اگر مردم بدانند، کسانی که در رأس کار هستند میتوانند از راههای معقول و تجربه شده استفاده کنند و زمینههای حل مشکلات را ایجاد کنند، اما مسئله اصلی و جدیشان نیست یا اینکه افرادی را بر سر کار گذاشتهاند که توانایی حل مشکلات را از طرق عقلایی و تجربه شده ندارند، قهراً خشم و غضب مردم از حاکمان، حکومت و نظامی که این مسائل را از او میبینند بیشتر میشود. حال اگر مردم فقر و فلاکت ناشی از کسانی بدانند که مدعی دین و دینداری هم هستند، مسئله را خیلی بیشتر تشدید میکند و زمینههای گریز از دین بلکه ستیز با دین را فراهم میکند.
آیت الله ایازی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: وظیفه ما روحانیون تبیین و تبلیغ دین است. تهدید کردن و استفاده از کلمات تند و خشن هرگز به ترویج دین کمک نمیکند و وظیفه ما این است که بتوانیم همان کاری که قرآن درباره پیامبر (ص) فرموده که «بشیر و نذیر است»، مردم را با معارف دین آشنا گردانیم. «و ما علینا الّا البلاغ» ما وظیفهای غیر از رساندن نداریم. روحانیون جایگاه خود و روحانیون دیگر را تخریب نکنند، فکر نکنند وقتی از موضعی با قدرت، خشونت و تهدید صحبت میکنند فقط به خودشان آسیب میزنند، بلکه به کار دیگر روحانیون هم آسیب میزنند.
به گزارش جماران، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: وظیفه ما روحانیون تبیین و تبلیغ دین است. تهدید کردن و استفاده از کلمات تند و خشن هرگز به ترویج دین کمک نمیکند و وظیفه ما این است که بتوانیم همان کاری که قرآن درباره پیامبر (ص) فرموده که «بشیر و نذیر است»، مردم را با معارف دین آشنا گردانیم.
مشروح گفتگو با آیت الله محمدعلی ایازی در خصوص «ابرچالشهای سال ۱۴۰۲ و راهکارها» در پی میآید:
با تبریک حلول ماه مبارک رمضان، از دیدگاه حضرتعالی ابرچالش پیش روی کشور در سال جدید چیست و راهکار حل آن کدام است؟
ماه رمضان ماه بهار قرآن است، امیدوارم همه ما بتوانیم از این ماه با فضیلت به صورت احسن استفاده کنیم و انس بیشتری با قرآن داشته باشیم.
مسأله پایهای و مهمی که کشور از آن رنج میبرد شرایط اقتصادی و اجتماعی بود. مردم شریف و عزیز ایران سختیهای تورم، گرانی، رکود و بلکه روشن نبودن آیندۀ اداره کشور را در نظر میگیرند و این مهمترین چالشی است که مردم با آن مواجه هستند. طبعا وقتی که چنین شرایطی -به جز یک طبقه قوی و نادر- برای اکثریت جامعه ما وجود دارد، آثار و نتایج منفی فراوانی را به لحاظ فرهنگی و اعتقادی به وجود میآورد. وقتی که ذهن و ضمیر مردم مشغول مشکلات باشد، طبعاً فرصت پرداختن به مسائل فرهنگی و دینی را ندارند و مباحث دینی تحتالشعاع قرار میگیرد.
در معارف دینی ما آمده است که «من لامعاش له لامعاد له» کسی که معاش نداشته باشد معاد هم ندارد. یا روایت «کاد الفقر ان یکون کفرا» نشان میدهد که نسبت و رابطهای میان ناداری و فقر، و شکاف اعتقادی در جامعه وجود دارد. از سوی دیگر وقتی فقر در جامعه عمومیت داشته باشد یک مسئله است، اما اگر احساس فقر ناشی از بیعدالتی باشد و کسانی که مسئئولیت اداره جامعه را برعهده دارند به مسأله عدالت اجتماعی توجه نمیکنند و عدالت برای آنها جایگاه جدی ندارد، امر مضاعفی بر مردم است و تأثیر بیشتری بر اخلاق و فرهنگ جامعه بر جای میگذارد.
اگر مردم بدانند، کسانی که در رأس کار هستند میتوانند از راههای معقول و تجربه شده استفاده کنند و زمینههای حل مشکلات را ایجاد کنند، اما مسئله اصلی و جدیشان نیست یا اینکه افرادی را بر سر کار گذاشتهاند که توانایی حل مشکلات را از طرق عقلایی و تجربه شده ندارند، قهراً خشم و غضب مردم از حاکمان، حکومت و نظامی که این مسائل را از او میبینند بیشتر میشود. حال اگر مردم فقر و فلاکت ناشی از کسانی بدانند که مدعی دین و دینداری هم هستند، مسئله را خیلی بیشتر تشدید میکند و زمینههای گریز از دین بلکه ستیز با دین را فراهم میکند.
از نظر شما، در حوزه فرهنگ دینی با چه چالشهایی رو به رو هستیم؟
ما در رابطه با فرهنگ دینی چند مسئله داریم که خیلی مهم هستند. قرآن کریم به پیامبر (ص) دستور میدهد «ادعُ الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه» (ای رسول من! اگر میخواهی مردم را به خدا دعوت کنی، راه آن حکمت است). حکمت هم منطق، برهان و استدلال است. اما اگر کسانی از این مسیر نرفتند و در حوزه فرهنگی دینی به جای استفاده از دلیل، برهان و مطالبی که مردم را قانع کند، متمسک به روشهای سخیف و غیرمنطقی مثل خواب، خرافات و امثال اینها شدند طبعاً از مسیری که قرآن به پیامبر (ص) میگوید یعنی از حکمت استفاده نکردهاند و قهرا مردم قانع نشدند؛ چون خیلی وقتها به جای اینکه مردم با روش منطقی اقناع شوند، با تهدید، ترساندن و یا روشهایی که به صورت غیر مستقیم ضرر و زیان دینی میگذارد، مواجه میشوند.
یک اصل جامعه شناسی وجود دارد که اگر بخواهی چیزی را خراب کنی، از آن بد دفاع کن. بد دفاع کردن کافی است تا اثر منفی بگذارد و نتیجه مثبت ندهد. دلیل آن چیست؟ دلیل آن، تنگنظریهایی است که در حکومت اتفاق میافتاد، یعنی حکومت اگر از فرهیختگان و نامآوران علمی نتواند استفاده کند و در چارچوبهای ایدئولوژیک فکری به همفکران خود محدود شود، طبعا نمیتواند از عالمان استفاده کند؛ عالمانی که منطق، مخاطب، جامعه، زبان و چالشها را میشناسند. اگر حکومت از عالمان استفاده نکند و یا امکانات و فرصتها را به آنها ندهد، نتیجه منفی به جا میگذارد و چیزی که باید در تبلیغ و ترویج دینی از آن استفاده شود، نتیجه معکوس میدهد. کسی که از زبان غیر علمی استفاده میکند یا زبان مخاطب خود را نمیشناسد، اثر منفی بر جامعه میگذارد. البته این قاعده کلی نیست، در مواردی استثنا دارد.
بنابراین، از ضعفها و چالشهای جدی نظام فرهنگی ما این است که «عالمها مُلجَم و جاهلها مُکرَم» از عالمان درست استفاده نمیشود، ولی از افرادی که شایستگی لازم را ندارند، استفاده میشود. پس قطعاً تبلیغ دینی و ترویج فرهنگ دینی نه تنها نتیجه مطلوب نمیگذارد بلکه نتیجه معکوس دارد.
به نظر میرسد یکی از چالشهای کشور همچنان مسئله حجاب و برخورد با این مقوله است. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
من بارها در نوشتهها و مقالات و مصاحبهها عرض کردهام که اولاً: در زمینه معارف دینی، در طرح مسأله حجاب اولویتی نمیبینم، آن قدر مسائل و معارف اخلاقی و اعتقادی داریم که باید در طرح معارف اولویتبندی داشته باشیم.
ثانیا: در زمینه مقوله حجاب، روشها ناهماهنگ و گاهی تعارضآمیز بوده است. یعنی از یک طرف ممکن است کار فرهنگی انجام شود، اما اگر از روشهای سخت و خشونتآمیز استفاده کنیم، تمام آن کار فرهنگی را خراب و خنثی میکند؛ لذا این دو با هم سازگار نیستند. بگذریم از اینکه چیزی به عنوان قانون وضع شده که تخریبکننده کار فرهنگی است. اینکه مردمی قانع نشدند و مسأله حجاب را تبدیل به مسأله سیاسی و حساسیت حکومت کردند، مخالفت خود را از طریق بیحجابی ابراز میکنند، در نتیجه امسال اگر با گرم شدن هوا روی این مسأله تأکید کنند، قهراً ذهنها به جای اینکه به مسائل اصلی فرهنگی و دینی منتهی شود، درگیر چیزهایی میشود که زمینه دو قطبی شدن جامعه و ترویج خشونت را فراهم میکند.
به نظر من اگر میخواهیم در مقولههای فرهنگی، به خصوص فرهنگ دینی کار کنیم باید از روشهایی استفاده کنیم که زمینههای شوق و علاقه افراد را ایجاد کند.
از سوی دیگر رتبهبندی و اولویتبندی کنیم و مسائل اخلاقی و معنوی را در مرتبه اول قرار دهیم، در نتیجه اگر ایجاد حساسیت نکنیم و از روشهای درستی استفاده کنیم، قهراً علاقه به حجاب هم آرام آرام شکل میگیرد، اما با روشهایی که سالهای گذشته تجربه شده نه تنها گرایش به مسأله حجاب افزایش پیدا نمیشود، بلکه اصل مسأله را تخریب میکند. در کشورهای اسلامی دیگر که چنین قانونی ندارند به طور طبیعی افراد زیادتری به حجاب ملتزم هستند، اما ما، چون از روشهای خشونتآمیز و ابزارهایی در جهت تخریب معنویت دینی استفاده کردیم، به نتیجه معکوس رسیدیم.
اگر در پایان نکتهای دارید به عنوان حسن ختام بیان کنید.
ماه رمضان ماه فرصتها مخصوصاً فرصت تبلیغ است. من از روحانیون عزیز خواهشی دارم که از این فرصت برای تبیین دین با روش حکمت، موعظه و اگر جایی این دو نباشد از جدال احسن استفاده کنند. وظیفه ما روحانیون تبیین و تبلیغ دین است. تهدید کردن و استفاده از کلمات تند و خشن هرگز به ترویج دین کمک نمیکند و وظیفه ما این است که بتوانیم همان کاری که قرآن درباره پیامبر (ص) فرموده که «بشیر و نذیر است»، مردم را با معارف دین آشنا گردانیم. «و ما علینا الّا البلاغ» ما وظیفهای غیر از رساندن نداریم. روحانیون جایگاه خود و روحانیون دیگر را تخریب نکنند، فکر نکنند وقتی از موضعی با قدرت، خشونت و تهدید صحبت میکنند فقط به خودشان آسیب میزنند، بلکه به کار دیگر روحانیون هم آسیب میزنند.