سرانجام گفتگوهای ایران و آژانس به منظور پیدا کردن راهحلی برای پاسخ دادن به سوالهای آژانس و همکاریهای آینده به نتیجه رسیده است.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در مصاحبهای اعلام کرد: «گفتگوها با ماسیمو آپارو، معاون پادمانی آژانس بینالمللی انرژی و هیات همراهش سازنده و امیدوارکننده بوده و بر همین اساس آقای اسلامی از گروسی برای آمدن به تهران در هفته آتی دعوت کرده است.»
به گزارش اعتماد، برداشت من از این سخنان آن است که سرانجام گفتگوهای ایران و آژانس به منظور پیدا کردن راهحلی برای پاسخ دادن به سوالهای آژانس و همکاریهای آینده به نتیجه رسیده است. بنابراین از هماکنون باید منتظر نتایج مثبت گفتگوهای آقای گروسی با مسوولان ایرانی طی هفته آینده در تهران باشیم.
رافائل گروسی ماه گذشته گفته بود در فوریه به تهران میآید، اما ظاهرا به دلیل آنکه هنوز اختلافنظرها بین دو طرف حل نشده بود، این سفر با تاخیر چند روزه روبهرو شد. ولی اعلام آمدن گروسی در آستانه برگزاری نشست شورای حکام آژانس که قرار است روز دوشنبه ۱۵ اسفند برگزار شود، به نظر میرسد فضای مثبتی را ایجاد کرده است تا مانع از صدور قطعنامه جدید علیه ایران بشود، زیرا اگر قطعنامهای جدید علیه ایران صادر شود، تنها نتیجهاش پیچیده و حاد شدن مناسبات ایران و آژانس خواهد بود.
اما اختلاف ایران و آژانس بر سر چیست؟ و چرا رسیدن به توافق این همه مدت طول کشیده است؟ در پاسخ به این پرسش مهم باید گفت مادامی که آژانس در چارچوب وظایف ذاتی خود یعنی مقابله با اشاعه سلاحهای هستهای، کمک به گسترش استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و نظارت بر فعالیتهای صلحآمیز کشورها در استفاده از انرژی هستهای فعالیت میکند؛ هیچ اختلافی با ایران نخواهد داشت. اما وقتی آژانس از چارچوب حقوقی و فنی برای اعمال وظایف خود خارج میشود و قدرتهای سلطهجو آژانس و به ویژه مدیرکل آن را به سمت مسائل سیاسی میبرند، از همین جا اختلافها شروع میشود.
البته در گذشته هم موارد متعددی بوده که بین ایران و آژانس به دلیل دادن اطلاعات غلط یا مخدوش درباره فعالیتهای صلحآمیز ایران اختلافنظرهایی به وجود آمده که از راه گفتگو این مشکلات برطرف شده است. همچنانکه در سال ۱۳۸۶ در توافق بین ایران و آژانس بر سر مُدالیته پرسشهای ششگانه آژانس در دوران مدیرکلی آقای البرادعی حل و فصل شد.
اما متاسفانه اسراییل و امریکا طی ۲۰ سال اخیر هر زمان که بین ایران و آژانس توافق برای رفع مشکلات به دست آمده و موانع برای همکاری برطرف شده است، شاهد اقدامهای جدید آنها به بهانه اطلاعات به دست آمده از منابع مختلف بودهایم.
گاهی نمونههای به دست آمده از یک سانتریفیوژ قدیمی آلوده به غنیسازی و گاهی اطلاعات مربوط به یک لپتاپ یا اطلاعات ادعایی از مدارک به سرقت رفته از ایران برای آژانس سوژهسازی شده است. جالب است که در همه این موارد ادعاها مربوط به سالهای پیش از سال ۲۰۰۳ یعنی حدود سی سال پیش است و جالبتر آنکه مقامهای امریکایی در گزارشهای رسمی خود تصریح میکنند حداقل از سال ۲۰۰۷ به بعد هیچ اقدامی که بیانگر تلاش ایران برای تولید سلاح هستهای باشد، وجود ندارد.
اخیرا نیکلاس برنز، رییس سازمان سیا نیز تصریح کرد: «هیچ مدرکی نداریم که نشان دهد ایران از سال ۲۰۰۳ به بعد تصمیم به نظامیسازی برنامه هستهای خود گرفته باشد.» بنابراین با توجه به تجربه موفق پایان دادن به پرونده موسوم به پیامدی یا همان ابعاد احتمالی نظامی که تحت عنوان مسائل گذشته و آینده در آذر ماه ۱۳۹۴ بعد از اجرای برجام از سوی ایران، با صدور قطعنامه به اتفاق آرای اعضای شورای حکام آژانس، طبق بند نهم آن برای همیشه بسته شد، اکنون نیز با توافق جدید بین ایران و آژانس، زمینه بهانهجویی برای امریکا از بین میرود.
بنابراین میتوان انتظار داشت با مذاکرات گروسی در تهران، هر دو طرف به یک نقشه راهی برای پاسخ دادن به پرسشهای سهگانه آژانس و بسته شدن این مساله برای همیشه دست پیدا کنند. البته روشن است که تلاش اسراییل و متحدانش متوقف نمیشود، اما حداقل بهانه از دست گروه پنج به علاوه یک برای به تاخیر انداختن مذاکراتی که در اسفند گذشته به نتایج مشخصی رسیده بود، گرفته میشود.
در این ارتباط امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران گفته است: «این آمادگی را داریم در چارچوب مذاکراتی که تاکنون در وین انجام شده و پیامهایی که بین ما و طرف امریکایی از طریق واسطه به صورت «نان پیپر» (none paper سند غیررسمی) تبادل شده که متضمن رعایت منافع همه طرفها و البته خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران هست، نسبت به جمعبندی توافق و بازگشت همه طرفها به تعهداتشان ذیل برجام عمل کنیم.
تصور میکنم اگر طرف امریکایی در چارچوب پیامی که ارسال کرده واقعبینانه برخورد کند و اظهارات رسانهای ریاکارانه قبلی را تکرار نکند ما فاصله زیادی با توافق نخواهیم داشت.» اگر این سخنان را به درستی تحلیل کنیم، میتوان دریافت که همه چیز برای شروع دور جدیدی از مذاکرات فراهم شده است. باید دید مسوولان آژانس میتوانند خود را از فشار اسراییل برای کارشکنی در توافق رها سازند یا همچنان با بهانههای قدیمی به دنبال سوژهسازیهای جدید خواهند رفت.
به نظر میرسد توافق بین ایران و آژانس از یکسو موجب میشود که آژانس با اطمینان بیشتری بر فعالیتهای صلحآمیز ایران نظارت داشته باشد و طبیعی است که ادامه این نظارت برای گروه پنج به علاوه یک نیز اهمیت دارد و از سوی دیگر برای ایران نیز مثبت خواهد بود، زیرا از وضعیت بلاتکلیفی کنونی خارج میشود و نیز مانع صدور قطعنامه جدید علیه ایران و احیانا ارجاع پرونده به شورای امنیت خواهد شد.
آنچه میتوان به عنوان جمعبندی بحث گفت تاکید بر این واقعیت است که همکاری ایران و آژانس یک ضرورت برای همه طرفهای ذینفع به حساب میآید. حتی اسراییلیها که همیشه بر ایجاد فشار و تهدید بیشتر علیه ایران تاکید دارند، اگر خوب بفهمند، میدانند که همکاری و تفاهم بین ایران و آژانس به زیان هیچ کس نیست و اقدامهای رادیکال علیه ایران درنهایت موجب ترغیب ایران برای قطع همکاری با آژانس خواهد شد.
امریکا و متحدان اروپاییاش این واقعیت را خوب درک کردهاند که نمیتوانند با فشار تحریم توان هستهای ایران را مهار کنند به همین دلیل ساده آنها ترجیح میدهند از اقدامهای رادیکال مانند فعال کردن مکانیسم ماشه خودداری کنند. در نتیجه به نظر میرسد آنها هم از توافق احتمالی بین ایران و آژانس خشنود خواهند شد.