کوپل، این سرهنگ ارتش اوکراین که نزدیک به ۵۰۰ نفر نیرو تحت امر خود دارد، روایت میکند که نیروهایش در فصل زمستان و پس از حمله روسیه به شهر سولدار در ۲۰ کیلومتری شمال غرب باخموت این شهر را تخلیه کردند. او به یاد میآورد که چگونه صدها نفر از سربازانش مواضع خود را ترک کردند و با فرار خود باعث سقوط شهر شدند: از میان ۵۰۰ سربازی که در ابتدای جنگ تحت فرمان من بودند، دستکم ۱۰۰ نفر کشته و ۴۰۰ نفر زخمی شدند تا کل افراد گروه من تغییر کرده باشند. ۱۰۰ سرباز جدید به من دادند و من حتی فرصت نداشتم آنها را برای رفتن به جنگ آماده کنم.
دورنمایی که تحلیلگران نظامی و فرماندهان میدانی در اوکراین از وضعیت جنگ ترسیم میکنند، با تصویری که سیاستمداران یا فرماندهان نظامی ارشد با انگیزههای سیاسی ارایه میدهند، تفاوت جدی دارد.
به گزارش اعتماد، نیروهای نظامی اوکراین در پی تلفات گسترده در طول یکسال اخیر و از دست دادن نیروهای با تجربه و آموزش دیده خود حالا با یک مشکل جدی مواجه شدهاند که در مسوولان و مقامهای ارشد اوکراین تردیدهایی جدی پیرامون آمادگیهای نظامی ارتش برای عملیاتهای آتی ایجاد کرده است: «کمبود نیروی با تجربه».
مقامهای اروپایی و امریکایی تخمین میزنند که از زمان شروع حمله نظامی روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تاکنون نزدیک به ۱۲۰ هزار نفر از سربازان اوکراینی کشته یا زخمی شدهاند. مقامهای اوکراینی تعداد کشته شدهها و مجروحان جنگی خود را حتی از متحدان غربی هم پنهان میکنند.
به نوشته روزنامه واشنگتنپست، علاوه بر وجود سربازان بیتجربه در حملات که باعث شده تلفات اوکراینیها افزایش پیدا کند، نیروهای نظامی اوکراین از معضل کمبود مهمات اساسی شامل کمبود گلولههای توپ و خمپاره رنج میبرند.
فرمانده یکی از گردانهای تیپ ۴۶ هوایی اوکراین که با نام مستعار کوپل شناخته میشود در این باره میگوید: «یکی از با ارزشترین داراییها در میدان جنگ تجربه است. ارزش سربازی که ۶ ماه در میدان جنگ بوده با سربازی که به تازگی از میدان تیر به میدان جنگ آمده کاملا متفاوت است. این تفاوت از آسمان تا زمین است.» به گفته این فرمانده، در میان نیروهای تحت فرماندهی او تنها چند سرباز با تجربه باقی ماندهاند و بیشتر سربازان با تجربه قبلا کشته یا زخمی شدهاند.
چنین ارزیابیهایی، بدبینی محسوسی را در میان سیاستمداران در کییف، پایتخت اوکراین ایجاد کرده است بهطوری که حتی اگر آنها چنین مسالهای را به زبان نیاورند، آشکارا نگرانند که این مساله در تصمیمگیریهای متحدان اروپایی برای ارایه تجهیزات پیشرفته جدید به اوکراین و تداوم حمایتها نیز تردید ایجاد کند.
برخی مقامهای امریکایی تلاش دارند تا این معضل را کمتر از آنچه در واقعیت وجود دارد، نشان دهند. یک مقام ارشد امریکایی به شرط ناشناس ماندن گفته است: «وضعیتی که در حال حاضر در میدان نبرد وجود دارد، تصویر کاملی از وضعیت نیروهای نظامی اوکراین نیست. کییف در حال آموزش بخشی از نیروهای نظامی خود است و این نیروها را از میدان جنگ و به ویژه دفاع از باخموت دور نگه داشته است.»
آندری یرماک، رییس دفتر رییسجمهور اوکراین معتقد است وضعیت فعلی نیروهای اوکراینی از خوشبینی دولت به ضدحملههای آینده نمیکاهد: «اینگونه نیست که ما تمام ظرفیتهایمان را علنی کرده باشیم. در هر جنگی، زمانی فرا میرسد که نیاز دارید نیروهای جدید آموزش دهید. این چیزی است که در حال وقوع است.»
برخی منابع نظامی میگویند وضعیت برای نیروهای نظامی روسیه هم به همین ترتیب است. در طول نشست ناتو در ماه فوریه، بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا اعلام کرد که روسیه بخش بزرگی از ارتش خود را وارد خاک اوکراین کرده و از وضعیتی فرسایشی شبیه به جنگ جهانی اول رنج میبرد.
کوپل تاکید دارد به این دلیل درباره معضل آموزش ناکافی و بیتجربگی سربازان صحبت میکند که واشنگتن و سایر متحدان غربی شرایط آموزشی بهتری برای نظامیان اوکراینی فراهم کنند و در ضدحملههای آینده، نیروهای آموزش دیده عملکرد بهتری در مقایسه با نیروهایی که در حال حاضر تحت فرمان او هستند، داشته باشند: «دو گزینه پیش روی ما وجود دارد یا یک ضدحمله حرفهای با نیروهای آموزش دیده خواهیم داشت یا ضدحمله ما به یک قتل عام و اجسادی که روی هم افتادهاند، بدل خواهد شد.»
با توجه به پدیدار شدن تبعات جنگ فرسایشی در اوکراین، مشخص نیست که افزایش کمکهای نظامی از سوی غرب و آموزش نیروهای نظامی اوکراین از سوی متحدان غربی چه تاثیری بر وضعیت میدان جنگ در فصل بهار داشته باشد.
یکی از مقامهای اوکراینی که به شرط ناشناس ماندن حاضر به اظهارنظر شده بر این باور است که برخی وعدههای غربیها از جمله وعده آنها برای ارسال تعداد زیادی تانک بیش از آنکه واقعی باشند، «نمادین» هستند. برخی مقامها هم تاکید دارند که مشخص نیست تانکهایی که غربیها تعهد دادهاند به موقع به میدان جنگ برسد.
ناامیدی در میان برخی مقامهای اوکراینی کاملا آشکار است. یک مقام اوکراینی میگوید: «اگر شما منابع بیشتری داشته باشید، موثرتر حمله خواهید کرد. اگر منابع کمی داشته باشید، بیشتر مشغول دفاع خواهید بود. به همین دلیل است که من به یک ضد حمله بزرگ امید و اعتقاد ندارم و به منابع و نیازهایمان نگاه میکنم. سوال این است که دقیقا با چه چیزی باید حمله کنیم؟ به باور من ممکن است در برخی درگیریهای محلی گشایشهای محدودی وجود داشته باشد.» او میافزاید: «ما نیروی انسانی آموزش دیده و تسلیحات کافی نداریم. باید این نسبت را هم در نظر گرفت که شما وقتی در حال حمله هستید، دو الی سه برابر زمانی که در حال دفاع هستید، تلفات خواهید داشت. ما آماده از دست دادن این تعداد نیرو و تجهیزات نیستیم.»
پیشبینیهای نظامی ناامیدکنندهتر از پیشبینیهایی است که رهبران سیاسی و رهبران نظامی با انگیزههای سیاسی مطرح میکنند. ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین سال ۲۰۲۳ را «سال پیروزی» خوانده و کریلو بودانوف، رییس اطلاعات ارتش اوکراین از احتمال جشن گرفتن تعطیلات تابستانی در شبه جزیره کریمه سخن گفته است. کریمه از ۹ سال قبل تحت تصرف روسیه در آمده و مسکو این شبه جزیره را بخشی از خاک روسیه میداند. اولکساندر سیرسکی، فرمانده نیروی زمینی ارتش اوکراین چندی قبل در مصاحبهای گفت: «رییسجمهورمان الهامبخش ما برای پیروزی است. بهطور کلی ما همه یک تفکر داریم و متوجه هستیم که ضروری است تا پایان سال به پیروزی برسیم. این یک هدفگذاری واقعی است. این واقعی است به شرطی که تمام کمکهایی که دوستانمان وعده دادهاند به موقع به ما برسد.»
از نگاه فرماندهان میدانی، رفتن به میدان جنگ با سربازانی که تاکنون حتی یک نارنجک هم پرتاب نکردهاند یا سربازانی که اعتماد به نفس استفاده از سلاح گرم را ندارند و به آسانی مواضع خود را با فشار حداقلی دشمن رها میکنند هرگز کار آسانی نیست و با این سربازان نمیتوان انتظار پیروزی قاطع داشت.
کوپل، این سرهنگ ارتش اوکراین که نزدیک به ۵۰۰ نفر نیرو تحت امر خود دارد، روایت میکند که نیروهایش در فصل زمستان و پس از حمله روسیه به شهر سولدار در ۲۰ کیلومتری شمال غرب باخموت این شهر را تخلیه کردند. او به یاد میآورد که چگونه صدها نفر از سربازانش مواضع خود را ترک کردند و با فرار خود باعث سقوط شهر شدند: «از میان ۵۰۰ سربازی که در ابتدای جنگ تحت فرمان من بودند، دستکم ۱۰۰ نفر کشته و ۴۰۰ نفر زخمی شدند تا کل افراد گروه من تغییر کرده باشند. ۱۰۰ سرباز جدید به من دادند و من حتی فرصت نداشتم آنها را برای رفتن به جنگ آماده کنم. یکی از آنها در شروع درگیری، اسلحه خود را گذاشت و فرار کرد. زمانی که از او پرسیدم چرا این کار را کردی گفت از صدای اسلحه میترسد. آنها بدون تیراندازی به دشمن فرار میکردند. ما نیاز داریم نیروهای ما نزد نیروهای ناتو آموزش ببینند و زیرساخت لازم برای آموزش فراهم باشد.»
دمیترو، یکی دیگر از سربازان اوکراینی که به دلیل ملاحظات امنیتی تنها نام کوچک او ذکر میشود هم مشاهدات مشابهی دارد. او از تجربهاش درباره حضور با سربازان بیتجربه در میدان جنگ میگوید و لحظاتی را به یاد میآورد که یک سرباز کنار او از ترس سر جای خود قفل شده بود و نمیتوانست از سنگر خارج شود: «این اولین باری بود که من دیدم یک سرباز اینگونه در سر جای خود میلرزد و قادر به حرکت نیست. چند روز بعد آن سرباز وضعیت کمی بهتری داشت، اما به محض شروع درگیری از میدان جنگ گریخت.» دمیترو معتقد است که این سرباز را نباید سرزنش کرد، چراکه او بدون آمادگیهای لازم به میدان جنگ اعزام شده بود.
دلیل اصلی مشکلات اوکراین در حوزه نیروی انسانی به تلفات گسترده آنها بازمیگردد. ژنرال والری زالوژنی، فرمانده کل ارتش اوکراین در ماه آگوست گفته بود که نزدیک ۹ هزار نفر از سربازانش در میدان جنگ کشته شدهاند. در ماه دسامبر میخایلو پودولیاک، یکی از مشاوران رییسجمهور اوکراین تعداد کشتهشدگان را ۱۳ هزار نفر ذکر کرده بود. تخمینهای مقامهای غربی ارقامی به مراتب فراتر از اینهاست و البته اوکراینیها هم در ارایه اطلاعات مربوط به این مساله بسیار محتاطند. یک مقام آلمانی که به شرط ناشناس ماندن حاضر به صحبت شده، میگوید: تخمین برلین این است که دستکم ۱۲۰ هزار نفر از سربازان اوکراینی کشته یا زخمی شدهاند. به گفته این مقام آلمانی، اوکراینیها این اطلاعات را فاش نمیکنند، چراکه به آنها اعتماد ندارند.