چنانچه درمذاکرات احیای برجام، دیگر «توافق تعهد محور» برای ما موضوعیت ندارد، در توافقات دوجانبه و چندجانبهای که بر مبنای عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی نیز شکل میگیرد، باید تضمینهای معتبری از سوی ریاض در این خصوص ارائه شود. در غیر این صورت، تعلقات فرامنطقهای ریاض و خصوصا تلاش پشت پرده آن جهت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در آینده میتواند بر بعد عملیاتی و اجرایی توافقات سایه بیفکند.
رسالت نوشت: توافق اخیر تهران و ریاض در خصوص از سرگیری روابط دیپلماتیک، نقطه عطفی در مناسبات دو بازیگر مهم منطقه غرب آسیا محسوب میشود.
آثار عملیاتی این توافق باید خود را در آیندهای نزدیک و در ترسیم روابط دوجانبه امنیتی -سیاسی میان طرفین و حتی انعقاد روابط چندجانبه منطقهای با هدف تامین امنیت پایدار و تقویت مولفههای بازدارندگی جمعی نشان دهد. فراتر از آن، کارشکنیهای آشکار وپنهانی سعودیها در تقابل با اصل نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران قطعا باید در آیندهای نزدیک تحت تاثیر عملیاتی شدن توافقات مشترک میان طرفین متوقف گردد.
در اینجا «اصل توافق» باید با «قرائن عملیاتی» توام شود تا بتوان به آن وزن و اصالت داد.
نکته مهم تر، به ضمانت اجرایی توافقات دوجانبه میان تهران و ریاض باز میگردد. چنانچه درمذاکرات احیای برجام، دیگر «توافق تعهد محور» برای ما موضوعیت ندارد، در توافقات دوجانبه و چندجانبهای که بر مبنای عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی نیز شکل میگیرد، باید تضمینهای معتبری از سوی ریاض در این خصوص ارائه شود. در غیر این صورت، تعلقات فرامنطقهای ریاض و خصوصا تلاش پشت پرده آن جهت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در آینده میتواند بر بعد عملیاتی و اجرایی توافقات سایه بیفکند.
نکته دیگر، به متعلقات بازی ریاض در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب باز میگردد. قطعا سعودیها باید تضمین دهند که مانع از انعقاد مناسبات دوجانبه میان تهران و اعضای غیر سعودی شورای همکاری خلیج فارس درحوزههای اقتصادی، بانکی وتجاری نخواهند شد. فراتر از آن، سعودیها نباید به یکی ازمؤلفههای بازی روانی، امنیتی یا منطقهای واشنگتن یا تل آویو علیه کشورمان تبدیل شوند. هر چند تمامی این تضمینها نمیتواند یکباره گرفته شود یا تحقق پیدا کند، اما در نگاه پروسه محور ما نسبت به پرونده عادی سازی روابط با عربستان سعودی، این نگاه کلان و دوراندیشانه باید بر رویکرد کلی و مقطعی غلبه پیدا کند.