وقتی ویلیام اس. هارلی و دوست دوران کودکی اش آرتور دیویدسون در سال ۱۹۰۱ کار بر روی مدل یک موتور کوچک را آغاز کردند، نمیدانستند یک روز به پایه گذاران یک تولیدکنندهی بزرگ موتورسیکلت بدل خواهند شد. بعدها ۲ دیویدسون دیگر، ویلیام و والتر نیز به آزمایشات آنها پیوستند. نمونهی اولیهی موتورسیکلت «هارلی دیویدسون» درون اتاقکی در حیاط خانهی دیویدسونها ساخته شد. این شرکت به سرعت رشد و در سال ۱۹۰۵ به طور محدود شروع به فروش موتورسیکلت کرد.
زندگی ما با برندهای مشهور احاطه شده و ما هر روز با آنها سر و کار داریم. اما آن افرادی که این شرکتهای بزرگ نام خود را از آنها گرفتند، چه شکلی بودند؟
وقتی ویلیام اس. هارلی و دوست دوران کودکی اش آرتور دیویدسون در سال ۱۹۰۱ کار بر روی مدل یک موتور کوچک را آغاز کردند، نمیدانستند یک روز به پایه گذاران یک تولیدکنندهی بزرگ موتورسیکلت بدل خواهند شد. بعدها ۲ دیویدسون دیگر، ویلیام و والتر نیز به آزمایشات آنها پیوستند. نمونهی اولیهی موتورسیکلت «هارلی دیویدسون» درون اتاقکی در حیاط خانهی دیویدسونها ساخته شد. این شرکت به سرعت رشد و در سال ۱۹۰۵ به طور محدود شروع به فروش موتورسیکلت کرد.
این برند که کفشهای مخصوص اسکیت برد و دیگر پوشاک مرتبط را تولید میکند، کار خود را در ابتدا به عنوان یک فروشگاه کوچک آغاز کرد که توسط ۲ برادر به نامهای پل و جیز ون دورن به همراه گوردون سی. لی تأسیس شد.
در روز افتتاح فروشگاه جز ۳ مدل کفشی که برای نمونه قرار داده شده بود، کفش دیگری در فروشگاه وجود نداشت. به همین دلیل وقتی چند خریدار به فروشگاه آمدند و مدل و رنگ مورد نظر خود را انتخاب کردند، ون دورنها و لی از آنها خواستند عصر همان روز برای تحویل گرفتن سفارش خود به فروشگاه بازگردند و خود به سرعت به کارخانه رفتند تا سفارشها را آماده کنند. اما وقتی خریدارها برای بردن سفارش خود به فروشگاه بازگشتند، معلوم شد ون دورنها و لی پول کافی برای بازگرداندن بقیهی پول خریدارها را در فروشگاه نداشتند. به همین دلیل، از مشتریان خود خواستند که کفشها را به خانه ببرند و روز بعد برای پرداخت پول آنها به فروشگاه بازگردند.
آدولف «آدی» داسلر یک پینه دوز، مخترع و کارآفرین آلمانی بود که یکی از محبوبترین شرکتهای تولیدکنندهی پوشاک ورزشی، «آدیداس» را تأسیس کرد. آدولف در ابتدا با برادرش رادولف کار میکرد، اما در سال ۱۹۴۸ راه این ۲ برادر از یکدیگر جدا شد و آنها هر یک فعالیت مستقلی را در پیش گرفتند. رادولف هم البته یک پینه دوز بود و بعدها شرکت پوشاک ورزشی «پوما» را تأسیس کرد.
در سال ۱۸۳۷، چارلز لوییس تیفانی و دوست دوران مدرسه اش بعد از قرض گرفتن پول از پدر تیفانی، اولین فروشگاه خود را راه اندازی کردند. آنها در ابتدا لوازم تحریر و کادویی میفروختند، اما بعدها ظروف شیشه ای، ظروف چینی، لوازم غذاخوری، ساعت و زیورآلات هم به اجناس فروشگاه خود اضافه کردند. در سال ۱۸۵۳ نام شرکت آنها به «تیفانی و شرکا» تغییر یافت.
ویلیام بوئینگ در ابتدا در صنعت هوانوردی فعالیت نداشت و به فروش چوبهای الواری مشغول بود. در سال ۱۹۰۹ در نمایشگاهی در سیاتل بود که برای نخستین بار با یک ماشین پرندهی سرنشین دار مواجه شد، اتفاقی که او را بسیار هیجان زده کرد. در سال ۱۹۱۶، بوئینگ به همراه مهندسی به نام جورج کونراد وسترولت وارد صنعت هوانوردی شد و «شرکت پاسیفیک ایرو پروداکتس» را تأسیس کرد که یک سال بعد نام آن به «شرکت هواپیماسازی بوئینگ» تغییر یافت. از هواپیماهای بوئینگ در ابتدا تنها برای انتقال بستههای پستی استفاده میشد.
عروسک باربی نام خود را از باربارا، دختر خالق این عروسک یعنی روت هندلر گرفته است. عروسک کن، که به عنوان همسر باربی شناخته میشود نیز نام خود را از کنت، پسر هندلر گرفته است.
سِر توماس لیپتون پیش از ورود به صنعت چای به عنوان حسابدار، فروشندهی خانه به خانه و شاگرد یک فروشگاه مواد غذایی کار کرده بود. او پس از کسب تجارب مختلف، اولین فروشگاه مواد غذایی خود را تأسیس کرد و بعدها زنجیرهای از فروشگاههای موادغذایی را به راه انداخت. او بعدها تمرکز خود را بر روی صنعت چای گذاشت. به گفتهی سِر لیپتون، راز موفقیت او فروش بهترین محصولات با پایینترین قیمت، استفاده از قدرت تبلیغات و خوش بینی همیشگی بود.
منبع: روزیاتو