم میدانستند که چقدر مهم است. امام فرمودند نخیر. فقط باید خودم این تصمیم را بگیرم که مسئولیتپذیری امام را نشان میدهد.
جهانگیری گفت: امام میتوانستند این را رد کنند و بگویند باشد شما تصمیم بگیرید و اگر نتیجهاش خوب شد من از آن حمایت میکنم. کمااینکه آقای هاشمی این را هم گفته بودند اگر بد شد، شما من را محاکمه کنید؛ من قبول دارم که به عنوان فرمانده جنگ تصمیم گرفتم و شما به عنوان فرمانده کل قوا من را محاکمه کنید، ولی اعتبار و تقدس شما در بین مردم حفظ شود. اینها از ویژگیهای مهم امام بود که هم شجاعت بودند و هم مسئولیتپذیر بود.
وی خاطرنشان کرد: بعد هم برای مجلس یک یادداشتی نوشتند و توضیح دادند که چرا من این تصمیم را گرفتم و به همه این گزارشها اشاره کردند؛ این موضوع سه نکته دارد. یکی اینکه امام به موضوع گزارشهای کارشناسی توجه داشت. دو اینکه شرایطی درست کرده بود که مسئولین به راحتی با ایشان بحثهای جدی میکردند؛ مسئولینی که حلقه اول اطرافیان امام بودند و به ایشان میگفتند که دارد چه بر سر کشور میآید و دیگر قادر نیست ادامه دهد.
مدیر سابق اجرایی کشور بیان داشت: ایشان به گزارشی که مسئولان اقتصادی و نظامی راجع به شرایط جنگ میدادند، توجه میکردند. در موقعی باید امام تصمیم میگرفت و این شجاعت را داشت. ایشان این شجاعت را در تصمیمگیری در دوران پیروزی انقلاب هم نشان داد. موقعی که حکومت نظامی کردند و روز ۲۱ بهمن گفتند حکومت نظامی را به رسمیت نشناسید و خطاب به مردم گفتند به صحنه بیایید و نگذارید توطئه شکل بگیرد.
وی کارنامه جمهوری اسلامی در رسیدگی به محرومان و مستضعفان را موفقیتآمیز دانست و اظهار داشت: نادیده گرفتن اقدامات جمهوری اسلامی، یکی از جفاهایی که در حق جمهوری اسلامی میشود. آن هم به دلیل مشکلاتی است که خیلی زیاد شده و مردم را رنج میدهد، این است که همه کارهایی که تاکنون انجام شده، تقریباً نادیده گرفته میشود.
جهانگیری گفت: الان تقریباً روستایی نیست که اینترنت و تلفن نداشته باشد. من یک وقتی استاندار اصفهان بودم و به یک روستای رفته بودم و بحث بر این بود که آب و برق برسانیم. عمده تقاضاهایی که میشد این بود که اینجا تلویزیونهایی که داریم برخی از شبکهها را نمیگیرد و یک آنتن تقویتی باید وجود داشته باشد. من خدا را شکر میکردم که میدیدم در روستاها دیگر حرف از نبودن آب و برق نیست. آن موقع هنوز اینترنت و ماهواره نبود. چیزهایی درخواست میکردند که از مرحله اول نیازها عبور شده بود.
جهانگیری با بیان اینکه اگر این حجم از سرمایهگذاریها در کشور نشده بود، وقتی جلوی نفت ما را بستند ما با چه چیزی کشور را اداره کردیم؟ گفت: این در حالیست که یک عدهای با تمام وجود با اینها مخالفت میکردند و متأسفانه باید در اینجا بگویم که خیلی از مدیرانی که طرحهای بزرگ پتروشیمی، فولاد و طرحهای بزرگ سد و نیروگاهی کشور را ساختند، به آنها چیزهای بستند که یا نتوانند در ایران زندگی کنند یا در گوشهای منزوی شوند.
وی بیان داشت: سال ۹۹ که دیگر کرونا هم به کمک تحریم آمد و کشوری که با سالی ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار اداره شده بود، در سال ۹۹ در ۶ ماه اول ۵ میلیارد دلار داشتیم و اصلاً تصور اینکه حتی میشود داروی مردم را تأمین کرد، وجود نداشت یا حتی تصور تأمین گندم مردم وجود نداشت. فکر میکردیم دیگر باید دستها را بلند کنیم. ولی آن چیزی که به داد کشور رسید، همین سرمایهگذاریها بود.
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم اظهار داشت: راهی که موجب میشود این کارها انجام نشود، این است که مدیرانی که جسارت تصمیمگیری دارند که کارهای بزرگ میکنند را از صحنه خارج میکردند. به نظر من این خط همه جا وجود داشت. من وقتی نگاه میکنم میبینم فلان آقا مدیر پتروشیمی بود؛ الان کجاست؟ خیلی از کارهای پتروشیمی را ایشان اراده کرد و انجام گرفت.
وی خاطرنشان کرد: یا اگر بخواهم اسم ببرم، زمانی آقای نعمتزاده مدیر پتروشیمی بود. خیلی کار پتروشیمی انجام داد و الان هم سن ایشان خیلی بالا است که خدا انشاءالله حفظشان کند. الان ایشان چه وضعیتی دارد؟ آیا فرد خوشنامی در این کشور است و دیگران امروز به خوبی از او یاد میکنند؟
جهانگیری بیان داشت: من فکر میکنم ما نتوانستیم این شرایط را خوب در کشور طراحی کنیم و به همین دلیل هم برونداد اقتصادی کشور، زندگی مردم را راضی نکرد و امروز آنچیزی که مردم ایران را زجر میدهد، شرایط اقتصادی است.
وی گفت: من یک آدم توسعهگرا هستم، ولی به این موضوع میخواهم از منظر توسعه بپردازم. ولی وقتی که سال ۹۷ این اتفاق افتاد، فهمیدم دیگر وقت صحبت کردن از توسعه نیست و وارد یک دوره جدیدی شدهایم.
جهانگیری با بیان اینکه درشرایط کنونی توسعه، موضوع اول ما نیست، اظهار داشت: موضوع اول ما این است که چگونه باید از زندگی مردم محافظت کنیم. بعضیها اشکال میگیرند که تصمیمی که آن روز گرفتید، غیراقتصادی بود یا احتمالاً در آن رانت بود؛ مگر آن کسانی که آن روز این تصمیم را گرفتند مدیرانی بودند که همه زندگیشان طرفدار اقتصاد آزاد بود؟
وی افزود: من طرفدار اقتصاد آزاد بودم و بیشترین تصمیمات مربوط به اقتصاد آزاد در دوره من گرفته شده و تمام سازوکارهای کنترل دولتی را من در دوره وزارت صنایع به هم زدم، ولی قرار بود آن موقع کاری کنیم که یک سفره حداقلی برای مردم بماند. یک غذایی برای مردم بماند و در این زمینه دغدغه نداشته باشند تا ببینیم با ترامپ به کجا میرسیم.
جهانگیری با بیان اینکه بعد از برداشتن ارز ۴۲۰۰ به آقای رئیسی نامه زدم و راهکارهای اجرای موفق این سیاست را پیشنهاد کردم، اظهار داشت: گفتم آقای رئیسی آن چیزی که مهم است، این سفره است؛ اگر شما بتوانید با برداشتن این سفره، از آن محافظت کنید خوب است. یک کاری کنید که این آذوقه مردم در یک دوره چند ماهه ثابت بماند.
مدیر سابق ارشد اجرایی کشور بیان داشت: راه حل عبور از مشکلات هم توجه به مسائل اقتصادی است. اگر حکومت الان بخواهد به دنبال این باشد که اولویت اصلی چیست؟ مسائل اقتصادی است. من باز هم تأکید میکنم که حل مسائل اقتصادی، امروز دیگر اقتصادی نیست. البته ما در دوره خودمان هم این را میگفتیم که حل مسائل اقتصادی، سیاسی است و یک عده فکر میکردند به این معناست که میخواهیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم.
جهانگیری بیان داشت: میدانم که بالاخره مسئولین سیاست خارجی کشور حتماً تدبیر دارند و راهکاری برای آن پیدا میکنند. ولی وقتی میتوانید مذاکره کنید که پشتیبان شما یک ملت یکپارچه باشد و یک حمایت داخلی قدرتمندی باشد.
وی درباره اینکه چرا در دولت قبل جایی برای اعتراض مردم ایجاد نشد، گفت: سال ۹۶ وقتی اعتراضات پیش آمد و در بعضی جاها به خشونت کشیده شد، در دولت بحث شد که به هرحال مردم به دولت اعتراض دارند و قانون اساسی هم به مردم حقوق کاملی داده است. آنجا بحث شد که برای اعتراض مردم محلهایی را مشخص کنیم تا این کار انجام بگیرد.
جهانگیری بیان داشت: یک مجموعهای از دوستان معاونت حقوقی وزارت کشور مأمور شدند و پیشنهادی آوردند و جاهایی را مشخص کردیم. برای مثال استادیوم و میدان آزادی که در شهر هستند؛ جلوی مجلس و یک جاهایی به شورای تأمین شهرستان دادیم که مردم بیایند اعتراض خود را بگویند. البته یک محدودیتهایی هم داشت که برای مثال سلاح گرم استفاده نشود و کسانی که تقاضا میکنند خودشان هم باید کنترل کنند و نهادها باید امنیتشان را تأمین کنند.
وی افزود: یک نفری که نمیدانم کیست نه اینکه جرأت گفتنش را نداشته باشم؛ یک آدم عادی، حق دارد از مصوبه دولت به دیوان عدالت شکایت کند و بگوید این مصوبه حقوق من را محدود کرده و دیوان رسیدگی میکند و میگوید این مصوبه حقوق مردم را محدود کرده و بنابراین لغو است. یک نفری هم شکایت کرده بود که من حق اعتراض دارم و در هرجا خودم دلم بخواهد میخواهم اعتراض کنم؛ اینها چرا گفتند که فقط در این چند جا میتوانید اعتراض کنید؛ این حق من را محدود کرده؟ دیوان عدالت هم این مصوبه را لغو کرد.
جهانگیری خاطرنشان کرد: مأموریت دادیم به معاون حقوقی که برود مذاکره کند و راهکاری پیدا کند که بالاخره حل شود و آخر هم به این رسیدند که به مجلس برویم و این را قانون کنیم، ولی به آخرهای دولت خورد و به مجلس هم نرفت. فکر کنم پیشنهاد بعدی هم که اواخر سال ۹۹ و اوایل سال ۱۴۰۰ به دولت آمد که طی لایحهای به مجلس ببریم، ولی گفته شد که ممکن است برداشتهای مختلفی صورت بگیرد و برای دولت بعدی مشکل درست شود؛ بگذاریم خود دولت بعدی در مورد آن تصمیمگیری کند.
جهانگیری در خصوص حوادث اخیر اظهار داشت: من فکر میکنم که ما وارد یک چالش بد شدهایم. واقعاً هر ایرانی، حتی اگر دلسوز نظام جمهوری اسلامی نباشد و برای ایران دلسوز باشد، باید الان نسبت به این مسائل حساس باشد.
وی ادامه داد: به نظر من ایران در خطر است و این اتفاقات داشت به نقطهای میرسید که میتوانست و میتواند ایران را در خطر قرار دهد. نیروهای علاقهمند به ایران و نظام و وفادار به آرمانهای امام باید الآن از خودشان، اعتبار و آبروی خود مایه بگذارند که این مسائل حل شود و باید هم حل شود.
جهانگیری خاطرنشان کرد: یکی از اشکالات ما حتماً این است که متأسفانه ساختارهایمان به گونهای است که از آن، حل پایدار مسائل بیرون نمیآید و معمولاً صورت مسئلهها را پاک میکنیم و حل نمیکنیم. برای مثال مسئله حجاب از اوایل انقلاب موضوع کشور بوده است.
وی افزود: آقای روحانی که رئیس جمهور بودند، من با ایشان مذاکره داشتم؛ میگفتند من دبیر عالی شورای امنیت ملی بودم و آقای رفسنجانی رئیس جمهور بود و آقای یزدی رئیس قوه قضائیه و آقای کروبی رئیس مجلس بودند. آقای جنتی به عنوان ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود و مسئله حجاب را دستور جلسه شورای عالی امنیت ملی گذاشتیم و چند ساعت هم بحث کردیم و آخرش هم همینطور ماند.
جهانگیری در خصوص کمکاری بعضی مدیران گفت: من هم در حد توانم مثل خیلیهای دیگر در مقطعی که باید چیزی مینوشتم با اینکه مسولیت هم داشتم، گفتهام و نوشتهام. همه آنها هم دست رهبری نیست. من فکر میکنم همه از زیر کاری که برعهدهشان است شانه خالی میکنند و میگویند همه میفهمند که اگر ما انجام ندادیم، رهبری نگذاشت.
وی تأکید کرد: من برداشتم این است که کسانی با علم، یک سری مسائل را حل نمیکنند و میدانند که مردم این را به حساب رهبری میگذارند. وقتی میدانی در موضوعی که مسئولیت تو است و انجام نمیدهی، مردم از چشم تو نمیبینند و این را به حساب رهبری میگذارند. برای مردم جوری جا انداختن که هرکاری که بخواهیم بکنیم، اینگونه میشود.
جهانگیری خاطرنشان کرد: باید یک انسجام و یکپارچگی کامل در کشور به وجود بیاید؛ باید گفتگو کرد؛ چون مسائل زیادی است که روی آن تفاهم داریم. هیچ ایرانی نیست که با هر قوم و مذهب و گرایشی، نسبت به ایران حساسیت نداشته باشد. همه توافق کنیم برای اینکه ایران در خطر نباشد، کارهایی که نباید انجام دهیم را انجام ندهیم و کارهایی که باید انجام دهیم را انجام دهیم. این که دیگر شدنی است.
وی با اشاره به مشی حاج قاسم در کمک به حل مسائل بیان داشت: حاج قاسم میفهمید که برای حل مسائل این کشور باید همه پای کار باشند. مثلاً خاتمی یک ظرفیت دارد و باید از آن استفاده شود. هر انسانی ممکن است چهار تا اشتباه هم کرده باشد. مگر دیگران اشتباه نکردند. مگر جایی بحث شده که خاتمی چه اشتباهی کرده و آن یکی اشتباه نکرده؟ من چه اشتباهی کردم که آن یکی مرتکب نشده است. ما همه انسانیم و همهمان میتوانیم اشتباه کنیم.
جهانگیری گفت: امام (ره) عذرخواهی را به ما یاد داد. امام از بنیصدر حمایت کرد و تا آخر هم با اینکه آقایان بهشتی، خامنهای، هاشمی و دیگران مخالف بودند، امام از بنیصدر حمایت میکرد؛ چون رئیس جمهور بود و رأی ملت را گرفته بود. ولی وقتی برکنار شد امام صادقانه به ملت یک جمله گفت که «والله من به بنیصدر رأی نداده بودم». یعنی امام که رای نداده، ولی به خاطر ملت حمایت میکند و بعد هم میآیند عذرخواهی میکنند که اوضاع کشور اینطور شده است و شما ناراحت هستید.
معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم خاطرنشان کرد: عذرخواهی که بد نیست. ما باید خودمان از مردم عذرخواهی کنیم. این مردم در مضیقه هستند به خاطر سیاستهای ما. بگوییم مردم! این سیاستها به خاطر مصلحت شما و براساس فهم ما بوده است، ولی ما قبول داریم که شما به زحمت افتادید و از آنها عذرخواهی میکنیم و آن را درست میکنیم. با مردم باید صادقانه حرف زد. اگر همان مشی و راه امام (ره) را پیش ببریم و درباره مسائل داخلی به تفاهم حداکثری برسیم، میتوانیم مشکلات را حل کنیم.