اگر میگویم که این دولت در سطح حل مسائل ایران نیست، نه به دلیل کینه یا پیشداوری، بلکه به دلیل واقعیت موجود است. آنها در هر سه شعار اصلی خود ناموفق بودهاند، حتی مسیر معکوس هم طی شده است. شما کافی است قیمت هر متر بنا را با حداقل حقوق حساب کنید تا ببینید در همین ۲۰ ماه گذشته، میلیونها خانوار از خانهدار شدن بهکلی ناامید شدهاند. وضعیت تورم را هم که میبینید. خالص اشتغال هم از سال ۱۳۹۸ هنوز کمتر است یا حداکثر به همان اندازه برسد. مساله بنده حل مسائل کشور است، در این حوزه معتقدم که باید نقد کرد.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بنده بهطور معمول مطالبی را که از روی عصبانیت یا همراه با توهین علیه خودم نوشته باشند، نه میخوانم و نه پاسخ میدهم. البته نقدهایی که محترمانه باشد را به روی چشم گذاشته و بیپاسخ نمیگذارم. با این حال در برخی موارد دوستان به عللی درخواست میکنند که پاسخی دهم. مطالب اخیر نویسنده کیهان جناب آقای محمد ایمانی، از این گروه است. البته بنده از کلمات توهینآمیز و تند علیه ایشان استفاده نمیکنم و گمان هم نمیکنم استفاده از اینگونه کلمات در کاهش اعتبار مخاطب اثری بگذارد، شاید بیشتر نشاندهنده وضعیت و جایگاه نامناسب اخلاقی و فکری نویسنده است.
ایشان در متنی که در کانال خودشان هم منتشر کردهاند با عنوان طعنهآمیز «مهندسان ویرانی!» و اینکه فقط وقاحت نیست؛ برای امثال بنده ماموریت حمله به دولت مستقر را تعریف کردهاند و نوشتهاند: «عبدی که میگوید «حل مسائل در سطح این دولت نیست»، پارسال طعنه زده بود: دولت، چه واگذاری ارز ۴۲۰۰ تومانی را ادامه دهد و چه حذف کند، دو پوست موز زیر پایش هست (!) او و مرعشی، دستپخت روحانی را «استخوان در گلوی دولت (جدید)» خواندند... دولت رییسی وعده کرده و مسوولیت دارد به اقتصاد سامان دهد. مطالبه و نقد هم واجب است. اما میراث تورمی ۶۰ درصدی، نقدینگی ده برابری، کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی و بلبشوی بیثباتساز رسانهای را هم فراموش نکنیم.»
حقیقت این است که هیچ فرد یا نهادی به اندازه امثال ایشان و دستاندرکاران رسانه متبوع این نویسنده با دولت کنونی دشمنی نکردهاند، حتی اگر در خوشبینانهترین حالت آنها را طرفدار دولت بدانیم. زیرا نه منتقد بودن نشانه دشمنی است و نه طرفدار بودن، نشانه خدمتگزاری است. حتما داستان دوستی خاله خرسه را به یاد دارید.
در اثبات این ادعا توضیح خواهم داد. اول اینکه انتخاب ارز ۴۲۰۰ تومانی مربوط به سال ۱۳۹۷ و سه سال پیش از انتخابات ۱۴۰۰ بود و ربطی به این انتخابات نداشت و آن دولت سال ۹۸ هم خواست آن را حذف کند که با شکستی که نواصولگرایان محترم در تشدید بحران آبان ۹۸ بر آن طرح تحمیل کردند دور حذف آن ارز را خط کشیدند. دوم اینکه بارها نوشتهام آن سیاست، بیش از اینکه انتخاب دولت روحانی باشد، از روی ناچاری بود زیرا از مخالفان داخلیاش میترسید. ولی ما میدانستیم که این سیاست قابل تداوم نیست و هرچه فاصله ارز بازار با ارز ۴۲۰۰تومانی بیشتر شود امکان برداشتن آن کمتر یا پرهزینهتر میشود.
اثبات این ادعای من، اقدام دولت کنونی است که ارز ۴۲۰۰ تومانی را به ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان تبدیل کرد و اکنون ارز بازار آزاد ۲۸ هزار تومان (تا این ساعت که مینویسم) بیشتر از ارز رسمی است. یعنی خیلی بیشتر از تفاوتی که در دولت روحانی بود. اگر آن تفاوت طی چهار سال رخ داد تفاوت اخیر فقط طی ۸ ماه رخ داده است. خب! چرا دولت کنونی نرخ ارز را تثبیت کرد؟ آیا روحانی دستور داد؟ آیا میخواهند این پوست موز را زیر پای دولت بعد از خود بگذارند؟ آیا ما حمایت میکنیم؟ پاسخ همه پرسشها خیر است. کاری جز این بلد نیستند و اجازه هم ندارند. تازه از همه جالبتر اینکه دولت جدید در داخل ساختار حکومت مخالف جدی هم ندارد و میتواند به راحتی این ارز را معادل ارز بازار کند.
مهمتر اینکه ارز ۴۲۰۰ تومانی دولت روحانی فقط چند قلم کالا را شامل میشد، در حالی که در دولت جدید همه کالاها را شامل میشود. چرا صدای شما درنمیآید؟ وی در ادامه حملات خود نوشته: «میراث تورمی...». ظاهرا نویسنده محترم کیهان متوجه ماجرا یا نوشتهها نیستند. حداقل بنده میدانستم که با این دولت نه تورم قابل کنترل و حل است و نه اشتغال وعده داده شده محقق میشود و نه یک میلیون واحد مسکونی در سال ساخته میشود. مشکل این است که چرا این وعدهها را دادید و الان دارید جِر میزنید؟ تورم در دولت روحانی نه ۶۰ درصد که در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ به ترتیب عبارت بود از: ۳۱، ۴۱، ۳۶ و ۴۰ درصد به عبارت دیگر نرخ تورم در سالی که دولت جدید آمد از سال قبل از آن هم بیشتر شد و امسال به حدود ۵۰ درصد خواهد رسید.
مشکل اصلی بیاطلاعی کسانی بود که موجب دادن این وعدهها شد، آن مشکل هماکنون نیز وجود دارد و عوارض جدی ایجاد میکند، والا هر کسی که اندکی از امور آگاهی داشت، میدانست وضعیت ایران بدون برجام همین است که میبینید، شاید اگر دولت دیگری به جای این دولت بود وضع بهتر میشد ولی تغییری اساسی نمیکرد. با این ملاحظات از همان ابتدای آمدن دولت جدید تذکر دادم که اگر برجام را حل نکنید، هیچ کدام از این شاخصها بهبود نخواهد یافت. نقلقولی از آقای دکتر محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت منتشر شده که آقای رییسی گفتهاند و تا امروز تکذیب نشده است.
ایشان گفتهاند دستور دادهام که مذاکرات احیای برجام به نتیجه برسد، ولی مخالفین جدی در داخل دارد. ظاهرا اینها هستند که با بازیهای بچهگانهای مثل «زمستان سخت»، مسوولان را فریب دادند و اجازه ندادند که مشکل حل شود، حالا هم که شاهد نتایج دستاوردهای خود هستند نعل وارونه میزنند که عدهای مخالف دولت هستند. گویی تورم و بیکاری و نداشتن مسکن و... وجود خارجی ندارد فقط با گفتن کسی محقق میشود، فراموش نکنیم که دفاع تمامقد کیهان از وضع موجود به همراه صداوسیما و دهها رسانه دیگر، هیچ تغییری در ماجرا ایجاد نمیکند نقد چند روزنامه با تیراژ محدود نیز واقعیتی را ایجاد نخواهد کرد.
من هم نهتنها دشمن این دولت نیستم، بلکه آرزوی من است که در انجام وعدههای دادهشده موفق شود. موفقیت آن برای من و همه مردم سود دارد که شکست آن سراسر زیان است هم برای مردم و هم برای من و امثال من. ولی این آرزومندی به منزله انتقاد نکردن نیست. برای من چه فرقی دارد که چه کسی رییسجمهور شود مگر قرار است به من پست و مقامی دهند؟ اگر از کسی حمایت میشود به دلیل حب او و بغض از دیگری نیست، به این علت است که فکر میکنم حضور او بیشتر به سود مردم است، والا من چه رفاقتی با روحانی داشتم؟ او هم از مجموعه حکومت و حتی جامعه روحانیت مبارز تهران بود. حتی زمانی هم که کار آقای خاتمی را قابل نقد دانستم سکوت نکردم.
اگر میگویم که این دولت در سطح حل مسائل ایران نیست، نه به دلیل کینه یا پیشداوری، بلکه به دلیل واقعیت موجود است. آنها در هر سه شعار اصلی خود ناموفق بودهاند، حتی مسیر معکوس هم طی شده است. شما کافی است قیمت هر متر بنا را با حداقل حقوق حساب کنید تا ببینید در همین ۲۰ ماه گذشته، میلیونها خانوار از خانهدار شدن بهکلی ناامید شدهاند. وضعیت تورم را هم که میبینید. خالص اشتغال هم از سال ۱۳۹۸ هنوز کمتر است یا حداکثر به همان اندازه برسد. مساله بنده حل مسائل کشور است، در این حوزه معتقدم که باید نقد کرد.
من در نقد همه دولتها مینوشتم، فرقی نداشت. حتی اگر موردی را در دولت احمدینژاد دیدم که درست است از آن دفاع مکرر کردم (پرداخت یارانهها گرچه ضعفهایی جدی هم داشت) ولی شما به صورت پیشفرض با برخی دشمن هستید با برخی دوست، مشکل شما نقد و ارزیابی نیست، حب و بغض است و به همین علت نه تنها به دولت کنونی خدمتی نمیکنید که جز زیان به آنان کار دیگری نمیکنید.
این نوع حمله به نوشتههای امثال من فقط نشان میدهد که شما هم عصبانی هستید، فقط میخواهید کسی را پیدا کنید و عصبانیت خود را روی او خالی کنید.